تا چه قبول افتد و چه در نظر آید

 

این حدیث از سر دردی است که ما می گوئیم، اگر چه ما را از درد عشق با کس حدیث نیست و حاجتی نیست که بر زبان آید، اما گریز و گزیری هم نیست جز آنکه در بیان آید.

قانون ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان دارای ماهیتی پویاست که نقشی کارا در جهت رفع روزمرگی جامعه و بازتولید مدیران آینده خواهد داشت. حال آنکه فقدان این قانون بیش از یک دهه فضای مدیریتی جامعه را ملتهب نموده است.

آنگونه که نام گذاریها، قالب های ذهنی خاصی ایجاد می کنند،تصویب و ابلاغ قانون ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان نیز سبب شده است تا اذهان عمومی جامعه و کنشگران به سمت عاملیت جوانان و اقبال به آنان سوق داده شود. صحبت درباره تغییر و استفاده از جوانان کافی نیست بلکه لازم است جسورانه به آنان اعتماد کرد.

حال با تصویب دیرهنگام ولی بجای این قانون مترقیانه، امیدواریم فارغ از ژن سالاری های رایج، گامی موثر در مسیر توسعه کشور و ترقی مبتنی بر شایستگی جوانان برداشته شود. آرزومندیم که هژمونی مدیران عاجز شکسته شده و مجال خدمتگزاری برای جوانان خلاق و توانمند در جهت خلق حماسه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و … فراهم شود.

همانگونه که غایت طراحان قانون ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان، چابک سازی بوده است از مراجع اتخاذ تصمیم استدعا داریم که در جهت سیر مستمر رنسانس مدیریتی و استفاده از ظرفیت جوانان چالاک، بدون فوت وقت،اقداماتی عاجل نمایند.

بعضی ادارات و سازمانها چنان اسیر روزمرگی مدیران فرتوت خود هستند که گویا قربانی نفرین جوانان شده اند. بی تردید در این وانفسا،نقش چند مدیر جوان در فراهم آوردن زمینه نوآوری بسیار تعیین کننده خواهد بود.

پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در این ‌باره چه زیبافرموده اند:
*اوسعوا للشباب فی المجلس و افهموهم الحدیث فانهم الخلوف و اهل الحدیث* (برای جوانان در مجالس جای باز کنید و امور نو را به آنان تفهیم کنید، چرا که این گروه جایگزین شما و درگیر مسائل جدید خواهند شد).

بر اساس اصول مدیریت، تداوم سازمانها به قدرت بازسازی آنها بستگی دارد.
بازسازی سازمانها و پوست اندازی مدیران، مدتهای مدیدی به صورت یک معما، ذهن تصمیم سازان را مشوش و مخدوش نموده است. حال آنکه تجارب جوامع توسعه یافته حکایت از آن دارد که جوانان بهترین آلترناتیو در این ساحت خواهند بود.

برای رهایی از بحران مشارکت و کارایی کنونی، جز اعتماد و میدان دادن به جوانان و استفاده از ظرفیت های آنان، راه دیگری نمانده است.

اتکا به مزیت شور جوانی و افکار پویای جوانان، تسهیل کننده امورجامعه خواهد بود که برای تحقق چنین مهمی، میبایست سیمای نهادها و سازمانها به هنر مدیریتی جوانان آراسته گردد.

موفقیت و شکست نهادها ناشی از تفاوت در مدیریت آنها است.
به تعبیر پیتر دراکر: عضو اصلی و حیات بخش هر سازمان، مدیریت آن است.
کامروایی واپسین هر جامعه و گاهی نیز بقایش به میزان توانایی برنامه ریزان آن جامعه در خلق نو آفرینی،تطبیق خود با مقتضیات و بکارگیری مدیران نورسته بستگی دارد.

ما جوانان باورمندیم و به خود ایمان داریم که قادرخواهیم بود با همگرایی،هم کنشی و هم اندیشی مستقیم،بسان جوانان دیروز و بلکه بهتر از آنان مدیریت کنیم.

جوانان خواهان اصلاح امور از طریق کنش های سیاسی و اجتماعی قانونی و مسالمت آمیز هستند.

صمیمانه تشکرات ما نثار مدیران جوان دیروزیست که سدمعبر جوانان امروز نشوند و سخاوتمندانه عرصه را بر فرزندان خود هموار کنند و با طیب خاطر ما را در تجارب خود سهیم کنند و الهام بخش کوششهای ما شوند.

اگر رابطه توسعه و جوانان را به صورت یک دیاگرام مختصات دو بعدی فرض نمائیم که در آن محور Y مولفه توسعه و محور X، جوانان باشد به وضوح متنبه خواهیم شد که یک رابطه خطی حاکم است . به عبارت دیگر، هرچه از پتانسیل جوانان بیشتر استفاده شود با رشد توسعه روبرو خواهیم شد و بالعکس.

سرآخر ضمن حمایت کامل از دستیاراستاندار در امورجوانان و دست مریزاد بابت پیگیری های مصرانه ایشان، از آقای کلاه کج خواهانیم که مطالبات بحق جوانان مستعدخوزستان بویژه مفاد نامه ۱۳۱ جوان فعال استان با موضوع بکارگیری جوانان را، دلیرانه تر فریاد زند چرا که آنان مستحق فتح سنگرهای اجرایی حتی در سطح ملی نیز هستند.

خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار

 

✍ نوشتاری از علمدارکیانی عزیزی/فعال حوزه جوانان