هاشمی رفسنجانی: [نظام پارلمانی] راه خطرناکى است

خورنا: بحث در باره ‘نظام ریاستی’ و ‘نظام پارلمانی’ از موضوعاتی است که در سال ۱۳۶۸ و در جریان بازنگری قانون اساسی مورد توجه بوده است.

در شورای بازنگری قانون اساسی که در این سال و به دستور امام خمینی تشکیل شد، گفت‌وگوهای مفصلی صورت گرفت.

آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی که در آن زمان سمت ریاست مجلس را برعهده داشت و نامزد اصلی ریاست‌جمهوری بعدی به شمار می‌رفت، از مدافعان جدی “نظام ریاستی” بود و با انتخاب رئیس دولت توسط پارلمان مخالفت کرد.

بخشی از اظهارات او در شورای بازنگری قانون اساسی را می‌خوانید:

“… اگر بنا است یک مدیر قوى [در راس قوه مجریه]در کشور وجود داشته باشد و کارهاى کشور را انجام بدهد و ما بیاییم خلع سلاحش بکنیم و به مجلس حتى حق بدهیم که او را خلع سلاح بکند و بعد بگوید یا الله حالا برو کارهاى مملکت را انجام بده، این به نفع هیچ‌‌کس نیست. به نفع نظام نیست… یک بحث هست که آیا ما برویم دنبال این شیوه که از طریق پارلمان نخست‌وزیر داشته باشیم بدون رئیس‌جمهور یا رئیس‌جمهور تشریفاتى؟ یا یک رئیس‌جمهور قوى داشته باشیم بدون نخست‌وزیر یا با یک نخست وزیرى که در حد معاونت رئیس‌جمهور عمل بکند ؟… من نظرم به نفع قسمت دوم است .یعنى رئیس‌جمهور داشته باشیم .یک رئیس‌جمهور قوى داشته باشیم. … اصل مسأله اینجاست که اگر قو مجریه ما هم متکى مستقیم به آراء مردم باشد یعنى مردم واقعاً به رئیس قو مجریه رأى داده باشند قوى‏تر مى‏تواند عمل بکند یا رئیس قو مجریه‏اى که به تبع انتخابات مجلس آمده باشد سرکار؟ شکى نیست که اولى قوى‏تر است، پشتوانه مردمى بیشترى دارد و اگر بپذیرید که مهم‏ترین کار در مملکت ما الان و شاید همیشه مسأله اجرایى است مجلس کار مشکلى ندارد، خوب من دیگر متخصص این کار هستم .آسان‏ترین کارها مال نماینده‏هاست، از همه مى‏توانند سؤال بکنند و هیچکس نمى‏تواند از آنها سؤال بکند حتى به مو کلین شان هم جوابگو نباید باشند

…بنابراین ما قوه مجریه واقعاً قوى مى‏خواهیم.ما این را باید فکر کنیم که چگونه قوى مى‏شود و من خواهش مى‏کنم آقایان البته این‏جور فکر نکنند که من احتمالًا مسؤول قوه اجرایى بشوم بخواهم راه خودم را هموار بکنم. حتماً چنین فکرى نمى‏کنید من در مجلس هم که بودم در تمام این دوران مجلس همیشه حامى قوه مجریه بوده‏ام نماینده‏ها اسم من را گذاشته‏اند «وکیل الدله» و گاهى مى‏گویند «مداح الوزرا». یعنى در مجلس سعى مى‏کردم که بار فشار را از روى دوش دستگاه اجرایى بردارم…به هر حال ما باید قوه مجریه نیرومندى را الان سامان بدهیم …(برای انتخاب رئیس دولت از طریق مجلس)راه معمول این است که ما بیاییم احزاب داشته باشیم، احزاب اکثریت آراء را داشته باشند و بعد آنها نخست وزیر بیاورند .حالا انصافاً ما خودمان ببینیم چنین چیزى در ایران به این زودى مى‏شود؟ تاریخ حزب در ایران نشان داد دیگر. اگر بنا بود حزبى موفق بشود حزبى بهتر از حزب جمهورى اسلامى نبود. بهترین چهره‏هاى کشور در این حزب بودند، امام بارها تأیید کردند… رؤساى سه قوه بودند، نخست وزیر بود، مجلسى‏ها عمده‏شان بودند، روحانیت کل کشور بود، شخصیت‏هاى بزرگ روحانى بودند ما دیدیم این حزب به کجا رسید که نتوانست وظیفه‏اش را انجام بدهد. با آن سابقه کسى به این زودى دیگر وارد حزب نمى‏شود. این شخصیت‏هاى مؤثر کشور به این آسانى تن به تحزب نمى‏دهند، حالا اگر هم دادند خوب، قانون اساسى ما تعدد احزاب است، دو حزبى که نیستیم. باید آزاد بگذاریم .خدا مى‏داند چندتا حزب در بیاید و چقدر تفرقه به وجود بیاید. خیلى خوب، اگر این کار را هم خواستیم بکنیم باید صبر کنیم این احزاب به وجود بیایند، این تشکل سیاسى درست بشود، چند سال بگذرد… الان یک ریسکى است که من نمى‏دانم آقایانى که طرفدار این طرز تفکرند عواقب این را اندیشیده‏اند یا نه؟

خیلى خوب، حالا با این فرض، مجلس ، چگونه نخست وزیرى را معرفى خواهد کرد؟ یعنى وقتى که مجلسى‏ها انتخاب شدند چگونه معرفى مى‏کنند؟ در مجلس ممکن است چند جریان باشد به جاى دو جریان. آن وقت این نخست‌وزیر شکننده است. با دوتا رأى این نخست‌وزیر ممکن است سقوط بکند … من خیال مى‏کنم این راه خطرناکى است‏.نرویم دنبال آن راه. ما الان برویم دنبال این‏که رئیس‌جمهورى انتخاب بکنیم، رئیس‌جمهور نیرومندى باشد، ابزار کار هم باید به این رئیس‌جمهور بدهیم…باید ابزار حسابى دستش بدهیم تا بتواند تصمیم‏گیرى بکند، بتواند قاطع برخورد بکند… نظرم این است که از قدرت مجلس هیچ کم نشود. مجلس اقتداراتى که دارد یکى قانون‏گذارى است، بماند یکى نظارت است به همین شکل بماند، یکى تصویب وزرا است حالا چه این کابینه نخست‌وزیر داشته باشد، چه نداشته باشد. فرق هم نمى‏کند‌. چون به هر حال وزرا را وقتى که مجلس مى‏تواند تصویب نکند، رئیس‌جمهور دیگر دست ندارد، با چه مى‏خواهد کار بکند؟ وزرایش را که بتواند استیضاح بکند، رئیس‌جمهور چه کار مى‏تواند بکند؟ …من رأى خودم این است که رئیس‌جمهور داشته باشیم که رئیس کابینه باشد و چیزهاى مهمى در اختیارش باشد …و چون تنهایى مشکل است که بتواند مملکت را اداره بکند باید یک نفر نیرومند داشته باشد همراه خودش، منتها حرف آخر را رئیس‌جمهور بزند. مجلس هم همین کارى که همین حالا دارد انجام بدهد…”