هافینگتن پست: ایران سعودی ها را کیش و مات کرد

خورنا: هافینگتن پست نوشت: یک مشخصه دائمی باعث شده تا بحران هایی در خاورنزدیک و خاورمیانه به وقوع بپیوندد. این مشخصه به مثابه سرنخ قرمزی است که به راحتی امکان کدگشایی از رویدادهای سیاسی منطقه را به دست می دهد. در هر یک از دو طرف تنش ها، شاهد مواجهه پنهانی ایران و عربستان هستیم که به شکل یک رقابت قدیمی نمود یافته. به همین دلیل کوچک ترین نشانه نزدیکی و گشایش با دقت فراوان مورد رصد قرار می گیرد.

به گزارش «تیک»، به همین دلیل است که طی چند روز اخیر یک رویداد باعث شده تا سؤالات فراوانی مطرح شود: دعوت انجام شده توسط سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان، از همتای ایرانی خود، محمد جواد ظریف را چگونه می توان تفسیر کرد؟ آیا این یک بلوف است؟ آیا نمی توان آن را به عنوان نقطه عطفی در تاریخ پرخروش این منطقه به حساب آورد؟ به هرحال، این رویداد باعث افروختن چراغ قرمز در تمامی محافل تصمیم گیری شده است. می توان اذعان داشت که تحولی در روابط میان این دو قدرت اجتناب ناپذیر که می توانند کل منطقه را از نو بچینند، درحال وقوع است.

این دو کشور یک تبادل دوستی عجیب را که هیچ سنخیتی با فضای تهاجم آمیز موجود در روابط شان ندارد آغاز کرده اند. سعود الفیصل، وزیر خارجه عربستان، دراین خصوص گفت: “ایران همسایه ای است که قصد داریم با آن مذاکره کنیم.” حسین امیرعبداللهیان، معاون وزیر خارجه ایران نیز در پاسخ او گفت: “ما از مذاکره و دیدار [با مسؤولان سعودی] با روی باز استقبال خواهیم کرد تا بتوانیم مشکلات منطقه ای و ابهامات را حل و فصل کنیم و روابط مان را بهبود بخشیم.”

این درحالی است که اختلافات منطقه ای میان ایران و عربستان چندین برابر شده. در صحنه لبنان، ایران از حزب الله حمایت می کند. عربستان سعودی نیز روی خانواده حریری که جنبش ۱۴ مارس را رهبری می کند شرط بندی کرده. اختلافات آنها به خوبی نشان دهنده شرایط سختی است که برای انتخاب یک رییس جمهور پیش آمده. در عراق، سقوط صدام حسین باعث به قدرت رسیدن شیعیان در بغداد شد که ایران نیز بر قدرت شان کنترل دارد. عربستان تلاش کرد با ترغیب سنی ها به مقاومت، این قدرت شیعه را تضعیف سازد. عراق نوری المالکی سعودی ها را به تأمین مالی سازمان های تروریستی در این کشور متهم کرد و همین مسأله موجب سنگین شدن شدید فضای ارتباطی میان دو کشور شد.

در سوریه، اختلاف میان ریاض و تهران به واقع ریشه ای بود.درحالی که ایران از بشاراسد حمایت می کند، سعودی ها نیز با تأمین کمک های سیاسی، نظامی و اقتصادی به تقویت اپوزیسیون و گروه های سلفی پرداخته اند. کشمکش های این دو کشور در بحرین و یمن نیز دیده می شود.

بی شک رویارویی مستقیمی میان این دو کشور وجود ندارد، ولی نبردی ازسوی متحدان این دو در جریان است.

ممکن بود این وضعیت بیش از این به طول انجامد. عربستان سعودی در نبرد دیپلماتیک خود علیه ایران تلاش کرد تا از حمایت آمریکا برخوردار شود و واشنگتن را به تأمین تسلیحات علیه تهران و به این بهانه که جامعه بین المللی باید سران ایرانی را از دستیابی به سلاح اتمی بازدارد، مجاب سازد. عربستان در تمامی این خطوط شکست خورده. اوباما از پیروی از سعودی ها و اسراییلی ها در این پرونده سر باز زده. تنش های بی سابقه ای میان واشنگتن و ریاض شکل گرفته، به طوری که بدتر از آن قابل تصور نبود.

در این بازی شطرنج، به نظر می رسد که ایران یک دست را برنده شده. تهدید مداخله نظامی بین المللی روز به روز کم رنگ تر می شود. ایران از وضعیت سابق خود که در نزد جامعه بین المللی مطرود بود خارج شده و اکنون نقش سیاسی مهمی در حل بحران هایی مانند عراق یا سوریه ایفا می کند. عربستان سعودی که در گذشته مهره اصلی آمریکا در منطقه بود، اکنون شاهد فروکش کردن موقعیت خود است و در صورت ادامه این استراتژی و حمایت از متحدانش روز به روز بیشتر فراموش خواهد شد.

پادشاهی سعودی پس از قربانی کردن بندر بن سلطان، اکنون نشان می دهد که آماده است روابط خود را با همسایه اش از نو بازنویسی کند. در مورد قطر نیز که مظنون به حمایت از خواسته های اخوان المسلمین بود و می خواست آن را به عنوان یک مرجع سیاسی معتبر در جهان اسلام مطرح سازد، بسیار قاطعانه برخورد کرد. اکنون نوعی تلاش برای جذب ایران که طی سال ها بحران به دشمن تبدیل شده بود اتخاذ شده. محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، در چارچوب یک استراتژی اطمینان بخش تقریباً به تمامی کشورهای حوزه خلیج فارس سفر کرده. سفر احتمالی او به ریاض بی شک نشان دهنده فاز جدیدی در تاریخ پر فراز و نشیب روابط این دو کشور خواهد بود.