نقدی بر یادداشت انتخاباتی زمان بابادی شوراب/ انتخابات، رقابت یا تقابل قومی!

خورنا –  سید نشعان آلبوشوکه: در کشورهایی چون لبنان و عراق که از نوعی تکثر و حساسیت‌های مذهبی و فرقه‌ای رنج می‌برند، در تقسیم خود در قالبی شبه دموکراتیک، قدرت بین مذاهب و فرقه‌ها تقسیم می‌شود، آنجا که رییس‌جمهور لبنان باید مسیحی، نخست‌وزیر مسلمان سنی و رییس مجلس شیعه است؛ در عراق نیز به‌نوعی دیگر، تقسیم قدرت مخلوطی از مذهب و قومیت را شامل می‌شود، کردها سهم خود را بر اساس قومیت و نژاد و عرب‌ها بر اساس شیعه و سنی قدرت را تقسیم کردند. البته این تقسیم برخلاف کشور لبنان که به‌صورت قانون جاافتاده، هنوز در تقسیم مناصب اختلافات شدید بروز می‌کنند و به طبع آن، این اختلافات به خیابان‌ها و طبقه عوام منتقل می‌شود و به مرحله‌ای می‌رسد که داعش با سرعتی باورنکردنی سه استان مهم سنی نشین را بدون هیچ مقاومتی تصرف می‌کند و خطایی دیگر خطای قبلی را کامل می‌کند آنجا که نیروهای مردمی که برای مقابله با داعش بسیج می‌شوند اکثریت‌قریب‌به‌اتفاق آن‌ها را شیعیان تشکیل می‌دهند! و بحران به مرحله‌ای می‌رسد که یک شهروند عراقی برای فرار از دست داعش با درهای بسته پایتخت مواجه می‌شود توگویی پناهنده‌ی آفریقایی‌تباری است که در مرز کشورهای اروپایی گرفتارشده باشد!

 

مقاله‌ی دوست عزیز و فرهیخته‌ام جناب زمان بابادی شوراب، درباره صف‌بندی انتخابات در استان را به‌دقت خواندم باید اعتراف کنم که کمی نگران شدم، آنجا که مردم خوزستان را به فارس و غیر فارس تقسیم کرده‌اند و برای پیروزی بر رقیب “غیر فارس” خود در انتخابات چند نفر را توصیه می‌کند، این نگرش در تناقض با نظام مردم‌سالاری دینی، دموکراسی و جامعه مدنی است.

 

ظاهراً جناب بابادی، رقابت حزبی و جناحی را با رقابت قومی اشتباه گرفته‌اند و فراموش کرده‌اند تقسیم‌بندی انتخابات بر اساس فارس و غیر فارس برخلاف بنیان و اساس نظام جمهوری اسلامی است که شاکله‌ی آن جمهوریت و اسلامیت می‌باشد. جمهوریت که خواستگاه آن مردم یک سرزمین و وحدت کلمه آن‌ها است و اسلامی بودن آن یعنی برابری و مساوات و قول نبی اکرم اسلام محمد مصطفی (ص)، «لافرق بین عربی واعجمی الا بالتقوى» است.

 

نکته‌ی دیگر مقاله این دوست عزیز، ذکر برخی اسامی که در اردوگاه ساختگی اوست و مورد وثوق غیر فارس نیز در ادوار مختلف انتخابات مجلس بوده‌اند را نام نبرده‌اند که این مطلب دارای اشکال اساسی ست و آن اینکه مصادره رأی اردوگاه متبوع به نفع عده‌ای محدود و منتسب به حزب خاص است که مطمئناً پیچیدن چنین نسخه‌ای خوشایند برادران فارس نخواهد بود و مانیفست احزاب با ساختن اردوگاه‌هایی بر اساس این صف‌بندی مذموم همخوانی ندارد، زیرا در حزب مورد وثوق ایشان افراد مطرح غیر فارس وجود دارد که احزاب در انتخابات آینده از آن‌ها بهره خواهند برد و می‌توان گفت از هم‌اکنون شکست چنین تاکتیکی چه در امتحان نظام مقدس جمهوری اسلامی و چه در اردوگاه احزاب و همچنین در میان مردم ولایتمدار استان خوزستان و نیز چهره‌های دیگر مطرح فارس، مبین و مبرهن است.

