خوزستان را سیل به بحران کشیده است یا سوء مدیریت؟
این سوالی است که امروزه تمامی کسانی که مشغول امدادرسانی به مناطق سیلزده هستند را درگیر کرده است. از همان روزهای اول و سخنان توهینآمیز استاندار خوزستان با مردم مشخص بود که روزهای خوبی در انتظار مردم رنجکشیدهی خوزستان نیست (این که سخنان معترضین منطقی بود یا نبود اهمیتی ندارد، بلکه مهم برخورد زننده آقای استاندار بود). پس از آن و زمانی که امدادرسانی شکل جدیتری به خود گرفت یک امر به خوبی خود را نمایان ساخت و آن عدم سازماندهی و مدیریت صحیح بود. در همین دانشگاه حداقل سی تن از دانشجویان مشغول به امدادرسانی هستند که تنها دانشجویان مرد هستند و امکانی برای استفاده از نیروی انسانی زنان در نظر گرفته نشده است. بسیاری از کارمندان دانشگاه مخصوصا زنان نیز به این امر معترض هستند که چرا از حضور آنان در مناطق درگیر سیل استفاده نمیشود؟
از طرفی مردم نیز شدیدا از نحوهی امدادرسانی ناراضی هستند. این فقط دیدهها و شنیدههای ما است که مردم روستای عین دو از به گفتهی خودشان «تبعیض شدید» در توزیع اقلام ضروری ناراضی هستند. برخی ساکنان روستاهای حمیدیه نیز این نارضایتی را در مورد عدم دریافت اقلام ضروریشان اعلام داشتهاند. در چنین وضعی نادیده گرفتن بخشی از نیروی انسانی و عدم سازماندهی صحیح از سوی نهادهای مربوطه مخصوصا استانداری به چشم میآید. در حالی که بنظر میرسد کمکهای لازم مردمی وجود دارد سوال اینجاست که سازماندهی وظیفه کیست که مردم امروز تا این حد از نحوهی امدادرسانی ناراضی هستند؟
یک مثال دیگر از این عدم سازماندهی در مورد گروههایی است که خدمات بهداشت روانی را ارائه میدهند. ما امروز در خوزستان شاهد حضور چندین گروه هستیم که هرکدام دیگری را نفی کرده و خود را تنها نهاد مسئول در این زمینه میداند و همین امر سبب نارضایتی شدید مردمی از روانشناسان حاضر و عدم ارائه این خدمات به صورت حرفهای و صحیح شده است.
بله، بنظر میرسد علاوه بر خشم طبیعت، ما شاهد سوء مدیریت شدید در استان خوزستان هستیم که موجب افزایش رنج مردم شده است. دولت نئولیبرال آقای روحانی انگار فراموش کرده است که ارائهی خدمات سریع و مناسب از وظایف آنان است و در این زمینه عملکرد ضعیفی از خود بهجا نهادهاند که بخش عمدهای از دلایل آن را میتوان بر ایدئولوژی این دولت، یعنی کوچک ساختن و کاهش هزینههای دولت دانست که این موضوع سبب کاسته شدن از تمرکز بر روی خدمات رفاه عمومی شده است که در بحران اخیر به خوبی خود را نشان داد.
جز این موارد، مسئلهی باز نشدن هور را هم به عوامل ایجاد کننده نارضایتی اضافه کنید، عاملی که بسیاری از مردم آن را موجب تلف شدن دامهایشان، تخریب خانهها و زیرآب رفتن زمینهای کشاورزیشان شده است.
حال باید پرسید چه کسی در خوزستان مسئول است؟ آیا این مسئولان (دولتی و غیردولتی) در بهبود وضعیت استان نقش داشتهاند یا افزایش آسیب؟
✍?خشایار داودیفر