هل هله ای برای بقا

هوشنگ نوبخت

لیگ برتر فوتبال ایران در حالی با هیجان و استرس و التهاب به پایان رسید که نبض مردم چند شهر خیلی بیشتر از دیگر نقاط کشور تپیدن داشت.
بی شک همه نگاه اهالی فوتبال به ۲ بازی حساس و سرنوشت ساز پرسپولیس و سپاهان بود که قهرمانی لیگ را رقم می زدند اما در گوشه ای از جنوب غرب ایران عزیز، جایی که نخل ها نشان صلابت و اقتدارند و بلم ها رو به غروب پارک می کنند ، همه قلب ها و نفس ها به یک بازی تاریخی بود.
صنعت نفت آبادان در حالی وارد منطقه خطر شده بود که یک کاپیتان جنوبی از جنس همین آب و خاک، سکان هدایت کشتی فوتبال نیمه غرق شده ی زردپوشان را به دست گرفت و توانست با اتکا به غیرتی که سوغاتی همین مردم است، با آرامش به سرمنزل مقصود برسد و تیم را در سطح اول فوتبال کشور نگه دارد.
صد البته شان ، منزلت و جایگاه باشگاهی که به برزیل ایران شهرت دارد این نیست که برای بقا در لیگ بجنگد یا جشن ماندن در سطح اول فوتبال کشورش را هل هله کند.
تاریخ فوتبال فراموش نمی کند روزگاری نه چندان دور را که خوزستان و به خصوص شهرهایی مثل آبادان، اهواز یا مسجدسلیمان ، گنج نهان فوتبال این مملکت بودند و فوتبال در کنار غیرت و نفت و نخل و بلوط و فلافل شناسنامه و سوغاتی جغرافیایی بودند که همه را یاد برزیل می انداخت.
فوتبال به گونه ای تغییر کرده که دیگر تنها دریبل زدن و تکنیک داشتن و ابراهیم تهامی بودن ، ملاک نتیجه گرفتن و ماندن در سطح اول فوتبال نیست و بسیاری متر و معیارهای دیگر غیر فوتبالی وجود دارد که متاسفانه مدیران ورزش خوزستان نتوانسته اند این امتیازها را برای باشگاه های خود فراهم کنند.
امروز در حالی پرسپولیسی ها غرق در شادی قهرمانی بودند و سپاهانی ها به حداقل لیاقت شان رسیدند و استقلالی ها گلریزانی بزرگ پس از نوشداروی سهراب برپا کردند که در کنج آب های نیلگون خلیج همیشگی فارس، هل هله ای برپا شد و بلم ها پرچم زرد برافراشتند و فریاد برآوردند؛ کاک عبدالله دمت گرم.
امیدواریم عبدالله ویسی با عبور از این پیچ تاریخی همچنان سکان هدایت نفت آبادان را به دست بگیرد و مقتدرانه و برزیلی از حیثیت فوتبال خوزستان و آبادان دفاع کند.