شیفتگان رادیکالیسم/ سامانی

خورنا: تندرو‌ها هیچ وقت نتوانستند در پی اثبات افکار و نظریات خویش باشند و برای نیل به اهداف خود به نفی دیگران و زیر سوال بردن انچه را باب میل خود نمی‌دانند بر می‌ایند.

تحول اجتماعی و گسترش اندیشه و حضور مردم در جامعه مدنی و حرکت جامعه مدرن بسوی شایسته سالاری ،تفکر واپس گرایی و تحجر را به پایگاه فاقد مردم تبدیل کرده است.در واقع شرکت مردم در یک جامعه به عنوان افراد تصمیم ساز و تصمیم گیرنده که مهم‌ترین نقش را در پیشرفت و صعود جامعه به اهداف تعالی در نظر دارد.

تحول همیشه از ناحیه بی‌ترمز‌ها و تندرو‌ها مورد سرزنش و مواخذه قرارگرفته و سعی در نفی این واقعیت هر شکلی دارند. این گروه به جز تفکر خود هیچ تفکر دیگری را نه تایید می‌کنند و نه حتی جرات دارند در مورد آن تحقیق کنند. افراد دارای تفکر تندروی سعی بر خوراندن اندیشه‌های خود به هر روشی و از هر طریقی به جامعه و محیط خود هستند. اما این تحول اجتماعی همیشه از ناحیه شعبان بی‌مخ‌ها و غوغا سالاران به سختی می‌تواند راه سلامتی را پیدا کند.

و تفکر طالبانیسم این گرو‌ها آنچنان ضربه بر پیکره فرهنگ و اجتماع وارد می‌کند که تا سالیان سال آثار آن در جامعه باقی می‌ماند. اگر به تجربه طالبان در افغانستان و گروهای تندرو تکفیری در سوریه و پاکستان نظر و تاملی داشته باشیم به خوبی خواهیم فهمید مردم این جوامع چه آثار منفی و مخربی را تحمل می‌کنند هرچند این اندیشه تندروی از ناحیه عده قلیلی که خود را صاحب تفکرات اکثریت می‌دانند تایید می‌شود ولی در اکثریت جامعه این اعمال جز تنفر و کراهت و دوری جستن از افکار این افراد چیزی در بر ندارد.

افراطی‌ها و بی‌ترمز‌ها هیچوقت نخواستند از راه گفتگو و بیان دیدگاه به صورت مناسب با مردم حرف بزنند و آنچنان در این مقوله ضعیف و ناتوان هستند که به بروز افکار خشونت آمیز مثل تهدید به مرگ افراد در مراسمات پرتاب سنگ و مهر نماز به مسولان و حمله به قشر دانشگاهی و فرهنگی روی می‌آورند.

تندرو‌ها هیچ وقت نتوانستند در پی اثبات افکار و نظریات خویش باشند و برای نیل به اهداف خود به نفی دیگران و زیر سوال بردن انچه را باب میل خود نمی‌دانند بر می‌ایند. در واقع فرد یا گروهی زمانی می‌تواند خود را به جامعه به خوبی ثابت کند که نکات مثبتی در چنته داشته باشد ولی اگر فاقد تفکر و دیدگاه خوبی باشد جامعه خیلی راحت او را پس می‌زند.

در جواب حرف مدیر مسول روزنامه کیهان خطاب به آقای ناطق نوری که گفته جایگاهی که تا الان داری از پس حمایتهای بی‌ترمز‌ها ست همین بس که جایگاه اقای ناطق در بعد انتخابات سال ۷۶ در اثر افراطی گری‌ها و تندروی افراد که بدون نظر ایشان و به صورت خود خواسته و فارغ از هرگونه برنامه ریزی صحیح سعی بر آن داشتند که جناح رقیب را به هر شکلی از دور خارج کنند مهم‌ترین عامل پیروز نشدن اقای ناطق و وجود این نیرو‌ها در اطراف وی بود. آقای شریعتمداری باید در ذهن داشته باشند در این چند سال اخیر این بی‌ترمز‌ها چه حملاتی ناشایستی را متوجه این شخص کردند بدون آنکه ایشان فرصت دفاع از دیدگاه و نظریات خود را پیدا کند یا هنوز واقعه چند وقت پیش مشهد که این نیروهای افراطی چه برخوردی با ایشان کردند در ذهن داشته باشند.

اندیشه افراطی‌گری و رادیکالسیم دیگر در جهان امروز جایگاهی ندارد و مردم فقط در پی صلح و دوستی و دوری جستن از جنگ و دشمنی با دیگران هستند و مردم می‌بایست با دوری جستن از این افراد و گروهای افراطی آن‌ها را روز به روز منزوی و در ‌‌‌نهایت از بین ببرند.

سامانی/مسئول شاخه خوزستان سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • شهروند باشه حتماً
  • دانشجو سلام ببخشيد در پاراگراف آخر خودت نظر و هر آنچه گفتي را نقض كردي!!! لطفاً يكبار ديگه و با دقت مطالعه اش كن ببين چه گفتي!!!