بررسی حذف برخی خرده فرهنگ ها در اقوام «بستری برای کدورت یا تغییری از روی ضرورت»

هوشنگ نوبخت

این روزها به خصوص در بستر فضای مجازی شاهد چالش ها و بحث های مختلفی بین اقوام و طوایف مختلف از جمله بختیاری های خوزستانی هستیم که سعی در حذف یا کمرنگ کردن برخی خرده فرهنگ ها و رسومات دارند.
چالشی که با موافقت و یا مخالفت شدید تیره ها و طوایف مختلف مواجه شده و ردپای اختلاف را بین اقوام نیز منجر شده است.
اینکه در حساس ترین مقطع زمانی در باب گذر اجتماعی ، فرهنگی هستیم یا نه ، بحثی کاملا کارشناسی است که در مجال این مقوله نمی گنجد اما باید بپذیریم که مهمترین چالش اقوام و عشایر ایران زمین ، حفظ یا حذف برخی خرده فرهنگ ها ، سنت ها و آئینی است که صدها سال با پیشینیان آن ها همراه بوده است.
همه نمی دانند اما در واقع اینچنین است که ساختار های ایلی ایران درست مثل قوانین ارتش دچار یک چارت ، قالب و ساختار منظم اجتماعی بوده که اگر چنین نبود ، سال ها شاهد تداوم این سبک از زندگی اجتماعی در سخت ترین شرایط ممکن نبودیم.
همه بر این باوریم که بعد از انقلاب ، به دلایل مختلف ، ساختارهای قومی و ایلی کشور نیز دچار تحولات اساسی شد و اینک پس از دهه ها گذر زمان ، ساختارها ، درخواست ها ، ایده ها و سنت های ایلات و عشایر به خاطر شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکم دچار یک سردرگمی و چالش بین نسلی شده که مدیریت آن نیز خیلی سخت و پیچیده به نظر می رسد.
در اینکه نسل جوان ما حتی در سیاه چادرها و دورترین روستاها هم مثل سابق، خیلی به سنت ها پایبند نیستند و به دنبال تحولات مدنظرشان می روند را باید پذیرفت در حالی که نسل گذشته همچنان بر رعایت اصول و قواعد ساختاری در فضای ایل تاکید دارند چرا که احساس خطر می کنند با این شیوه و شیب تند تحولات ، تا چند سال دیگر ، هیچ ردی از تاریخ ، هویت و فرهنگ های ناب و اصیل اقوام و عشایر بر جای نمی ماند.
من به عنوان یک نویسنده که از نظر سنی یک فرد میان نسلی هستم به عدالت هر دو روی سکه را بررسی و منتشر می کنم و برداشت را همچون قاعده ی همیشگی رسانه ای به مخاطب وا می گذارم .
همه انسان ها بر اساس ذات و سرشت پنهانی شان به شهر ، زادگاه ، قوم، لباس، زبان، فرهنگ و کشورشان علاقه و تعصب دارند و همیشه نیز آن را هویت ، افتخار و شناسنامه ای می دانند برای معرفی خودشان تا بلکه بهتر بتوانند با اجتماع پیرامون شان ارتباط برقرار کنند . امروزه نیز در بهترین و پیشرفته ترین کشورها و اجتماعات دنیا نیز شاهد حساسیت و یا تعصب به این شاخص ها هستیم و کسی هم منکر خوب با بد بودن این رویه نیست از طرف دیگر تغییر و تحولات اجتماعی و ساختاری در سال های اخیر به خصوص در کشور عزیزمان به واسطه نفوذ غیر زیرساختی ماهواره ها ، اینترنت ، موبایل ها و نرم افزارهای مختلف باعث شده یک شکاف عمیق و نابهنجاری بزرگ بین نسلی در خصوص کلیات و جزئیات در انجام و اجرای سنت ها ، آئین ها و مراسمات پیش بیاید .
به صورت واضح ، آخرین چالش در بین ساختار ایل بختیاری که هنوز هم مورد مناقشه هست ، نحوه اجرای مراسمات عزاداری است که منجر به صدور صدها بیانیه از سوی تیره ها و طوایف مختلف شده است.
عده ای معتقدند با توجه به بحران های اقتصادی حاکم، دیگر ضرورت ندارد که چند هزار نفر از فامیل و وابستگان برای یک مراسم خاکسپاری حضور پیدا کنند و خانواده متوفی نیز ناچار شود نسبت به تهیه غذا برای این همه جمعیت دچار یک بحران مالی شده که شاید عبور از آن در توان اقتصادی اش نیز نباشد و عده ای با تسلط بر این شرایط ، اجرای شیوه جدید انجام مراسمات را باعث و بانی شکاف و اختلاف در بین فامیل و طوایف می دانند و معتقدند با توجه به سبک جدید زندگی ها و دوری اجتماعی افراد ، امروزه یکی از تنها محافل بازدید وابستگان و اطلاع از وضعیت فامیل ، همین حضور حداکثری در مراسمات است و نباید آن را کمرنگ کرد.
بی شک از نظر منطق و عدالت ، هر دو نظریه قابل بررسی و مورد احترام اند و هر کدام نیز دلایل قانع کننده ای برای به کرسی نشاندن نظرات خود دارند اما بحث اینجاست که باید چگونه عمل کرد که نه سیخ بسوزد و نه کباب.

