گزارش تفصیلی کارگاه «کودک شادمان»

خورنا خلقیات و مزاج والدین وقتی نحوه پوشش آنها و رنگهایی که در آن استفاده می‌شود تأثیر فراوانی بر روی خود آنها و اطرافیان آنها بویژه کودکانشان دارد.

اگر برای مدتی به طور مداوم ذهن و فکر خود را متوجه اتفاقات زیبای زندگی کنید با گذشت زمان عادت می‌کنید که همواره به چیزهای مثبت و خاطرات خود زندگی خود فکر کنید و به انسان مثبت با نشاط درونی تبدیل شوید.

اضطراب نه تنها از طریق وراثت به فرد منتقل می‌شود بلکه اکتسابی نیز می‌باشد بویژه که کودکان شدیداً تحت تأثیر احساسات والدین و اطرافیان نزدیک هستند.

به کودک شیوه معاشرت را یاد دهید و به او نشان دهید چگونه با افراد با روی گشاده و خوش برخورد خواهید کرد یادگیری مشاهده‌ای از دوران کودکی تا بزرگسال همچنان ادامه دارد.

یکی از وظایف پدر و مادر خوب این است که با بزرگتر شدن فرزندان اختیار زندگی خودشان را به خودشان بسپاریم و این به معنی افت حمایت نیست بلکه به معنی حمایت به سبک متفاوت است..

به همت *کمیسیون پژوهشهای کودکان کانون آینده نگری ایران*،‌ کارگاهی با عنوان «کودک شادمان» در دفتر مرکزی کانون در اهواز برگزار شد. سخنران این نشست، *ندا مهدیه* کارشناس ارشد روانشناسی کودک و عضو مرکزیت کانون بود.

مهدیه در این جلسه اظهار داشت: «والدین که مأمن اصلی کودک خود هستند ابتدا باید خودشان از روحیه شاد و مثبتی برخورد باشند تا کودکانشان به تبع از روحیه آنها با نگرشی مثبت از زندگی سرشار از شادی بهره‌مند گردند.» وی با بیان این مطلب افزود: «خلقیات و مزاج والدین وقتی نحوه پوشش آنها و رنگهایی که در آن استفاده می‌شود تأثیر فراوانی بر روی خود آنها و اطرافیان آنها بویژه کودکانشان دارد. چه بخواهیم چه نخواهیم چه بد چه خوب کودکان روحیه والدین خود را اکتساب می‌کنند.»

وی ادامه داد: «حتی کودکی که تازه متولد شده است نیز الگوی روحی والدین خود را تقلید می‌کند که در واقع مسیرهای عصبی خاصی در آنها فعال می‌کند. برای مثال وقتی شما وقتی شما می‌ خندید کودک شما نیز می‌خندد و وقتی عصبی یا متقلب هستید کودک نیز نمودی از همین احساسات را نشان می‌دهد. کودک احساسات شما را از روی رفتارتان درک کند اگر شما از چیزهای کوچک لذت ببرید و بگویید که مدیون چه کسی چه چیزی هستید می‌توانید یک الگوی مثبت و مناسب برای فرزند خود باشد. »

این روانشناس آینده نگر افزود: شما اولین کسانی و شما تنها کسانی باشید که می‌توانید به فرزندان خود آموزش دهید تا نیمه پر لیوان را ببینید نه نیمه خالی. مثلاً اگر مشکلی پیش آمد که نتوانستید در یک روز تعطیل به پیک تیک بروید به فرصت مناسبی اشاره کنید که برای شما پیش آمده اشاره کنید. (یعنی از یک اتفاق به ظاهر منفی یک مسئله مثبت بسازید و اینگونه کودک یاد می‌گیرد برای هر چند که دارد خوشحال باشد نه مدام برای نداشته‌هایش غمگین باشد)

مهدیه عنوان داشت: یک صحبت ساده قبل یا بعد در هنگام شام می‌تواند فرصت مناسبی برای تمامی اعضای خانواده (حتی کودک) باشد تا بگوید که بهترین اتفاقی که در این روز افتاده چه بوده است.