 

سؤالی که در آخر از آقای بابادی دارم این است که در این صف‌بندی قومی-نژادی مزعوم ایشان، مصالح ملی، استانی و همدلی و هم‌زبانی مطلوب مقام معظم رهبری چه جایگاهی دارد؟

پاسخ به رييس زاده عليرضا لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • اهوازی امیدوارم ائتلاف انتخاباتی با محوریت شایسته سالاری و انتخاب بهترین ها از هر نظر انجام شود و مردم به جای رای دادن براساس مسائل قومیتی و... ،به کارآمدترین افرارد رای دهند ،افرادی که پس از انتخاب ،بدون توجه به حزب ،دسته وقومیت خود ،خودرا منتخب همه اقشاربداند وفقط به فکرخدمت به مردم و کشور باشندو در آن صورت است که میتوان به پیگیری مسایل کلان استان امیدوار بود.
  • رييس زاده عليرضا من خودم یک بختیاری و بی شک یک ایرانی اصیلم و به این موضوع هم افتخار می کنم . اما در شگفتم hc کسانیکه خود را تحصیل کرده و فرهیخته فرض کرده اما هنوز در کوچه و پس کوچه های بن بست از نژاد و قوم و دین خود می گویند. ادم تحصیل کرده فرهیخته و ایران دوست بی شک کسی است که از این مطالب گذر کرده و در راه سعادت و پیشرفت جامعه و کشورش همه اقوام و افراد مسیحی ،یهودی ،عرب و ترک و بلوچ و...همه را دوست داشته باشد و حتا فراتر از این موضوع یک نگاه جهان شمولی داشته باشد دامن زدن به قوم گرایی مذهب گرایی و این چنین مسایلی قطعا باعث اختلاف عقب افتادگی و .....کشور می گردد . نمی دانم چرا ما هیچ گاه درس نمی گیریم یکی از دلایل عقب افتادگی خوزستان همین بازی های احمقانه و بعضا سئو استفاده برخی شیاد و فریبکار از مسایل قومی و مذهبی و....می باشد ما باید به عنوان تحصیل کردگان این اجتماع هوشیار باشیم و کاری کنیم و فقط و فقط افراد شایسته و لایق نماینده مردم خوزستان شوند ونه بر اساس قوم و قبیله و ...دوستان خوب نمونه بارز این مسئله تلخ و دردمند را در شورای شهر اهواز می بینیم کدام انسان با وجدانی و ذیشعوری است که نداند این شورا بر اساس لیاقت و شایسته سالاری نبود که بر اساس قبیله سالاری بود کدام انسان با وجدان و با انصافی است که نداند(البته همه افراد منظور من نیست) افراد این شورا در حد و قد و قواره شورای شهر بزرگی چون اهواز نیستد لطفا کمی فکر کنید اصلا برخی از انها بسیار اشتباهی این جا امدند !!!! قطعا خودشان هم می دانند البته مقصر اصلی مطبوعات و فرهیختگان ما بودند که نتوانستند افراد این جامعه وامانده را قانع کنند که دست به انتخاب صحیح برنند عربها در کنار ما و ما در کنار عرب ها و ترکها و کردها و...همه و همه برادریم دوستیم و باید غمخوارهم باشیم و همدیگر را دوست داشته باشیم و غیر این هم راهی نداریم و گرنه می شویم عراق، سوریه ، لبنان و....چه چیزی خاورمیانه را به ورطه نابودی کشاند جز دامن زدن به قوم گرایی و فرقه گرایی مذهبی و... ما باید این ها را در پستوها محبوس کنیم و باید چنین افکار مخرب را نابود کنیم. ما باید جلو هر گونه قوم گرایی افراطگرایی و رادیکالیسم را ببندیم **دیگر خطا ما را نسزد***** ما باید طرحی نو دراندازیم با هر دین و مذهب و قوم و قبیله همدیگر را دوست بداریم و بر اشتراکات تمرکز کنیم و نه افتراقات ما باید تعامل کنیم و نه تقابل و دست زدن به چنین مسایل ابلهانه ای جز تنفر و خشم و خشونت و افراط و ...چیز دیگری عاید ما نخواهد کرد ما فراتر از قوم و قبیله و پوست ، استخوان ، مابقی و ریشه و....هستیم و به قول حضرت مولانا: ******ای برادر تو همه اندیشه ای ......ما بقی خود استخوان و ریشه ای*****
