افشای یک پرونده؛

پشت پرده شکایت ۲۰۰۰ اهوازی از وزیر جوان!

-من میخونم، شما بنویسین:
“ما جمعی از مردم اهواز از وزیر ارتباطات دولت به اصطلاح تدبیر و بلانسبت امید به دلیل عدم رصد مناسب فضای مجازی شکایت داریم.” نقطه سر خط.
هوی محسن! این چیه دیگه؟ رصد رو اینجور مینویسن؟؟

+ نمیدونم والله.. با س سبز بنویسم یا س اصلاحات؟

– دهنتو آب بکش بی‌…! این کفریات چیه میگی؟

×آقا مهدی ایراد نگیر بهش. بنده خدا تازه عضو شده. اطلاع نداره..

+ بالاخره با کدوم س بنویسم؟

-با س مصباح بنویس برادر. س مصباح! خب ادامه میدیم: “این وزیر بی کفایت باید در دادگاه پاسخگوی ضعف خود در…”

+ آقا صَب کنید من عقب افتادم. پا…سُخ…گویِ…

-“ضَعف خود در دادگاه باشد.”

×فقط آقا مهدی، ما این شکایت رو بدیم دادگاه، به ما نمیخندن؟! مثلا بگن این همه بحث کیف قاپی و موبایل دزدی و اعتیاد و بیکاری و انتقال کارون و خاک و اینا تو اهواز هست، بعد شما به وزیر و فضای مجازی گیر دادین؟؟

– نه جانم. همه چی هماهنگه. جمعه هم محکم کاریش میکنیم که تموم شه بره… همه نوشتین؟

+ بعععله..

-خب حالا نفری ۵۰ تا امضا زیرش بزنین. امضاها یه شکل نباشه ها..

+ پنجاه تا؟؟ اینهمه امضا واسه چی آخه؟

– گفتن باید دوهزارتا امضا بشه. نفری ۵۰ بار بزنین، به حد نساب میرسه احتمالا… متوجه شدی آقا محسن؟

+ آره فقط ۵۰ بار بزنم، دستم خسته میشه که..

– خب دست راستت خسته شد با چپ بزن. اتفاقا از یه شکلی هم در میاد..
راستی:”خودکارها رو بعد از مراسم تحویل بدین”!