صد و دوازدهمین سالگرد جنبش مشروطیت چه غریبانه گذشت

یادداشت؛ احمدرضا رستمی

خورنا- در زمانی که محمدعلی شاه قاجار، به مدد بهره‌گیری از آتش توپخانه بریگاد روس، ساختمان نخستین مجلس مشروطه را به توپ بست و میرفت که با برپایی استبداد صغیر، آمال و آرزوهای آزادیخواهانه ملتی را به یأس تبدیل کند، غُرش تفنگهای سَرپُر آزادیخواهان تبریزی به رهبری ستارخان و باقرخان از یکسو و یورش سواران بختیاری و مجاهدین شمالی از سوی دیگر و فتح تهران، آنچنان سیلی محکمی را بر گوش مستبد قاجاری می‌نوازد که وی از توهمی که خود را ظل‌الله و سلطنت خود را موهبت الهی میدانست بیدار کرد.

جنبش مشروطه به عنوان یک نهضت‌ملی نه انقلاب، حرکت رفرومیست تجددخواهی بود که با تکیه بر شعار مشروعیت حق مردم در تعیین سرنوشت خود، توانست استبداد زمانه‌ را به چالش بکشاند و برگ زرین دیگری را به تاریخ ملتی اضافه کند که همیشه در طول تاریخ کهن خود ثابت کرده بود که در بزنگاههای سرنوشت‌ساز‌ از هر قوم و قبیله و نژادی هم که باشند در راستای اعتلای سرزمین اهورایی خود، بسان کاوه آهنگری می‌شوند و فریدون‌وار، اهریمن بداندیش ضحاک را، در پای دماوند همت خویش، به بند می‌کشند.

بنابراین نهضت مشروطه را باید یک رستاخیز عظیمی دانست که در قالب یک نوزایی ملی، نه تنها نوزاد نوپای مشروطه را از گزند استیلای مجدد استبداد محفوظ نگاه می‌دارد بلکه شرایطی را نیز به وجود می‌آورد که طی آن پایه‌های یک نهاد قانون‌گذاری همچون مجلس، در جامعه در حال گذار آنروزهای کشور ایران نهادینه‌تر می‌شود.

ولی شوربختانه در حال حاضر علیرغم گذشت بیش از یک قرن از نهضت مشروطه ایران مشاهده می‌شود که رویدادی اینچنین ملی و غرور‌آفرین که از مولفه‌های قابل تحسینی چون استبداد ستیزی و عدالت‌خواهی و همچنین حس وطن دوستی و همبستگی ملی تشکیل شده است نه تنها با غریبی تمام در گوشه‌ای از تقویم ملی کشور خاک می‌خورد بلکه یاد و نامش نیز بجز در چند شهر خاص کشور، به ندرت در دیگر مناطق کشور با مراسماتی گسترده و باشکوه گرامی داشته می‌شود.‌

واقعا آیا صحیح است در زمانه‌ای که اهریمنان تجزیه‌‌طلب تمامی نیرو و توان خود را مصروف کرده‌اند که با هویت سازی‌های دروغین و جعلیات تاریخی ملت بودن ما را به زیر سئوال ببرند ما نیز بر یکی از بیشمار افتخارات ملی و تاریخی خود که سند زنده‌ای از همبستگی ملی ایرانیان است تازیانه‌های نسیان و فراموشی بزنیم و اینگونه به دشمنان تمامیت ارضی خود ناخواسته کِردیتی بدهیم که این رویداد ملی را نیز در حد یک حرکت قومی تنزل بدهند؟

لذا در پایان امیداریم که بزرگان و مهتران فرهنگی کشور با توجه به شرایط حساس کنونی، که کفتاران و لاشخوران زیادی به طمع پاره پاره ساختن این سرزمین اهورایی به کمین نشسته‌‌اند به چنین رویدادهای مهم تاریخی که از ظرفیتهای بالای همبستگی و غرور ملی آکنده است توجه و عنایت بیشتری مبذول داشته و علاوه بر اینکه هرساله ۱۴ مردادماه را به روز پاسداشت اتحاد و همبستگی ملی ایرانیان تبدیل کنند، در عین حال نیز آن را به فرصتی بسیار مغتنم برای یادآوری هرچه بیشتر حماسه‌ها و از خود گذشتگی مردان و زنان این سرزمین تبدیل کنند مردان و زنانی که در سایه اتحاد و یکپارچگی ملی با تشکیل نخستین عدالتخانه در منطقه خاورمیانه، در واقع به استبداد و استعمار زمان خود “نه” گفتن…یاد و نامشان گرامی باد…

احمدرضارستمی از اهواز/ اَمرداد ۱۳۹۷