ثروتمندترین دولت تاریخ ایران چه کرده است؟

خورنا: سیدجواد سیدپور – معاون اسبق وزارت نفت گفته است :«کل درآمد نفتی ایران در طول ۱۰۳ سال گذشته تاکنون حدود یک هزار و ۱۱۶ میلیارد دلار بوده که از این مقدارسهم دولت نهم و دهم تاکنون به ۵۳۱ میلیارد دلار رسیده است»

به معنای دیگرحدود نیمی از درآمد نفت کشور از ابتدای کشف این طلای سیاه در ایران، نصیب دولت احمدی نژاد شده است.

براساس یک محاسبه ساده ریاضی ، دولت احمدی نژاد که در ظرف زمانی کمتر از هشت سال حدود نیمی ازدرآمد نفتی کشور دریک قرن گذشته را از آن خود کرده می بایست به همان مقدار نیز به پیشرفت ، توسعه و آبادانی ایران همت می گمارد.

ولی آیا واقعیت های اقتصادی و شرایط کنونی معیشت و زندگی مردم و مصائب و مسائل تولید و اشتغال چنین چیزی را تایید می کند؟ پردرآمدترین دولت تاریخ چقدر توانسته به افزایش درآمد سرانه ملت کمک کند و رفاه مردم را ارتقا بخشد؟

واقعیت های اقتصادی و شرایط سخت معیشتی مردم با اینهمه درآمد، سازگاری ندارد و آشکارا در تضاد با این درامد هنگفت است. وقتی با این درامد تاریخی وضعیت زندگی مردم بهبود نیافته پس چه اتفاقی باید بیفتد تا مردم روی آسایش و ارامش اقتصادی را ببینند؟

همین مسئله به خوبی گواه ان است که مشکل اقتصاد کشور پول و اعتبارات نیست بلکه مسئله سوء مدیریت در هزینه کرد منابع ملی است، چه اگر این درآمد هنگفت بر اساس برنامه و در چارچوب های مدون عقل پذیر و قانونی هزینه می شد حتما و قطعا اکنون شاهد ارتقا سطح عمومی زندگی مردم و افزایش رفاه اجتماعی بودیم و وضعیت اقتصاد به گونه ای نمی شد که مدیریت اجرایی کشور از کنترل یک کالای معمولی مثل مرغ عاجز باشد و خلقی را برای دریافت مرغ ارزان بدواند.

اگر این پول درست هزینه وساماندهی می شد رییس کل بانک مرکزی که روزی شرایط کشور را به موقعیت«شعب ابیطالب» تشبیه کرد تا قصورهای مدیریتی خودش را بپوشاند، حتما می توانست ارز مورد نیازتولید کنندگان را در شرایط سخت تامین کند تا دلار یک شبه سوداگران بی مایه را جزو سرمایه داران نو کیسه قرارندهد تا اگر روزی کسی«نانشان را آجر کرد آجر را گران تر از نان بفروشند».

اگر این پول درست هزینه می شد این ملت باید ۸ ساله ره صد ساله می رفتند چرا که این طبیعی ترین واساسی ترین حقشان وهدیه و فدیه خدایی بود. این امر به روشنی نشان می دهد انحرافی در توزیع ثروت ملی صورت گرفته است و دولتی که اتفاقا داعیه توزیع عادلانه ثروت را دارد برعکس ، چندان هم عادلانه رفتار نکرده چون آن درآمد سرشارملی با این توزیع نامناسب ثروت ودرامد کم اقشارمختلف قابل جمع نیست.

حتی قانون هدفمندی یارانه ها که دولت معتقد است با اجرای آن و پرداخت یارانه نقدی موجب افزایش بهره مندی اقشار کم درآمد شده وتوانسته به بهبود توزیع درآمد و به عبارتی کاهش فاصله طبقاتی کمک کند چندان موثر ظاهر نشده است چرا که جدید ترین برآوردهای مرکز آمار ایران در خصوص تورم دهک های جامعه نشان می دهد که افزایش تورم بیش از سایر گروه های درآمدی ، هزینه دهک های اول یا به عبارتی فقیرترین خانوارهای جامعه را افزایش داده و عملاً قدرت خرید یارانه نقدی اقشار کم درآمد ،آسیب پذیر و مستضعف به میزان قابل توجهی کاهش یافته است و شرایط تند تورمی و افسارگسیختگی نقدینگی ارزش واقعی یارانه۴۵ هزار تومانی را به حدود ۲۸ هزار تومان رسانده است.

به گزارش عصرایران،اینهمه نشان می دهد که میلیاردها دلار درآمد ملی در سیکل مدیریت های ناسرت نه تنها باعث بهبود شرایط نمی شود بلکه خود سبب ساز بروز مشکلات جدید ترمی شود.

جامعه ایرانی در بعد اجرایی نیازمند بازسازی و باز تعریف اساسی مدیریت و افزایش کیفیت آن است تا بتواند به نحو شایسته تر و بهتر به ارتقا زندگی مردم بپردازد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *