حاشیه های مهم تر از متن یک جلسه تقدیر/بخشدار با فریادهای عجیب و واژه های ‘ای بی انصاف’ و ‘چی گیرت میاد این وسط’ از خبرنگار خورنا تقدیر کرد!
روز گذشته با دعوت رئیس اداره فرهنگ و ارشاد و با حضور فرماندار، امام جمعه، دادستان، فرمانده نیروی انتظامی و سایر مسئولین از خبرنگاران رامشیر تقدیر شد.
جلسه با سخنان حسینی نژاد فرماندار رامشیر آغاز شد. فرماندار با همان لحن وزین و شاعرانه همیشگی روز خبرنگار را تبریک گفت و از بایدها و نبایدهای عرصه خبرنگاری گفت. در ادامه حجت الاسلام معرف، امام جمعه شهرستان نیز ضمن تبریک روز خبرنگار، توصیه هایی به حفظ امانت و دوری از سیاست زدگی در انعکاس خبر داشت. پس از آن هر یک از خبرنگاران نیز به معرفی و بیان دیدگاه های خود پرداختند.
تبادل نظر بین خبرنگاران ادامه داشت تا اینکه میکروفون یکی از مسئولین روشن شد! از همان ابتدا با لحنی نه چندان آرام که حتی در تبریک کلیشه ای روز خبرنگار نیز نمایان بود، توپ پرش را به سمت سرپرست خورنا رامشیر گرفت و هر آنچه در دل، نهفته داشت عیان کرد.
وی با فریادهای مکرر و حرکات دستی که خبر از انباشت کینه هایی نه چندان پنهان می داد، بدون ذکر نامی از سرپرست خورنا رامشیر ادامه داد: “من از همان ابتدا به سوی او دست دراز کردم و حتی قول وسیله ایاب و ذهاب و حتی هزینه های جانبی را هم دادم”.
و البته دقیقا آغاز جدایی مسیر خورنا از جناب مستطاب همین مورد بود!
خورنا باتوجه به آن که طبق خط مشی خود همکاری، همراهی و اعطای فرصت عرض اندام به مسئولین تازه وارد را همیشه در دستور کار خود داشته، تعامل با این مسئول غیربومی را نیز گامی در راستای احترام به افکار عمومی و خوراک خبریِ مثبت و روحیه بخش قلمداد کرد؛ تا جایی که پس از انتشار حدود ۱۵۰ خبر از حوزه مدیریتی وی، به روابط عمومی بودن آن حوزه و بند و بست نیز متهم شد!
کار شدن اخبار از منطقه تحت مدیریت آن مسئول با هدف جبران کم توجهی‌های پیشین به آن منطقه و مردمان دردمندش ادامه داشت تا اینکه خورنا رفته‌رفته شاهد روند زیرکانه تبدیل ‘تعاملات’ به ‘معاملات’ شد! روندی که شخص مسئول نیز طی باصطلاح ‘گاف’ گفتاری، از آن بعنوان ‘هزینه های جانبی’ یاد کرد! غافل از آن که خبرنگار آزاداندیش و آزاده‌خو معتقد است ‘آغاز مرگ مزرعه و سیاه بختی مزرعه‌دار همان روزیست که مترسک دست در دست کلاغ‌ها و گنجشک‌ها می‌گذارد’.
خورنا نیز که خود را در حال تبدیل شدن به یکی از مصادیق این مثال معروف می‌دید، ضمن دروغین قلمداد کردن تعاملات ظاهری قبلی و پس از مشاهده منش‌ها و روش‌های افراد، با جدا کردن مسیر خود از جاده پر زرق و برق معاملاتی، ساحت مقدس اطلاع‌رسانی آزادش را از لوث احتمال بندگی و وابستگی زدود و باتوجه به اینکه هیچ تغییر و اصلاحی بی هزینه نبوده و نیست باید گفت که شنیدن آن فریادها، تهمت‌ها و تهدیدها بخشی از هزینه های معمولِ تحمیل شده بر خورنا رامشیر بود!
البته این تمام آنچه در آن جلسه فریاد زده شد، نبود! مسئول فوق الذکر پس از بکار بردن تعبیری همچون ‘ای بی انصاف’، تلویحا به تهمت زنی پرداخت و تبریک خود به سرپرست خورنا رامشیر را با بیان جمله “چه چیزی گیر تو می‌آید این وسط” به او تقدیم داشت و گروه خورنا را نیز به “همیشه خلاف گفتن” متهم کرد!
فراتر از این، وی شأن روحانیت و بزرگان حاضر در جلسه را نیز نگاه نداشت و با اشاره به مثالی، در خطاب عجیبی به خبرنگاران گفت: “اگر میخواهی معروف بشوی لازم نیست بروی در چاه زمزم کاری بکنی[و آن را نجس و متعفن کنی]”! این اظهارات تا آنجا ادامه داشت که امام جمعه شهرستان و فرماندهی نیروی انتظامی لزوم حفظ آرامش و تبریک بجای فریاد را به وی متذکر شدند!
همانگونه که خبرنگار حق تحلیل دارد، مسئول نیز حق اظهار نظر و دفاع از عملکرد خویش را دارد. اما آنچه صادقانه از پیشینه و حال خط مشی خورنا بیان شد عینا همان چیزی است که برخی مسئولین فرهیخته شهرستان آن زمان که مورد نقد این رسانه یا مورد خطاب #صدای_مردم قرار گرفته اند در عین حال که مورد غضب عده ای نیز قرار گرفتند با غنیمت شمردن فرصت، محترمانه به پاسخگویی و رفع شبهات پرداختند. همچنان که این رسانه و بسیاری رسانه های آزاد دیگر بخوبی دریافته اند که بهترین پشتوانه و ضمانت مانایی ‘صدای مردم’ بودن است نه ‘جیره خوار یک مسئول’ بودن!
در ادامه این نشست، حمید عیدانی نیا دادستان شهرستان با دلجویی از خبرنگاران، موکداً روز خبرنگار را به همه خبرنگاران تبریک گفت و آزادی مطلق خبرنگاران در انعکاس اخبار حقیقی جز در موارد اطلاعاتی، قضایی و آنچه مغایر با مصالح عمومی است را یادآور شد.
سرهنگ هدایت شهبازی فرماندهی نیروی انتظامی نیز در ادامه به تلطیف فضا پرداخته و بر لزوم رسیدگی به خواسته های خبرنگاران تاکید کرد.
در پایان با لوح تقدیر وهدایا از خبرنگاران تقدیر شد.