وی افزود: هر وقت شما ناراحت و متقلب باشید کودک شما به سرعت واکنش نشان می‌دهد ممکن است ساکت شود گریه کند یا یک  گوشه کز کند ممکن است با صحبت کردن با شما به همان روشی که از شما آموخته است بخواهد شما را شاد کند در نتیجه باید دقت کنید که چه موقع چه رفتاری را برای فرزند خود به نمایش می‌گذارد. شما اصلاً نیازی نیست ناراحتی و احساسات منفی خود را از کودک مخفی کنید بلکه می‌توانید به او نشان دهید مثلاً به او بگویید از اینکه لباس زیبا و مورد علاقه خود را با اتو سوزانده‌اید ناراحتید. اگر مناسب باشد این را اضافه کنید که می‌توانید یک لباس شیکتر با پارچه بهتر بخرم در نتیجه هم به او یاد می‌دهید که ناراحتی و ناکامی بخشی از زندگیست و مهم اینکه روش پیدا کردن راه‌حل‌های مناسب را به او آموزش می‌دهید.

مهدیه توصیه نمود: در طول روز شکلات بخورید: تحقیقات نشان داده‌اند که شکلات باعث تغییر حالات و روحیات افراد می‌شود و میزان سروتونین و آندروفین خود را زیاد می‌کند و در نتیجه این دو هورمون باعث شادی در فرد می‌شود.

این روانشناس ارشد افزود: هرچندی را که مورد علاقه شماست و به آن عشق می‌ورزید بنویسید: این عمل حس خوبی را به شما منتقل می‌کند زیرا متوجه خواهید زیرا باعث می‌شود با بازگشت به خاطرات گذشته زمانی به آن چه و آن کسانی که در زندگی شما حضور داشته‌اند احساس جهت و تعلق داشته‌اید. در مقابل آنچه را که شما را آزار می‌دهد نیز بنویسید و پس از خواندن آن روی تک تک آنها را یک خط قرمز بکشید و سپس کاغذ را مچاله کرده و دور بریزید.

مهدیه همچنین بر آراستن خانه با رنگ‌های شاد تأکید، و اظهار داشت: برای مثال وجود چند شاخه گل نارنجی در گلدان و نگاه کردن به آن تابش نور نارنجی یا لیوانهای با این رنگ حس شادی را به فرد منتقل می‌کند در فصل زمستان گذاشتن یک سبد نارنگی پرتقال یا خرمالو روی میز نیز می‌تواند کمک کند.

وی تاکید کرد: در پوشیدن لباس دقت کنید از رنگ‌های شاد و روشن استفاده کنید: به طور کلی رنگ‌های روشن نوعی شادی و سرزندگی با خود به همراه دارند و وقتی از این نوع لباسها استفاده می‌کنید نوعی نشاط روحی به همراه می‌آورید هم برای خود هم برای اطرافیانتان.

این روانشاس آینده نگر همچنین گفت: به کودک خود شکرگذار بودن را یاد دهید: تا از این طریق انرژی مثبت را به درون او هدایت کنید به این‌صورت که هر روز در موقعیتهای مثبت چه منفی در زندگی شکرگذار خداوند باشید و اینگونه به کودک خود نیز یاد می‌دهید که همین گونه برخورد کند و در همه حال شکرگذار نعمتهای خداوند باشند و قدر نعمتهای موجود را بداند.

ندا مهدیه، «اختصاص دادن دقایقی از روز به خود» را نیز مهم شمرد و بیان داشت: اگر برای مدتی به طور مداوم ذهن و فکر خود را متوجه اتفاقات زیبای زندگی کنید با گذشت زمان عادت می‌کنید که همواره به چیزهای مثبت و خاطرات خود زندگی خود فکر کنید و به انسان مثبت با نشاط درونی تبدیل شوید که حس آرامش در وجود او نهادینه شده و یکی از مهمترین منابع در این امر خاطرات خوب در گذشته و رویاپردازی زیبا برای آینده است و زمانی که شما به خاطرات و اتفاقات خوب زندگی خود فکر می‌کنید سیگنالهای مثبتی به ضمیر ناخودآگاه و درد می‌کند و احساس خوبی به شما دست می‌دهید و اگر زمانی حس افسردگی و اضطراب به شما دست داد سعی کنید از کسی کمک بگیرید. والدینی که مدت زیادی دچار افسردگی یا اندوه می‌باشند در اغلب موارد نمی‌توانند نظم و انضباط را بخوبی رعایت کنند یا نمی‌توانند مشوق خوبی برای درک باشند و وقتی را به بازی و تفریح با او بگذارنند و همه اینها باعث بروز مشکلات عاطفی در کودکان می‌شود.

