هاشمی، گزینه ناگزیر وضع موجود/ امیرحسام شهسواری

خورنا: بازار سیاست مانند هر بازار دیگری تابع عرضه و تقاضاست. کالای خوب مشتری دائمی دارد و کالای بد و تقلبی به اندک زمانی پس زده می شود.

این روزها که به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شویم ، در گیرودار بگم بگم ها و احساس تکلیف های برخی افراد، آنچه کمتر به چشم می آید نگرانی است . نگرانی! از آنچه پس از این ۸ سال لجبازی و کشمکش های بی دلیل ، بی تدبیری ها و بسیار اعمال غیر کارشناسی، به جا مانده و رییس دولت آینده باید تمام بار این مشکلات را بر دوش بکشد و اریکه ریاستی را تحویل بگیرد که پر است از آزمون و خطاهایی که دولت ما برای آنکه کار از محکم کاری عیب نکند بجای آنکه از تجربیات جهانی وام بگیرد، خود مرتکب شده.

در این بیکرانه احوال مردم هم ، بسیار کسان احساس تکلیف کرده و به صحنه آمده اند. هرکس به فراخور خویش اقاویلی داشته و نموداری از زمان حضورش رسم کرده و هزار وعده داده که چنین و چنان کنم، من اگر بیایم! اما هزار وعده خوبان …

نکته جالب در میان این مجموعه پر تجمع احساس تکلیفی ها ، گذار برخی از آنها از گروه حامیان دولت به منتقدین و مخالفین آن است. همین است که مخاطب را به تردید وا می دارد. شبهه هم از آن حادث می شود که به جز معدودی از این جمع، اگر دولت مهرورزی نبود، این افراد هیچگاه خواب مقامات و تکالیف امروز را هم نمی دیدند و جالب تر هم اینکه با توهمی که بر آنها مستولی شده برای گروهها و سلایق دیگر هم، خط و نشان می کشند و شرط می گذارند.

کار به اینجا هم ختم نشده، دولتی ها هل من مبارز می طلبند و جمع مکلف در میدان بی سپاه رجز می خواند! این داستان همان دو بازرگانی است که رقابت شدید میان آن دو باعث شد یکی به خادمش بگوید سرش را ببرد و بر سر در خانه ی رقیب بگذارد و صبح به شحنه بگوید که رقیب چنین کرده . خادم هم چنین کرد صبح روز بعد قاضی حکم به قصاص رقیب داد و هر دو جان شیرین را برای اختلافی بی مورد و قابل گفتگو از دست دادند. مراقب باشیم دعواهای جناحی و بگومگو های شخصی و قدرت طلبی ها در دنیای چند روزه، ما را از موضوع اصلی منحرف نکند.

آنچه در میان این بگم بگم ها و بگو مگوها و گوشه پرونده نشان دادن ها مغفول مانده است برنامه است . برنامه ای برای اصلاح وضع موجود و گذار به آینده مطلوب. همه خوب شعار می دهند ولی راهکار عملی آن را بیان نمی کنند. شاید نمی خواهند رقیب دستشان را بخواند ،شاید هم در کلام آراسته باشند که اینهم یک گام به جلو است ، چرا که در این ۸ سال ادبیات کلامی مدیران هم پس رفت داشته. به هر حال آنان که احساس می کنند توانمندی مدیریت کشور را دارند باید هم در کلام آراسته باشند و نماینده اجتماعشان و هم در عمل قانونمدار و توانمند و نه لجباز.  لذا باید به  وضع امروز کشور ، هم در عرصه داخل و هم در عرصه بین الملل به دقت توجه شود.

الف/ در عرصه اقتصاد داخل اولین گام انحراف با انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی انجام برداشته شد ، این اتفاق موجب گردید ساختاری که می بایست خطاهای برنامه ریزی دولت را تصحیح کند از پیش پای او کنارگذاشته شود  و لذا هنگامی که غلط بودن سیاست‌ها مشخص می شد نه سازمانی بود که جلوی آن سیاست‌های غلط را بگیرد و نه حتی رسانه ملی اجازه می داد منتقدین به صحنه بیایند و در اینخصوص با مسئولان گفتگو کنند. در دولت های نهم و دهم، مجلس هم حامی سیاست‌های دولت بود و از قدرت قانونی خود برای تصحیح خطاها استفاده نکرد و زمانی زبان به انتقاد گشود که دیگر کار از کار گذشته بود و دولت تصمیم‌های خود را به مرحله انجام رسانده بود.