  • آرش این شخص گناهی نداره چرا که مسئولین استان نیز اسیر این تعصبات غیرانسانی و قبیح قومیتی هستند و با این رفتارهای خود دیگران را به اینگونه رفتارها و افکار قبیح تشویق میکنند؟؟؟؟!!! وقتی در جلسات اداری استانداری عده ای با لباس محلی و تفنگ بر دوش حضور می یابند، وقتی سیمای استان بر این افکار دامن میزند و در برنامه زنده ترانه ارزشی ممد نبودی در سالروز ازادی خرمشهر توسط خواننده ای با لباس محلی و گویش محلی دیگر اجرا میشود، وقتی در ویژه برنامه عید ۹۳ با حضور آقای داریوش ارجمند در برنامه شب های کارون همگی مجریان این برنامه احساساتی شده و با گویش محلی(بختیاری) صحبت نموده و به تعریف و تمجید از قومیت خود میپردازند و خوزستان و همه را فدای قومیت خود میکنند، وقتی در دانشگاه های استان شخصیتهای سیاه تاریخ و دست نشانده های انگلیس همچون سردار اسعد و شیخ خزعل مبدل به افتخار و میهن پرست میگردند، وقتی برای ثبت یک روز به نام یک شهر در تقویم پس از گذشت سی سال از جنگ، همه مقاومت استان خوزستان و دیگر شهرها را به زیر سوال میبرند تا به خواسته خود برسند و صدها مورد دیگر قطعا چنین افکاری در استان حاکم میگردد و تفرقه روز به روز بیشتر خواهد شد. انسانیت و شرافت ملاک است و نه قومیت
  • رييس زاده عليرضا البته اقای ارش شما دیگه دارید توهین می کنید متاسفانه شما دارید همه چیز را با هم قاطی می کنید متاسفانه نمی فهمید دارید چی می گویید. شوربختانه مسایل فرهنگی بسیار ظریف و حساس هستند و وقتی افرادی مثل شما بدون در نظر گرفتن و بدون ملاحظه هیچ چیزی می پرن وسط و سخن می گویند همین می شود..سخنان شما از روی تنفر و خشم و...می باشد لهجه ها گویش ها و لباسهای محلی نماد فرهنگ رسوم و بخشی جدایی ناپذیر از هویت یک ملت هستند و توجه به انها به مفهوم قبیله گرایی و قوم بازی نیست البته سر جای خودش ضمنا شما از اساتید و معلمانت بخواه که یک کلاس تاریخی برایت برگزار کنند دوست من شما اصلا سردار اسعد بختیاری را می شناسید ؟؟؟؟بی شک از اصیلترین مردمان این کشور همانا بختیاری ها و در راس انها افرادی چون سردار اسعد بختیاری است. برای اینکه کمی بیشتر روشن شوی به مقاله من رجوع کن تا متوجه شوی که تو چقدر مسایل را با هم قاطی کردی لطفا با search در اینترنت " دشمنی با اسطوره ابدی زاگرس کدام یک از منافع ملی ما را تامین می کند" را بخوان تا کمی روشن شوی
  • آرش آقای رئیس وقتی در کلانشهر اهواز و استان خوزستان قریب ۷ قوم حضور دارند چه دلیلی دارد مرزبندی قوم فارس و غیرفارس کنیم و وقتی به هدف رسیدیم باز تفکیک کنیم به قوم اصیل ایرانی و غیرایرانی و برتری جمعیتی و مرزبندی راضی تحت تصرف و...؟؟!!!!! در استان سالهاست گرفتار تعصبات غیرانسانی قومیتی شده ایم و مسئولین مسببان اصلی آن هستند تا بهره برداری شخصی نمایند. در خصوص شخصیتی همچون سردار اسعد و شیخ خزعل و هر شخص دیگر و از هر قومی که در عقد قرارداد ننگین دارسی، و رابطه با دولت استعمارگر انگلیس و سرکوب قیام هایی همچون قیام مردمی شیرعلیمردان خان و میرزاکوچک خان و اعدام شیخ فضل اله نوری و البته غارتگری شهرها دست داشته باشند نباید حمایت کرد. مطالعات بنده در کتابهای تاریخی بیش از تصور شماست و تعصب جایی در نظرات بنده ندارد و شما را به مطالعه قرارداد دارسی و خاطرات ویلیام دارسی در این خصوص،تاریخ خوزستان و شیخ خزعل،تاریخ مشروطه احمد کسروی و باستانی پاریزی و حتی کتاب حماسه زاگرس(قیام شیرعلیمردان خان) دعوت می نمایم. یا حق
    • افشین چراغپور احمدمحمودی بابادی شهرکرد تو فضل الله نوری رو خادم ایران و قابل احترام میدونی؟ کسی که از اساس مشروط کردن قدرت پادشاه رو غیر شرعی و شخص شاه رو ضل الله میدونست!نوری با مبانی مدرن و دمکراتیک و مبانی اون که به شکل کلی اگه بخوایم بگیم اصل تفکیک قوا و نهادینه شدن حکومت قانون هستش مخالفت میکرد. من نمیخوام اسطوره سازی کنم و سردار اسعد رو تنها نجات دهنده و تنها آزادی خواه جنبش مشروطه معرفی کنم. اما خائن معرفی کردن بزرگمردانی مثل ایشون لااقل از بعد سخت افزاری به همراه محمدولی خان تنکابنی و با همراهی آزاد اندیشان ماندگاری همچون تقی زاده، میرزاملکم خان و ... که با ایده پردازی و ایجاد مانیفست مشروطیت اونچه ر که امروز ما به اون افتخار میکنیم رو پایه گذاری کردند. در بحث قرارداد دارسی هم ازت خواهش میکنم کمی تحقیق و مطالعه بکن چون کلا خارج میزنی دوست عزیز... در نبود حکومت مرکزی قوی و درست در فطرت یک حکومت مرکزی شامل پروژه ی اکتشاف نفت در خوزستان و خصوصا مسجدسلیمان کلید خورد. به نظر شما انعقاد قرارداد به چه شکل دیگه ای قابل تنظیم و نهایی شدن بود؟ برات بهترینها رو آرزو دارم...