نفس کشیدن سخته، دولت رو دیدن سخته

شاید مردم ایران از میانه دهه ۸۰ تا کنون حتی یک روز خوش هم ندیدند. روی کار آمدن السید الرییس محمود گل تپه‌ای و پس از او شیخ پریزیدنت حسن گل دره‌ای، با خاستگاهی یکسان در حوالی کویر میان قم و مشهد، به یک اندازه ایرانیان را ابتدا خاراند و سپس تاراند.
در باب مقابله با پاندمی ها، گل تپه‌ای در مواجهه با آنفولانزای خوکی و پرندگان به شکلی کاملا ناخواسته، عملکرد موفقی برجای گذاشت و نگذاشت که خطری بیش از آنفولانزای چرندگان با کدهای ویروسی ب.ز و ش.ج و م.خ و س.مرتضوی، مردم را تهدید کند.
واردات برنج های آلوده به آرسنیک هندی که به جای طلب نفتی ایران از هند در عصر غلبه “کاغذپاره”های شورای امنیت، نشان از مدیریتی جهانی داشت که گل تپه‌ای، به خوبی از پشت آن برآمد و تلفات چندانی برجای نگذاشت الا به روزگاران، تا تقش در بیاید و زارت صدا کند.

گل تپه‌ای همچنین با صدور دستور به پتروشیمی ها برای تولید بنزین پیرولیز سرطان‌زا، در راستای خودکفایی (سیاستی که طی آن افراد با خوردن یک قالب صابون به کف کردن شخصی می‌رسند) به خوبی توانست ریه‌های مردم را به اندازه کبدشان مورد اصابت قرار دهد.
واردات شیرخشک آلوده و سرنگ‌های آلوده از کشور دوست و برادر حزب موتلفه (چین)، توسط همسر سابق بازیگر خودگوگوش پندار( مهناز افشار)، که به شکل کاملا اتفاقی فرزند معاون مطبوعاتی دولت بهار بود(یاسین رامین)، نشان داد که در آینده واکسن چینی هم ناجی ایرانیان خواهد بود.

البته فرق چندانی میان گل تپه‌ای با شیخ پریزیدنت اول و دوم هم وجود ندارد زیرا در زمان آن‌ها محموله خونی آلوده به ایدز وارد کشور شد که با فشار از پایین عبا شکلاتی و چانه زنی در بالای استوانه انقلاب، مشکل آلوده شدن هموطنان به ویروس HIV منتفی شد تا فرآیند اصلاحات تدریجی و تاخیری با مشکل مواجه نشود اما چون رسانه در اختیار همین تاخیری های زنجیره‌ای بود، گردی بر عبای امیرکبیر اول انقلاب و سید تمدن‌ها ننشست.
با این حال عدم تفاوت در مدیریت تپه‌ها توسط رؤسای جمهور کویری، باعث نشد که شیخ پریزیدنت سوم هم از همان الگوی تپه‌ها، این بار در دره‌ها استفاده نکند.

این روزها در تهران و کلانشهرها به علت مصرف مازوت توسط نیروگاه ها و برخی صنایع، هر نفسی که فرو می رود مخل حیات است و چون بر می‌آید، مخرب ذات! پس در هر نفس دو مضرت است و بر هر مضرت، لعنی واجب!
از دست و زبان که برآید
کز عهده لعنش به درآید
ادخلوا آل محمود طویلا من الناس و قلیل عبادی(علی ربیعی) من الدخول!
در عصر رییس‌جمهور بنفش، اماله و تشویف (مصدر جعلی شیاف) روغن بنفشه رونق گرفت تا داروی هرجایی برای درمان پاندمی کرونا استاندارد و قابل واردات باشد الا داروی اصلی که لابد تحریم‌ست(جز برای ۷۵۰۰ تن از مسئولین که از طریق یک سوئیسی صلح طلب واکسینه شدند)!

این روزها که نفس‌های مردم فارغ از بازی وزارت بهداشت با جداول اکسل برای کاهش و افزایش تلفات کرونا (با الگوریتم کاهش در آستانه مناسبت‌های مذهبی و افزایش در آستانه مناسبت‌های ملی) به شماره افتاده، یکی از اعضای محرز ستاد مقابله مردم در ایام کرونا، هر روز یک هرزیه درباب واکسن های داخلی و خارجی بلغور می‌کند و چون قدری گیسهای سفیدش از روسری بیرون است و چادر به سر نمی‌کند، هنوز حرف‌هایش برای عده‌ای از مردم شانس برگشته، سند شش دانگ است! تازه اگر زرتمان هم قمصور شد و سفیدی چشم بر بخش‌های دیگرش غلبه کرد، دیه هم می‌دهند! (پیشنهاد: داوطلبان در ماه‌های حرام برای دخول واکسن وطنی اقدام کنند که علاوه بر ثواب دوبل، دیه دوبل هم به همراه خواهد داشت)
هرکس که از روی حماقت فکر می‌کند که تحریم (یا همان پیمان مبارزه با پولشویی که آیت‌الله جنتی بدون ذکر دقیق نامش با آن مخالف بود) مانع از خرید واکسن است، سریعا برای تست ضریب هوشی و واکسن وطنی مراجعه کند (پیشاپیش نام و یاد این از خودگذشتگان گرامی باد)…

مردم شریف ایران موش آزمایشگاهی کوبا و چین و روسیه نیستند ای گربه رقصان های روسیه و چین و هرجایی که با آمریکا حال نمی‌کند!
چطور باور کنیم کسانی تا ۹ ماه پیش ویروس را تخطئه، تا ۸ ماه پیش وارد نشده، تا ۷ ماه پیش، شکست خورده در برابر الکل پاشی های جهادی و خودپردازشویی های طلاب، تا ۶ ماه پیش اسیر چنگ کاسه و بشقاب ویروس یاب، تا ۵ ماه پیش مغلوب پروتکل‌های بهداشتی می‌دانستند، در عرض ۴ ماه توانستند واکسن قابل اعتنا بسازند؟ آن هم بدون نیاز به تست سازمان یالغوز بهداشت جهانی، با دیه تضمینی!

هر وقت انسولین و واکسن آنفلوانزای وطنی ساختید و با کیفیت استاندارد عرضه کردید، از همیشه در صحنه‌ها بخواهید که گوشت دم واکسن تان باشند! راه حل حذف یارانه‌ها، حذف مردم نیست.
نفس کز گزمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک، آن هم با ترکیب ماسک و عینک! یا خفه شوید یا اگر مصلحت می‌دانید خفه خون بگیرید و با اعصاب مردم بازی نکنید. صاحب این کیبورد، طرح تعطیلی یک ساله پست‌های مدیریتی و قرنطینه کامل مسئولان کشور را ارائه می‌کند. به قول شاعر:
واکسن فایزر واسه من
هرچی که جاش موند، مال تو

 

مجتبی اسکندری
روزنامه نگار حوزه کپسول اکسیژن و مازوت

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ناشناس بسیار عالی است با زبان طنز تلخ یا تلخند حرف دل خود و مردم را زده