دولت حتی در برابر تحریم ها هم تدبیری برای کاهش اثرات فشار بین‌المللی بر اقتصاد ایران به خرج نداد،  دولتی که حدود ۱۰۰ میلیارد دلار در سال درآمد نفتی داشت چگونه در برابر تحریم ها نتوانست سه ماه بیشتر دوام بیاورد و به یکباره جامعه  شاهد افزایش بی رویه نرخ ارز و به تبع آن سایر کالاها و مایحتاج ضروری زندگی بود.

دولت بعدی در مساله اقتصاد با چالش‌های متعددی روبروست ولی مهم‌ترین وظیفه رییس جمهور آینده این است که بتواند نظم مالی را به دولت برگرداند.

ب/ در عرصه دین و فرهنگ هم چالشهای بسیاری در کشور بوجود آمده. از بین رفتن قبح بسیاری از منکرات اخلاقی و در راس آن دروغ و تهمت مهمترین آفت اخلاق در جامعه شده است. دروغ این روزها مؤثر و مثمر و راستی مهجور و مردود شده است.

امام علی (ع) می فرماید: «الکذاب و المیت سواء فان فضیله الحى على المیت الثقه به ، فاذا لم یوثق بکلامه فقد بطلت حیاته» : دروغ گو ومرده یکسان اند، زیرا برترى انسان زنده بر مرده همان اعتماد به او است، هنگامى که به گفتار او اعتمادى نباشد زنده بودن او بى اثر است . غرر الحکم جلد دوم حدیث ۲۱۰۴

ج/ در عرصه سیاست هم یقه گیری های بی مورد و ایجاد تنش در جامعه هر روز یک بحران برای زندگی مردم ایجاد کرد . شاید اگر پاسخ مدبرانه رییس مجلس در روز استیضاح بیان نمی شد امروز جهتگیری های شدیدی از سوی جریان انحرافی برای ایجاد تنش در جامعه بکار می رفت. سخنان آن روز لاریجانی بسیاری از برنامه های این جریان را به بن بست کشاند.

رفتارهایی از این دست که همواره با تهدید و ارعاب همراه است، چیزی بدنبال ندارد جز باز کردن راه برای دشمن مشترک میان گروهها و جریانها ی مورد تایید نظام که اقدامات ضد میهنی خود را به انجام برساند. رفتارهایی که رهبر معظم انقلاب هم از بروز آن متاثر شدند. ایشان این اقدامات را خلاف شرع ، خلاف قانون، خلاف اخلاق و تضییع حقوق اساسی مردم دانستند.

تردید نداشته باشیم که فضای توهین و افترا، خروجی نخواهد داشت مگر سقوط نادیدنی جریانهای انحرافی که متاسفانه هزینه هایی بسیار بر دوش کشور وارد ساخته اند و بسیاری را از سرمنزل هدایت به تیه ضلالت رهنمون شده اند؛ یقولون بافواههم مالیس فی قلوبهم.

البته در دولتی که خط قرمز آن کابینه است و نه مردم ، انتظاری برای توجه هم نیست. اما دولت آینده باید خط قرمزش مردم باشد.

د/ در عرصه بین الملل هم ایران به ناچار باید در نظامات تعیین شده بین المللی به حیات خود ادامه دهد و حتی بر قدرت خود بیفزاید. باید الگوی رفتاری ویژه ای را ارائه داد تا بتواند با تکیه بر شرایط و الزامات خاص نظام سیاسی اش با این نوع محدودیت هایی که فراروی آن قرار دارد و روز به روز بر شدت چالش های ناشی از آن نیز افزوده می شود، مقابله کند.

رییس جمهور آینده کشور باید کسی باشد که هم توان مدیریت فضای پرتلاطم اقتصاد- فرهنگ و سیاست داخل را داشته باشد و هم بتواند بعنوان یک مهره تعیین کننده و قابل تکیه برای نظام بین الملل مطرح شود.

مقام معظم رهبری یکی از ملاک های اصلح بودن را توجه نامزد مورد نظر به دین، انقلاب، معیشت و عزت مردم دانسته و فرموده اند: «در پیدا کردن نامزد مورد نظر دقت کنید. به کسى گرایش پیدا کنید که به دین مردم، به انقلاب مردم، به دنیاى مردم، به معیشت مردم، به آینده‌ى مردم و به عزت مردم اهمیت مى‌دهد.»

براساس آنچه بیان شد، شاید مهمترین خصیصه رییس جمهور بعدی را بتوان عالم بودن دانست. رفتار عالمانه ، بینش خردمندانه، اندیشه حکیمانه و روشی همراه با مدارا و صداقت و در عین حال «قدرت»، اصلی ترین نیاز فضای امروز کشور است.

