نگارش مرگ در بطن خودروهای ایرانی/ کدام نهاد بر بازرسی خودرو ها نظارت می کند ؟
خورنا ۱-عکس های پراید خُرد و خمیر شده در تصادف اخیر جاده اهواز مسجدسلیمان ، باید نشانه ای از شکست طرح خودروی ملی ایرانیان را در خود داشته باشد اما نه این عکس و نه بسیاری دیگر از تصاویر دلخراش بجا ماده از تصادفات جاده ای ایران، مدیران و سیاستگزاران این دیار را به چنین اعترافی وادار نمی کند. چرا؟ لابد چون خودرو ملی نشان از سطح بالای تکنولوژی ایرانی دارد و این سطح، هر جوری که هست باید بی خدشه و پرسش باقی بماند.
۲- وقتی پافشاری استاندار خوزستان برای تردد ماشین های پلاک اروندی ،عرق از پیشانی گره خورده برخی از مدیران دولت را در می آورد، می شنویم که از خودروی ملی و خودکفایی و این جور چیزهای خیلی خوب می گویند. اینها همه خوبند اما چرا فقط برای خودرو ؟! مثلا چرا برای هزار و یک قلم کالای چینی که دَخل تولیدات داخلی کشور را یکجا درآورده است، کسی از غرور و استقلال و این جور حرف ها سخنی به میان نمی آورد.
۳- سالی ۲۰ تا ۲۵ هزار کشته برای جاده های ایران وجود دارد. گفته می شود در ۸ سال جنگ ایران و عراق، تعداد شهدای حدود ۲۲۰ هزار نفر بوده است. اما اگر کمینه ارقام قربانیان تصادفات را در نظر بگیریم ، برای سه مقطع هشت ساله بعد از جنگ ، رقم کشته های جاده ای ایران به رقم هولناک ۵۰۰ هزار نفر خواهد رسید!
۴- ما ایرانی ها برای خیلی از چیزها نسخه نوشته ایم و البته این کار ما هنوز هم ادامه دارد. برای برخی چیزها اکنون نمی توان حرفی زد، آینده گویا خواهد بود. ولی برخی دیگر، مثل همین خودروی ملی ، نتایج شکست خورده اش از همین تصاویر ناراحت کننده خودروهای تصادفی آشکار است. با چه قیمتی می خواهیم باز هم به نوشتن نسخه های قدیمی ادامه بدهیم؟
۵- جان انسان، تجربه پذیر نیست. این فقط یک بار اتفاق می افتد. هر کسی فقط یک بار می تواند زندگی کند و تجربه زنده بودن را داشته باشد. اما چطور می شود که نسخه های ایرانی ما برای زندگی شهروندان، برای امنیت جانی شان ، اینطور شکست می خورد و باز هم تجویز می شود؟ خیر، این نسخه انسانی نیست.