تاثیر رویدادهای خاص بر بار ترافیک معابر شهری اهواز/ نوید قائدی

خورنا _ نوید قائدی: طی سال های گذشته که طرح یکطرفه نمودن بعضی از معابر هسته مرکزی شهر اجرا نشده بود و جریان ترافیک و پل هوایی خیابان سلمان فارسی به منوال گذشته برقرار بود بعد از ظهر های تابستان بعد از تعطیلی مدارس و دانشگاهها و فروکش نمودن گرمای روز، از ساعت ۱۸:۳۰ تا پاسی از شب خیابان های هسته مرکزی شهر که حدود یک صدم سطح کلی کلانشهر اهواز را شامل می شود دچار بار ترافیک بسیار سنگینی می شد و خیابان ها مملو از شهروندانی بود که اکثر آنان بدون هدف و برنامه مشخصی فقط برای گذران اوقات فراغت و دفع وقت به این محل آمده بودند.

فقدان برنامه های فرهنگی، ورزشی و دیگر تفریح ها در زندگی روزمره شهروندان دلیل عمده این فرهنگ شهروندی بوده و البته هست، ولی نکته ای که نظر ما را بخود معطوف نموده خلوتی شهر و بار ترافیک کمتر معابر هسته مرکزی در روزهای سه شنبه بعد از ظهر به دلیل پخش سریال تلویزیونی جومونگ از شبکه سوم سیما در روزهای پخش این سریال بود.

به جرات می توان گفت تا پنجاه درصد از آمار مسافرین سیستم حمل و نقل عمومی کم شده و اثر این کاهش بار مسافر در ترافیک هسته مرکزی شهر و تعداد شهروندان در پیاده روها کاملاً مشهود بود و این برنامه بطور متناوب در روزهای سه شنبه تکرار می شد، لذا نکته مستتر در این رویداد این بود که یک برنامه تلویزیونی تا چه حد می تواند بر مخاطبین خود که شهروندان یک شهر بوده تاثر گذار باشد که به طبع آن بر کاهش حضور آنها در معابر و دیگر موضوعات شهری موثر خواهد بود.

در این میان سوالات زیادی در ذهن نقش می بنندد از جمله اینکه چرا دیگر برنامه های پخش شده چنین مخاطبینی ندارند؟ اگر برنامه هایی موجود است که چنین تاثیری بر شهروندان دارند چرا بیشتر از آنها استفاده نمی شود؟جایگاه دیگر تفریحات و سرگرمی های عمومی در شهر چقدر است؟ چرا اکثر شهروندان به هسته مرکزی شهر سرازیر می شوند مگر نقاط دیگری در این شهر نیست؟ شاید بدلیل ساختار گسترده شهر اهواز و عدم توزیع متناسب امکانات رفاهی و تفریحی رفتار شهروندان این چنین است ؟ و سوالات مختلف دیگر که مجال توضیح بیشتر نیست.

با بررسی های میدانی و تجربیات گذشته براحتی می توان به تعدادی از سوالات فوق پاسخ داد:

در علم حمل و نقل تعاریف مختلفی از سفر وجود دارد و می توان بر اساس هدف و نقش شهروند، سفرها را دسته بندی نمود.

مانند سفر کاری، تفریحی، پزشکی، اداری، خرید و دیگر موارد، طی روزهای گفته شده در شهر اهواز تقریبا روزانه سیصدهزار سفر با سیستم حمل و نقل عمومی به هسته مرکزی شهر و بالعکس انجام می شد که تقریباً هفتاد درصد آن بعد از ظهرها اتفاق می افتاد ولی در روزهایی مانند پخش مسابقات فوتبال، پخش سریال های خاص، بروز هر گونه حادثه خاص در بعضی محلات شهری بشدت این آمار دستخوش تغییر بود.

برای روشن شدن موضوع چند مثال ذکر می گردد مانند شب چهارشنبه سوری که عصر آن تقریباً کمترین تردد به هسته مرکزی شهر دیده می شود و نشان می دهد که رده سنی جوانان سهم بالایی از میزان جابجایی شهری بوده و با نبود آنان خلاء بزرگی دیده می شود ولی بر عکس در روز مادر بیشترین جذب سفرهای خرید به هسته مرکزی شهر دیده می شود و در حد ثبت رکورد باقی می ماند.