آیت الله هاشمی در فضای امروز ایران تنها کسی است که با وجود تمام انتقاداتی که بر وی وارد می آورند، موجب کاهش بی اعتمادی میان مردم و دولت شود ، همین امر هم تنها عاملی است که می تواند مقبولیت را در عرصه داخلی و بین المللی برای نظام به همراه داشته باشد.

هاشمی کسی است که این روزها را پیش بینی کرده و راههای برون رفت را نیز نیک می داند . چنانچه خود او دولت آینده را دولت مشکلات نامیده و معتقد است کسی باید سکاندار اجرا در کشور شود که پرتلاش و دلسوز باشد. وی می گوید: «متأسفانه به دلیل تلف شدن منابع مالی و انسانی کشور و سوءمدیریت‌ها در دوره اخیر، اداره کشور در دوره جدید اجرایی با مشکلاتی همراه است که اگر فردی با وجهه داخلی و بین‌المللی و مشارکت بالای مردم، بتواند سکاندار قوه مجریه شود، می‌توان امیدوار بود که در یک دوره سخت و پرتلاش به تدریج مشکلات داخلی و خارجی کشور مرتفع شود. تعهدات سنگینی که به دولت جدید منتقل خواهد شد و مطالباتی که بدون پشتوانه اقتصادی برای دوره جدید ایجاد شده است، دشواری کار در آینده را مضاعف می‌کند .»

هاشمی کسی است که با وجود تمام توهین های چپ و راست دم نزد و آنگاهی سخن گفت که احساس کرد کشورش در خطر افتاده. هاشمی ظرفیت تجمیع تمام نیروهای دلسوز، متخصص و کارآمد را در فضای خدمت به میهن دارد. هاشمی مرد بحران هاست و قابل اعتماد.
باید توجه داشت که اینبار فرصت خطا نیست. کسی باید سکان اجرایی کشور را بدست بگیرد که ظرفیت آن را هم داشته باشد. احساس تکلیف کنندگان لطف کنند در خلوت خود اندکی به این بیندیشند که آیا پس از کسب مقام مدیریت اجرایی کشور ظرفیت پایان دادن به این فضای پرونده سازی و تهمت و تخریب رقیب را دارند، آیا می توانند بدون ایجاد تنش در جامعه درگیری های خود را مرتفع سازند؟ آنچه در تعابیر بکار رفته توسط آنها تاکنون مشاهده شده ، پاسخ منفی به این سوال می دهد.

رییس جمهور آینده ایران باید با تدبیر و براساس سه اصل عزت ، حکمت و مصلحت در سیاست داخلی و بین المللی ،  فردای ایران را به فردایی بهتر برای کودکان امروز بدل کند.

امروز فرصت تسویه حسابهای سیاسی نیست، باید به امنیت ملی و ایجاد آرامش در جامعه توجه کرد. اشتباهات را پذیرفت و بدنبال کسی بود که اهل شعار نیست. آوردن نفت بر سر سفره را که فراموش نکرده ایم!

انتخابات ۹۲ یک نقطه عطف در تاریخ ایران است :

می توان از میان فاصله را برداشت! اگر هاشمی بیاید!
شاید به راه بسته هم باید امیدی بست و رفت…!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • حق جو درسال حماسه سیاسی ودرانتخابات ریاست جمهوری ، مابه کسی رای می دهیم که به مردم امید به زندگی ببخشد . چراکه بی تفاوتی دولتها باعث شده مسن ترها بخاطراینگه مبادا روزی برای امرارمعاش شرمنده فرزندان ویا دیگران شوندنسبت به آینده مضطرب ونگران باشند وجوانان نیز ازبیکاری به آینده بی علاقه ، افسرده ودچار روزمرگی وخمودگی شده باشند . ، پس اولا" برای سرپرستان خانوار حداقل بیمه بازنشستگی و بیمه خدمات درمانی سهم دولت درنظر گرفته وبه حساب تامین اجتماعی واریزنماید وسهم افراد اختیاری باشد . دوما" برای جوانان بیکارمقرری ماهیانه درنظر بگیرد . متاسفانه نمایندگان مجلس هم تاکنون هیچگونه اقدامی نکرده اند . به عبارتی مانند ملی شدن نفت وگازومنابع طبیعی، منابع انسانی یعنی آحادجامعه نیزملی اعلام بکند. زیرا آرامش حق ما ست. لطفا" جهت ادای دین به جامعه امروزی ونسل های آینده ،اطلاع رسانی کرده وبادیگران درمیان بگذارید.