این روانشناس ارشد، بر «معاشرت با افراد شاداب و مثبت‌نگر و دوری از افراد منفی» نیز تاکید؛ و خاطرنشان کرد: ما تحت تأثیر افرادی که با آنها در ارتباط مستقیم قرار می‌گیریم وقتی در کنار افراد مثبت هستید طبیعتاً شادمان‌تر می‌شود و برای احساس رضایت شما افزوده می‌شود اما زمانیکه با افراد منفی در ارتباطید احساس گرفتگی، تنش، ناراحتی و حتی بیماری ممکن است به شما دست دهید اگر دنبال شاد بودن هستید اطراف خود را پر از افرادی کنید که این ویژگی را داده و تجربه ثابت کرده است. تا جایی که تجربیات نشان می‌دهد یکی از نشانه‌های افراد ناخشنود و ناراضی این است که با افراد منفی معاشرت دارند اشخاصی که آنها را تحقیر می‌کنند به توانایی‌هایشان اطمینان ندارند اهدافشان را دست کم می‌گیرند و به طوری با آنها رفتار می‌کنند که انگار هرگز به جایی نخواهند رسید.

و افرادی که به این شکل و سبک بزرگ می‌شوند به محیط منفی و منفی بودن عادت کرده و احساس رضایت می‌کند برای مثال: اگر یک والد فاقد احساس امنیت خاطر باشد بر اینکه خود به احساس بهتر برسد فرزند خود را تحقیر کرده و فرزند او زمانی که بزرگ می‌شود حس می‌کند ارزشمند نیست و باید با کسانی بجوشد که احساس خوب بودن به او می‌دهد یا افرادی که شاهد مشاجره والدین خود هستند نتیجه‌گیری می‌کند که زندگی زناشویی همیشه تلخ است.

مهدیه با این توصیه که «یاد بگیرید نشانه‌ها را به خوبی درک کنید» توضیح داد: به احتمال زیاد کودک می‌تواند ناراحتی و خوشحالی خود را به خوبی به شما بفهماند. وقتی شما به خانه برمی‌گردید او لبخند می‌زند یا با شادمانی خود را در آغوش شما رها می‌کند اما مثلاً زمانی که اسباب‌بازی محبوبش را گم کند یا خراب کند بغض و در نهایت گریه می‌کند اما شاید شما نتوانید تشخیص دهید که آیا در مجموع شاد است یا ناراحت؟ نشانه‌های این موارد معمولاً واضح است. کودک شاد و خوشحال می‌خندد فریاد می‌زند بازی می‌کند کنجکاوی می‌کند به ارتباط علاقهنشان می‌دهد و به تحریک و تهییج نیاز ندارد و کودک زمانی که خوشحال نیست دارای نشانه‌های واضح و قابل درک است او خجالتی است ساکت است کم غذاست، در ارتباط مشکل دارد بازی نمی‌کند نه تنها نمی‌خندد بلکه لبخند نیز نمی‌تواند و بسیار کم صحبت است.

مهدیه افزود: البته باید مدنظر داشته باشید که این مسئله را در مورد کودکان خجالتی و درون‌گرا بدین معنی نیست که آنها شاد و خوشحال نیستند یا غمگین هستند خجالتی بودن چیزی متمایز از غمگینی است اما شما باید در فهم نشانه‌ها و تمییز این دو از یکدیگر آگاه باشید شما باید مراقب تغییرات عمده رفتاری در کودک مانند (منزوی شدن و ترس دائمی و خارج از حد معمول) او باشید زیرا این قبیل مسایل می‌تواند بیانگر مشکلاتی در کودک باشد که بدور از توجه
شما باشد.