طی نگرش رفتارهای شهروندان می توان طی روزها، ماهها و فصل های مختلف رفتار شهروندان را رصد نموده و برنامه ریزی نمود، به اصطلاح کارشناسان حمل و نقل، شهر را منطقه بندی نمود و در این مناطق که تعداد سفرهای ورودی و خروجی و اهداف آنها مشخص است می توان برنامه ریزی و مدیریت نمود.

بطور مثال در منطقه عمومی گلستان در دیگر فصول که دانشگاهها فعالیت دارند بعد از ساعت ۱۷ که تعطیلی کلاس های درسی را داریم تعداد زیادی از دانشجویان که بومی شهر اهواز نیستند و در خوابگاهها و دیگر سکونتگاهها حضور دارند با آماری حدود پنج هزار نفر جهت گذران اوقات فراغت به هسته مرکزی شهر سرازیر شده و تا حوالی ساعت ۲۰ برگشت می نمایند و می توان در محوطه دانشگاهها و یا خوابگاهها با ایجاد مراکزی تفریحی، ورزشی و فرهنگی مانع این حرکت روزانه آنها شد.

نمونه همین گفتار را در چندین روز گذشته شهر اهواز با برگزاری کنسرت هایی در معابر هسته مرکزی شهر و بعضی از محله های شلوغ شهر دیده شد و بطور چشمگیری از آمار شهروندان سرگردان و بار ترافیک کاسته گردید که این موضوع حکایت از کمبود این گونه برنامه های شاد و مفرح و جذاب برای شهروندان دارد و نشان می دهد که اگر برنامه هایی باشد حتما از سوی شهروندان استقبال لازم بعمل می آید.

لذا می توان برای تمامی گروه های مخاطب شهری با برنامه ریزی های مناسب در محله های شهر جذبه هایی را تولید و از این همه سفر زائد شهری جلوگیری نمود تا اکثر شهروندان بتوانند در محل سکونت خود مشغول امور فرهنگی، اجتماعی و تفریحی و دیگر خدمات شهری مانند درمان و خرید شوند.

در این میان جای مراکزی مانند ورزشگاه های عمومی چند منظوره، مراکز خرید بزرگ و عمده مانند دیگر شهرهای کشور، پارک ها و مکان های تجمع عمومی، رونق اقتصادی محله ها با تشکیل بازارچه های محلی، ایجاد فرهنگسراها و دیگر مکان های فرهنگی مانند گالری ها، نگارخانه ها و خانه های صنفی و مراکز درمانی مجهز به تناسب نیاز شهروندان خالی می باشد و نمی توان انتظار داشت تا چنین خواسته هایی بر آورده نشود شهروندان بتوانند بدون انجام سفرهای روزانه چنین نیازهایی را برآورده سازند.

بر همین اساس همه روزه شاهد هستیم که تعداد زیادی از شهروندان با طی مسافت های طولانی و تحمل زحمت و صرف هزینه از نقاط مختلف شهر اهواز که در میان کلانشهر های کشور وسعت زیادی داشته و آمار حاشیه نشینی بالایی هم دارد به هسته مرکزی شهر سرازیر می شوند که نتیجه آن اشغال معابر، ترافیک سنگین و صرف هزینه های مختلف شهری می باشد.

اگر کارشنان مدیریت شهری طی یک سال هزینه های اتلاف وقت شهروندان در ترافیک شهری، مصرف سوخت و دیگر نهاده ها و استهلاک خودروها را محاسبه نمایند رقم های بسیار هنگفتی خواهد شد که می توان در ازای آنها صدها پروژه عمران شهری را به سرانجام رساند.

این موضوع مستلزم توجه ویژه به ساختار نرم افزاری و مدیریت شهری است ولی متاسفانه طی سال های گذشته بیشترین تمرکز ما بر ساختار فیزیکی شهر معطوف بوده است.