کنکور مدیریت برگزار کنید یا اسفند فراوان برای مسئولین
ماجرای کشدار تعویق و عدم کنکور سراسری، دستمایه هزاربارهای برای سنجش عیار کیفیت مدیران فعلی وطنیست؛ همانها که شعار “ما میتوانیم”شان، فلک را سقف جر داده و گوش خلق کر کرده! همانهایی که نمیدانند دقیقا چه گفتند اما میدانند که باید بگویند: تکذیب میکنیم و حرف ما توسط رسانههای مادر مرده _اذل الله جدارهم _ تحریف کردند!
مسئولین ایرانی که شیدالله ارکانهم اجمعین، نیک میدانند که باید برای بقا در پستهایشان، بدترین عملکرد (یا عمل نکرد!) ممکن را از خود به نمایش بگذارند وگرنه سایه گزینههای رقیب که توانایی احتمالی بیشتری در نمایش عملکردی به مراتب بدتر دارند، بر سر همایگون این عزیزان، جغدوار به پرواز در میآید و ممکن است در لابی با پرسنل حقوقبگیر بهارستان، عرصه را بر سوگلیهای تیپ A تنگ کرده و سوگلیهای تیپ B را که تازهنفستر و جوانتر هم هستند، بر مسند بنشاند. نوابغ فروافتاده از سقف آسمان در مام میهن (البته فرزندانشان معمولا از آسمان در دام آمریکای جهانخوار میافتند و در همانجا هم، به مبارزه شبانهروزی علیه امپریالیسم مشغول میشوند)، الا و لابد در خلوت بدون بادیگارد خودشان میگویند: مگر مدیریت فضای مجازی چقدر سخت است؟ فیلترش میکنیم و خودمان با اینترنت بدون فیلتر “توییت فرام آیفون” میزنیم و برای هرجا هم که لازم شد رجز بحر طویل میخوانیم.
یا میگویند مگر برگزاری کنکور در شرایط کنکور در یومالکرونا با یک میلیون و اندی نفر داوطلب ناقابل، چقدر سختتر از عدم برگزاری المپیک تابستانی توکیو با آن امکانات محدود است؟
اطلاعرسانی و شفافیت که پیشکشی بار شتر برای مسئولین _ که اتفاقا یکی از فرآوردههای جانبیاش، در درمان کرونا به همراه روغن بنفشه بسیار موثر است _ که نگویند این مردم چقدر نمکنشناساند که تلاشهای صادقانه و شبانهروزی ما را در بدتر کردن اوضاع نمیبینند و به حق، حق دارند!
به راستی (یا چپی فرقی ندارد) چرا برخی از مردم نمیفهمند که برگزاری کنکور، سوای از گردش مالی چند ده هزارمیلیارد تومانی ناقابلش، برای حفظ سلامتی جسمی و روانی مردم مفید است؟ اصلا مردم میفهمند که اگر سربازی اجباری و اقتصاد چنبرهافکن دولتی نبود، تا کنون چه میزان صندلی خالی در پشت کنکور و نیز در دانشگاهها داشتیم و چه بسا بسیاری از دانشجویان آقا و به تبع آنها، خانم، ترک تحصیل میکردند و عطای دانشگاه کاملا تراز اول ملی را به لقای کار در بازار میبخشیدند؟ نمیدانند دیگر… ایراد کار همینجاست و ضدانقلاب هم مدام میکوشد که مردم این مسائل را متوجه نشوند!
وگرنه ممکن بود که مثلا ایده بدهند، در ایران هم مانند هند، برای پستهای مدیریتی، کنکور برگزار کنید تا مدیریت از حالت سفارشی و جناحی خارج شود و افراد مطابق با توان علمیشان در مصادر اجرایی قرار بگیرند! آن وقت خر بیار باغ عالی بار کن… دیگر کسی برای مدیریت جهانی ما دست و جیغ و هورا نمیکشد. مگر کسی جز ما میتواند به نوجوان اکسپریمنت روانی بار کند و مدام گوشت نزدیک به استخوان تنشان را آب کند که: ۱. کنکور به تعویق افتاد ۲. رسانهها بیجا کردند که عین حرفهای مسئولین صادراتی ایرانی را بازنشر دادند و حالا که اینطور است کنکور سر موعد مقرر برگزار میشود، مگر اینکه حال کنیم دوباره سرکار بگذاریمتان…
مردم اگر ذرهای قدرشناسی داشتند میفهمیدند که این اضطراب بنیانبرانداز برای نوجوانان خیلی هم خوب است و در برابر کرونا، توانایی ایستادگیشان را بالاتر هم میبرد. اکر کسی از ایده مستشاری و بکارگیری کارشناسان خارجی در پستهای مدیریتی حرف زد، مشت محکمی بر دهانش بکوبید و با ذکر شعار ما میتوانیم، برای این مدیریت عالی اسفند دود کنید که از اروپا یا آمریکا یا کشورهای مرتجع منطقه چشم نخورند چون نشان دادند که به پیشرفتهای عظیمی در پسرفت و مبارزه با پیشرفت دست یافتند که باید قدر بینند و بی وقفه بر صدر بنشینند.
مجتبی اسکندری
روزنامهفروش سر چهارراه