وی ادامه داد: کودکان برای ابزار احساسات خود از نشانه‌های فطری استفاده می‌کنند نمونه‌هایی از این‌ها نوع منفی مانند اضطراب/ خشم/ ترس که در مورد کودکان غمگین است و علاقه و لذت بردن در مورد کودکان شاد است.

این روانشناس آینده نگر گفت: والدین می‌فهمند کودکی که دائماً دچار ترس بی‌دلیل یا بیش از اندازه است و به سادگی آشفته یا مضطرب می‌شود نمی‌تواند یک کودک شاد و خوشحال باشد اما بسیاری از والدین متوجه نیستند که یک کودک عصبانی در واقع غم و ناراحتی و احساس خشم خود را ابراز می‌کند، صرفنظر از سن عصبانیت می‌تواند نتیجه اضطراب بیش از حد که خارج از توان کوک است باشد مثلاً هنگامی که کودک اطرافیان خود مثلاً خواهر، برادر یا دوستانش را می‌زند یا اشیا را پرتاب می‌کند در واقع بیش از حد توان اضطراب را تحمل کرده است. احتمالاً کودک دارای مشکلات حادی است که با شیوه‌های خاص به خودش این مطلب را می‌خواهد به والدین منتقل کند برخی کودکان ممکن است بداخلاقی کنند وابستگی بیش از حد نشان دهند و شما را رها کنند و برخی نیز ممکن است منزوی شوند و از سکوت استفاده کنند. (هرچه بیشتر کودک خود را بشناسیم شناسایی مشکلات کودک و درک آنها برای
شما آسانتر است)

مهدیه ابراز داشت: انتقال پیام به کودک باید از طریق رفتار باشد نه گفتار؛ اکثر والدین از پیامهایی که از طریق رفتار و احساس به کودک منتقل می‌کنند آگاهی ندارند. اگر کودک پیش‌دبستانی در مقابل یک جاندار قرار بگیرد که شما از آن می‌ترسید یک نگاه نگران در چهره شما نه تنها به او می‌فهماند که شما نگرانید و ترسیده‌اید بلکه به او نیز القا می‌کند که نگران باشد و بترسد. و این یکی از دلایلی است که والدین دچار تنشن و ترس کودکانی مضطرب و ترسو تربیت می‌کند. اضطراب نه تنها از طریق وراثت به فرد منتقل می‌شود بلکه اکتسابی نیز می‌باشد بویژه که کودکان شدیداً تحت تأثیر احساسات والدین و اطرافیان نزدیک هستند.

وی بیان داشت: بیشتر والدین آگاهی فرزندشان را از آنچه که انجام دهند را دست کم می‌گیرند بچه استعداد زیادی در وانمود کردن در غرق شدن در افکار و درون خودش دارد در صورتیکه کاملاً متوجه محیط اطراف و عملکرد والدین خود نیز می‌باشدو عواطف و احساسات آنها را درک می‌کند این امر فقط منوط به منزل نیست و شما در زمانیکه خارج از منزل هستید نیز فرزند شما نیز نظاره‌گر شما است. در محیط خارج از منزل مثلاً زمانیکه وارد یک مهمانی یا وارد محل کار یا وارد جمعی می‌شود فرزند شما کاملاً شما و نحوه معاشرت شما را تحت‌نظر دارد و هر الگوی رفتاری چه مثبت و چه منفی در ذهن او ثبت و ضبط شده و در آینده همین رفتارها را از خود نشان می‌دهد. سپس تنها نباید به او بگویید در یک مهمانی بلند حرف نزن یا شلوغ نکن یا خجالتی نباش و خودت مخفی نکن بلکه به او شیوه معاشرت را یاد دهید و به او نشان دهید چگونه با افراد با روی گشاده و خوش برخورد خواهید کرد یادگیری مشاهده‌ای از دوران کودکی تا بزرگسال همچنان ادامه دارد سپس مراقب رفتارهای خود باشید فرزند شما چه جوان چه نوجوان از اینکه شما چگونه زمانهای فراغت خود را سپری می‌کند چقدر شاد هستید و چقدر به ارتباط مثبت اهمیت می‌دهید کاملاً آگاهی دارد و به خوبی به تفاوت گفته‌ها با اعمال شما واقف می‌شود.