تاریخ نشان داده است که افراط و تفریط در همه امور به خصوص در مبحث مسائل اجتماعی نتیجه ای معکوس داشته است و در این دوره گذر و معلق ماندن بین سنت و مدرنیته نیز به دلایل بسیار باید با حساسیت و به دور از تنش ها و اعمال نظرهای شخصی و متعصابه مدیریت شود تا خدای ناکرده ، اقوام و عشایر عزیز ما در همه کشور به چالش و بحرانی جدید در عرصه فرهنگ وارد نشوند.
کشور ژاپن به لحاظ حفظ ترکیب سنت و مدرنیته یک ساختار شاخص و قابل احترام دارد و می تواند الگوی خوبی برای چنین مقاطعی باشد.
ژاپنی ها علیرغم اینکه در علم و دانش و تکنولوژی و رسیدن به دروازه های مدرنیته از کشورهای پیشرو در جهان امروز هستند اما به شدت نسبت به زبان ، گویش ، لباس و انجام سنت های خود پایبند بوده و آن را رعایت می کنند.
ما نیز ناچاریم در این برهه گذر تاریخی با منطق ، عدالت ، حساسیت و انجام درست خواسته هایمان مواظب باشیم که به ریشه های هویتی و تاریخی مان آسیب نزنیم که اگر چنین کنیم هم به تاریخ و هم به نسل های آینده خیانت کرده ایم و هم باید مراقب باشیم که با حفظ سنت های نیک و حذف خرده فرهنگ های غلط از قافله پیشرفت عقب نمانیم .
بی شک در اذهان خیلی ها هست که در دهه شصت و هفتاد ، در خیلی از مراسمات عزا حتی سیگار هم توزیع می کردند و منطق شان این بود که باید احترام عده ای افراد سیگاری که در مراسم شرکت کرده اند را با این کار ، نگه داشت اما به مرور زمان و بی هیچ طومار و قانونی ، این مورد حذف شد و اینک نیز باید عده ای که نسبت به ضرورت تغییرات در اجرای مراسمات پافشاری می کنند ، کمی حوصله کنند تا زمان که بهترین مجری برای انجام کارهاست به نحوی بگذرد که همه بپذیرند فلان خرده فرهنگ مناسب با شرایط حاکم بر فضای ایل هست یا نیست.
با بررسی اجمالی خیلی از میثاق نامه ها در تیره ها و طوایف مختلف ، خوشبختانه شاهد عملکرد مثبتی در خیلی از نابهنجاری ها منجمله حذف تیراندازی در مراسمات شادی و عزا هستیم ، هر چند هنوز عده ای آن را رعایت نمی کنند اما همان گذر زمان که چندی پیش بدان اشاره کردیم باعث شده که دیگر چندان کسی رغبت به تیراندازی نشان ندهند و این رسم غلط در حال کمرنگ شدن و حذف از دایره مراسمات ایلی است.
از دیگر موارد مطرح شده و چالشی نزد اقوام ، می توان به حذف خواننده اشاره کرد . خواننده هایی که در این شرایط سخت معیشتی و اقتصادی و تنها برای ساعتی حضور در یک مراسم عزا ، گاه تا بیش از ۱۵ میلیون تومان هزینه بر دوش خانواده متوفی می گذارند که این رویکرد اشتباه و سنت نوپدید نیز با اعتراض اکثر اقوام و عشایر مواجه و در حال کمرنگ شدن و حذف از برنامه های اجرا شده در مراسمات است.
تنها موردی که هنوز ردپای اختلاف نظرها در آن بین ایلات و عشایر پابرجاست به خصوص در بین تیره ها و طوایف بختیاری ، حذف غذا به مناسبت سومین و هفتمین روز و همچنین حذف سرباره هاست که عده ای آن را متضاد با شرایط اقتصادی امروز خانواده ها می دانند و بسیاری نیز بر این باورند که احترام مردم و دعوت آن ها بر سفره عزا در حالی باید پابرجا بماند که مدعوین در مراسمات ، هزینه غذا را تحت عنوان سرباره پرداخت می کنند و بار اقتصادی برای صاحب عزا ندارند و معتقدند که بستگان متوفی باید به حذف دیگر مخارج که چندان ضرورت ندارند ، اقدام نمایند.
به هر حال پیش از آنکه به جزئیات بیشتر در تناقضات و اختلافات بین نسلی در نحوه اجرای خرده فرهنگ ها و سنت ها دربین اقوام بپردازیم ، توصیه می کنیم که افراد شاخص ، تحصیلکرده ، فرهیخته و جوانان هر تیره و طایفه و ایل و فامیلی با احترام به ریش سفیدان و سران قبایل خود به گونه ای عمل کنند که منجر به کمرنگ شدن ارتباطات اجتماعی ، فرهنگی و هویتی قابل احترام در اقوام اصیل کشورمان نشوند و اگر برنامه ای برای حذف یا کمرنگ کردن برخی باورهای نادرست دارند ، اجازه بدهند که گذر زمان به آن ها کمک کند تا بلکه اکثریت به این باور برسند که انجام کدام برنامه و آئین به نفع ساختار ایل است و اجرای کدام مراسم به هویت ، اقتصاد و فرهنگ آن طایفه آسیب می زند.
ایران عزیز و جان ، با اینهمه تاریخ و هویت و ریشه و افتخار بدون اقوام و عشایر ، معنا ندارد .
ایران عزیز یعنی فرهنگ ها و آئین ها و سنت های ناب باقیمانده نزد لرها و کردها و بلوچ ها و ترکمن ها و ترک ها و اعراب و مگر می شود هویت مان را بدون این همه ریشه در این بیشه ی اهورایی فریاد بزنیم.
بیائیم با حفظ زبان ، گویش ، تاریخ ، فرهنگ ، سنت و رسومات غنی مان با همفکری و هم اندیشی و با کمک زمان ، به حذف اندک رسومات ناخوشایندمان اقدام کنیم ولی نگذاریم که ساختار ارزشمند هویتی مان دچار آسیب شود .

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *