سیاه و سفید مدیریت کرونا در خوزستان

خورنا| امین گودرزی: بحران پاندمی کرونا قریب به یک سال است که عرصه را بر سیستم بهداشت و درمان در همه‌ی کشورهای دنیا از جمله ایران تنگ کرده است. هیچ کس در دنیا تصور نمی‌کرد که یک ویروس به این کوچکی بتواند چنین وضعیت اضطراری را در جهان بوجود بیاورد که حتی بزرگترین صنایع و اقتصادهای دنیا نیز توان تاب‌آوری در برابر آن را نداشته باشند. با این حال سیستم‌های بهداشتی و درمانی بیشترین فشار را در طی یک سال گذشته متحمل شده‌اند و شاید بتوان گفت ایران یکی از بحرانی‌ترین شرایط را در مقابله با این ویروس داشته است. تحریم‌های ظالمانه‌ای که حتی در اوج شیوع بیماری ذره‌ای تقلیل پیدا نکردند سبب شد تا نبود امکانات و همچنین تشکیلات فرسوده‌ی درمانی بیش از پیش خود را در قامت یک ویروس همکار در کنار کرونا نشان دهند و کادر درمان و وزارت بهداشت را تحت فشار بگذارند.

درحالیکه بسیاری از کشورهای جهان از همان ابتدای کار با بسیج همگانی امکانات و کمک‌های خارجی توانستند تا حدی در مقابل این ویروس ایستادگی کنند، اما ایران تنهاتر از همیشه و با دستان خالی به جنگ دشمن ناپیدایی رفت که تا این لحظه جان گرفته از سرمایه‌های این کشور را کرفته است. اما در راس همه‌ی مناطق کشور، خوزستانی بود که علی‌رغم همه‌ی درآمدزایی‌هایش به نسبت بسیاری از استان‌ها از حداقل امکانات بهداشتی و درمانی بی بهره بود. فضاهای بیمارستانی خوزستان که غالبا مربوط به زمان دفاع مقدس بودند توان مقابله با چنین پدیده‌ی نوظهور و قدرت‌مندی را نداشتند اما کرونا واقعه‌ای بود که امکان گریز از آن وجود نداشت.

آغاز همه‌گیری کرونا در استان خوزستان به نسبت بخش عمده‌ای از مناطق کشور دیرتر شروع شد و این موضوع خود سبب شد تا حداقل آمادگی روحی برای مقابله با بیماری در سطح سیستم بهداشتی و درمانی استان فراهم شود. با شیوع جدی کرونا در سطح استان، مدیران دانشگاه علوم پزشکی اهواز که خود تازه بر مسند هدایت دانشگاه نشسته بودند تلاش خود را جهت مقابله‌ی حداکثری با این ویروس بکار بستند که خوشبختانه باعث شد آغاز پیک اولیه بیماری در استان به نسبت سایر مناطق کشور دیرتر رخ دهد اما کشمکش‌های ‌مدیرتی و ناکارآمدی سیستم هماهنگ کننده در سطح استان عامل آن بود که این فرصت طلایی تا حد زیادی از بین رفته و پیک‌های بیماری با شدت هرچه بیشتر در استان خوزستان بروز پیدا کند.

شاید بتوان گفت از جمله مهمترین مشکلات تیم مدیریتی کرونا در استان نداشتن شناخت کافی نسبت به اقلیم و فرهنگ خوزستان بود که سبب شد تا پیک اول بیماری هرچه سنگین‌تر در استان بروز پیدا کند. مدیران دانشگاهی و استانی با وجود علم به تنوع قومی و رسومی در سطح استان اقدامات لازم جهت همراه‌سازی توده‌های مردم را دیر آغاز کردند و این تاخیر درکنار وضعیت نابسامان شغلی در سطح استان دست در دست یکدیگر سبب شد تا ویروس منحوس عرصه را برای جولان‌دهی هرچه بیشتر فراهم ببیند و یکی از سنگین‌ترین خیزش‌های بیماری در سطح کشور را در استان خوزستان ایجاد کند. در کنار موارد فوق، عدم استفاده از تمام ظرفیت علمی و عدم همراه‌سازی بخش نخبه دانشگاهی و دانشجویان باعث شد تا حلقه‌ی کوچک مدیریتی کرونا در شرایط سخت مقابله با بیماری نتواند از نظرات و کمک‌های همه اقشار استفاده کند و این امر خود یکی از علل کاهش توان مقابله با کرونا در ابتدای کار در استان بود. البته در کنار همه‌ی عوامل فوق اقدامات نسنجیده‌ی گروهی از مدیران درجه دو از جمله سانسور در ارائه‌ی آمار و همچنین مشاوره‌های غلط به تیم مدیریتی دانشگاه و استان سبب شد تا زمینه برای عادی جلوه دادن شرایط و ایجاد بی‌اعتمادی مردم نسبت به توصیه‌های دانشگاه فراهم شود.

اگر با نگاهی حق گرایانه و منصفانه به جریان مدیریت بیماری در استان بنگریم، میتوان گفت با وجود ضعف‌های مدیریتی ذکر شده شاید نقش این خطاهادر مقابله با بیماری نسبت به سایر عوامل کمتر بوده است چراکه نبود امکانات بیمارستان و حتی کمبود تجهیزات حفاظتی یکی از اصلی‌ترین عواملی بود که سبب شد در ابتدای کار سنگینی مبارزه با بیماری در خوزستان دوچندان شود و پر واضح است هیچ مدیری تا ابزار کافی را نداشته باشد نمی‌تواند آن‌طور که باید در عرصه‌ی مبارزه حاضر شود. استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ای و اقدامات تشویقی که در میانه مسیر مبارزه با کرونا در استان خوزستان صورت گرفت و همچنین همراهی تمام وقت اصلی‌ترین مدیران درگیر با بیماری بخش مثبتی از مدیریت یک ساله‌ی بیماری در سطح استان بود که تا حدی سبب بازگشت اعتماد از دست رفته‌ی مردم شد.

بطور کلی عمده‌ خطاهای صورت گرفته در بخش مدیریتی کرونا سبب شد تا در ابتدای امر حواشی ایجاد شده اعتماد مردم را نسبت به توصیه‌های دانشگاه سلب کند اما با نگاهی منصفانه میتوان گفت با گذشت زمان اشکالات مدیریتی در استان خوزستان کاهش محسوسی داشت و سبب شد تا نسبت به سایر استان‌های کشور ( از لحاظ سیستم مدیریتی ) عملکرد بهتری را داشته باشد. با این وجود بدون دید جانب‌گرایانه، از نظر نویسنده ( با وجود علم به همه‌ی مشکلات مدیریتی ) محوری‌ترین عوامل شیوع بیماری در استان در وهله‌ی اول نبود امکانات و سپس عدم همراهی نهادهای ذی ربط با دانشگاه و ستاد مدیریت کرونای استان بود که در نهایت این عوامل درهمراهی با ضعف‌های مدیریتی زمینه را برای گسترش هرچه بیشتر بیماری فراهم کردند. به هر سو امروز که با شروع واکسیناسیون، بارقه‌ی امید در چشمان کادر خدوم درمان استان دیده شد فرصتی بود تا نقاط قوت و ضعف مدیریت یک ساله‌ی کرونا در سطح استان با دیدی منطقی و منصفانه بررسی شود. امید است آخرین پیک بیماری در استان نیز با رعایت و همراهی مردم فهیم استان خوزستان و همچنین بسیج تمامی امکانات با حداقل تلفات سپری شود و با واکسیناسیون گسترده شر پدیده‌ی جهانی کرونا از سر مردم کم شود.