مهدیه به بایسته دیگری با عنوان «پرورش حس استقلال در کودک» اشاره نمود و توضیح داد: کودک شما از حمایت و پشتیبانی شما در زندگی سود بسیاری می‌بیند اما حمایت ممکن است در جایی برای کوک آسیب‌زا باشد کودک باید مستقل باشد و والدین باید از زمان حمایت کردن و زمان از دور نظاره‌گر بودن فرزندشان آگاهی داشته باشد و یک زمانهای به کودک اجازه تصمیم‌گیری دهند. (اگر بخواهید والدین خوبی باشید باید بپذیرید که چه چیزهایی در زندگی واقعی فرزندتان وجود دارد که خارج از کنترل شماست) یکی از وظایف پدر و مادر خوب این است که با بزرگتر شدن فرزندان اختیار زندگی خودشان را به خودشان بسپاریم و این به معنی افت حمایت نیست بلکه به معنی حمایت به سبک متفاوت است پس آزادی عمل در برخی تصمیم‌گیری‌ها را به او بدهید حتی اگر شکست و ناامیدی در پس آن باشد. (تربیت مناسب مستلزم تعادل بین حمایت و استقلال است)

این عضو ارشد کانون آینده نگری، به برخی راه‌های فهم حمایت و مشارکت مناسب یا تحمیلی کردن اشاره کرد، نظیر: آیا فرزند من توانایی مواجهه با موقعیتها و تصمیم‌گیری را به تنهایی دارد؟ در این مسئله به مرحله رشد او دقت کنید یک نوجوان بیشتر از یک نونهال و یک نونهال بیشتر از یک کودک توانایی دارد. کودکان رده‌های سنی مشابه هم نیز با هم متفاوتند بنابراین باید نقاط ضعف و قوت فرزندان را در نظر بگیرید.

وی درباره مورد دیگر گفت: اگر فرزندم اشتباه کند چه خواهد شد؟ تا آنچه که عواقب اشتباه خطری نداشته باشد اجازه دهید از اشتباه درس بگیرد اگر در تهیه چیزی (چیزی که ضربه چندانی وارد نمی‌کند) به توافق نمی‌رسید در حدی که مزایا و معایب آن را اطلاع دهید وارد اجرا شوید در صورتی که متقاعد نشد انتخاب خودش را داشته باشید به هر حال دیر یا زود متوجه اشتباه شده و در آن صورت اگر اشتباه او را جبران نکنید و بگذارید عاقبت آن را نیز تا در دفعات آتی بیشتر به صحبت و توصیه شما گوش دهید.

مهدیه در بخشی دیگر از سخنانش اظهار داشت: همه ما می‌دانیم که گروه همسالان (دوستان) و رسانه‌ها نقش بسیار مهمتری نسبت به گذشته در پرورش کودکان ایفا می‌کنند و هرچه پدر و مادر بیشتر وقت خود را در محیط کار و درگیرهای شغلی بگذارنند و وقت کمتری را به کودک اختصاص دهند کودک بیشتر به سمت لوازم الکترونیکی و ارتباط با همسالان کشیده می‌شود اصل موضوع این است که با اینکه کودکان بیشترین وقت خود را با دوستان و لوازم الکترونیکی سپری می‌کند اما آنها را انتخاب کرده‌اند و آیا پدر و مادر می‌توانند بر انتخاب آنها تأثیر بگذارند یا محدودش کنند؟ پس نتیجه می‌گیریم اگر بخواهیم در سایه اثرات خارجی قرار نگیریم اختیار این زمانها را به طور کامل به فرزندانمان ندهیم وقتی فرزندتان کوچک است می‌توانید دوستی‌های او را با تشویق او نسبت بهدوستانی که مایلند با آنها بازی کند و دور کردن از افرادی که دوست ندارید مدیریت کنید.

وی افزود: وقتی فرزندتان در دوره دبستان است او را در فعالیتها شرکت دهید که احتمال تماس او با بچه‌های دارای تأثیرات مثبت و علایق سالم بیشتر شود مانند ورزش یا هنر.

این روانشناس توصیه کرد: در زمان نوجوانی به تحت تأثیر قراردادن دوستانش از طریق تأثیرگذاری بر علایقش ادامه دهید. دوستان او را بشناسید در مورد آنها صحبت کرده و آزادانه نظر خود را بیان کنید ولی انتظار نداشته باشید که اگر نظر شما در مورد شخصی منفی بود نوجوان تماس خود را با او قطع کند اما اگر به طور مداوم و با تمأنینه بیان کنید اثر می‌کند در دوره نوجوانی این کار وقت‌گیر است و بهتر است که زودتر شروع کنید اما اگر از دوستی احساس خطر کردید فوراً جلوی ارتباط را بگیرید.

مهدیه درباره «کنترل استفاده از رسانه‌ها» گفت: هیچ دلیلی وجود ندارد که نتوانید میزان تماشای تلویزیون با استفاده از رسانه‌ها را برای فرزندانتان محدود کنید اما اگر لوازم الکترونیکی و تلویزیون را در اتاق او قرار دارد دیگر هیچ قانونی در مورد آنچه که او می‌تواند ببیند وجود ندارد و شما نمی‌توانید کنترل کنید پس در این مورد نباید گلایه کنید.

وی راهکارهایی را نیز در این زمینه توصیه نمود. نظیر اینکه: تهیه و خرید کامپیوتر را در منزل وسیله‌ای برای استفاده برای همه اعضا خانواده اعلام نمایید. یعنی آن را وسیله شخصی برای فرزندتان تلقی نکنید تا به این وسیله هم بداند برای استفاده از آن محدودیت زمانی و برنامه‌ریزی زمانی نیاز دارد و هم اینکه اطلاعات ممکن است در دسترس هر یک از اعضای خانواده قرار گیرد (که به این ترتیب محدودیت کاربردی ایجاد می‌شود)

وی افزود: قرار دادن تلویزیون و کامپیوتر خارج از اتاق خواب بچه راهکار دیگری است. و بهتر است آن را در اتاق نشیمن و به گونه‌ای از صفحه آن در دیدرس باشد قرار دهید. بچه‌هایی که در اتاقشان تلویزیون دارند بیشتر از بچه‌ها دیگر به تماشای آن می‌پردازند. زمان استفاده از تلویزیون و کامپیوتر را کنترل کنید. نصیب فیلتر جهت عدم دسترس به شبکه و سایتهای غیراخلاقی و نامناسبپ، از راهکارهای دیکر است. همچنین اگر کسی غیر از خودتان در زمانی که هنوز ندارید از او مراقبت می‌کند با او صحبت کنید که برای زمان تماشای تلویزیون محدودیت قایل شود.

وی به ضرورت نصب قوانین برای فصل مدارس تصریح؛ و بیان داشت: اغلب بچه‌ها در طول هفته وقت آزاد کمتری دارند و نباید اجازه داد که بچه تمام این وقت را جلوی تلویزیون سپری کنند از پاداش تماشای تلویزیون بازی کامپیوتری و … در ازای انجام تکالیف شب یا کارها دیگر جداً خودداری کنید. الگوی خوب بودن: با محدود کردن زمان تماشای تلویزیون هم مهم است خود الگوی مناسبی برای کودک خواهید بود. اگر پس از ورود به منزل بلافاصله سراغ وسایل الکترونیکی بروید چه انتظاری از فرزند خود دارید. پس شما می‌توانید الگوی مناسبی در مدیریت زمان باشید. مثلاً هنگام صرف غذا تأکید کنید برای حفظ آرامش و لذت از غذا باید تلویزیون را خاموش کنیم یا ساعات دیدن اخبار و یا برنامه موردنظر را برنامه‌ریزی کنیم و به این ترتیب می‌توانید از فرزند خود هم انتظار داشته باشید به قوانین جهت محدود کردن استفاده از لوازم الکترونیکی احترام بگذارد.