چهره نگاری؛ از مقتدایی انقلابی تا مقتدایی اعتدالی/ او در دولت خاتمی هم در برابر دخالتها سرسخت بود

خورنا – داریوش معمار: مقتدایی جوان‌ترین رئیس حراست در تاریخ فعالیت پالایشگاه است، وی در آن روزهای شور و هیجان انقلابی همزمان در بنیاد تازه تاسیس مستضعفان نیز در موضوع ساماندهی اموال به جامانده از عوامل فراری ر‍ژیم سابق فعال شد…

مقتدایی

بسیاری بازگشت او را بازگشت اصلاحات می‌دانند. عبدالحسن مقتدایی فرزند خوزستان متولد ۱۳۳۴ درخانواده‌ای کارگری است که اصالتش به کنارکوه (لیراوی روستایی بین هندیجان و دیلم) بر‌می‌گردد. او اما متولد آبادان است و در سال های پایانی دهه پنجاه؛ دو سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، با مدرک دیپلم به استخدام پالایشگاه آبادان درآمد، همزمان با اوج‌گیری مبارزات مردمی در سال ۵۸، مقتدایی نیز در جمع جوانان پرشور و انقلابی آن سال های صنعت نفت به مبارزه با ر‍ژیم پرداخت و پس از پیروزی انقلاب به عنوان رئیس حراست پالایشگاه آبادان که بزرگترین پالایشگاه نفت خاورمیانه به حساب می‌آمد و شاهرگ حیاتی تصفیه نفت در کشور بود، منصوب شد.

 مقتدایی جوان‌ترین رئیس حراست در تاریخ فعالیت پالایشگاه است، وی در آن روزهای شور و هیجان انقلابی همزمان در بنیاد تازه تاسیس مستضعفان نیز در موضوع ساماندهی اموال به جامانده از عوامل فراری ر‍ژیم سابق فعال شد. با آغاز جنگ تحمیلی مقتدایی ابتدا عازم جبهه جنگ شد، اما مدتی بعد از سوی وزارت نفت فراخوانده شد و به عنوان رئیس ستاد مرکزی پالایشگاه آبادان منصوب گردید.

در آن زمان با توجه به تعطیل شدن بخش‌های تولیدی پالایشگاه آبادان و پراکنده شدن دوازده هزار کارمند آن در سراسر کشور ستاد‌های مختلفی در شهرهای بزرگ و کوچک ایران برای ساماندهی امور کارکنان و فعالیت‌های دیگر پالایشگاه تشکیل شده بود، عمده فعالیت ستاد مرکزی در آبادان علاوه بر نظارت بر ستادهای فرعی دیگر در آن دوره، ارتباط با جبهه و جنگ و تامین نیاز رزمندگان، تامین آب، برق،غذا و خطوط مخابراتی مورد نیاز، ایجاد پدافند پالایشگاه آبادان که نقش جدی درحفظ تاسیسات باقی مانده از این شرکت بزرگ نفتی را برعهده داشت، سنگر سازی در خطوط مقدم جبهه، که در این دوره بخشی از سنگرهای بتونی موجود در این خطوط در پالایشگاه آبادان ساخته می‌شد و انتقال قطعات اساسی از طریق بندر چوئبده با ایجاد اسکله به امیدیه و حراست از اموال باقی مانده شرکت، بخشی دیگر از فعالیت‌های آن ستاد بود، که با در نظر گرفتن شرایط سخت آن روزها، وضعیت محاصره آبادان و اشغال خرمشهر، حمله مداوم از طریق هوا و زمین به پالایشگاه؛ می توان تصور کرد چه حجمی از کار و تلاش در شرایط بحرانی را می‌طلبیده است.

 روحیه عبدالحسن مقتداییِ جوان در همان روزها سخت و آبدیده شد تا آماده برای پذیرش مسئولیت‌های بزرگتر در آینده شود.مقتدایی با توجه به تعهد و روحیه خاصی که داشت تلاش‌هایش مورد توجه دست اندرکاران جنگ و انقلاب واقع شد، همچنین میان خانواده کارکنان پالایشگاه و مردم آبادان محبوبیتی به دست آورد. او با حفظ روابط نزدیک با مرحوم آیت الله جمی امام جمعه مبارز آبادان موفق شد تاثیر فراوانی بر حفظ روحیه مدافعان شهر در آن روزها داشته باشد.

اما فصل تازه زندگی کاری و آغاز زندگی سیاسی مقتدایی که تا سال های ابتدایی دهه شصت با نام خانوادگی کنارکوهی شناخته می شد، از مبارزات انتخاباتی دوره سوم مجلس شورای اسلامی آغاز گردید. در آن زمان او به دلیل مشکلاتی که در تعویض شناسنامه برای خانواده اش پیش آمده بود، نام خانوادگی خود را از کنارکوهی به مقتدایی تغییر داد.  انتخاب مقتدایی در انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی به همراه آقایان انصاری و رشیدیان به عنوان نماینده مردم آبادان، فرصتی بود تا بتواند در جایگاهی دیگر به حل مشکلات مهاجران و کارکنان پالایشگاه آبادان بپردازد. انتخابات در این دوره میان آبادانی‌هایی که در سراسر ایران پراکنده شده بودند انجام شد و می‌توان گفت به سبب نوع آن، انتخابی خاص در تاریخ مجلس شورای اسلامی برای نمایندگان وقت این شهر به حساب می‌آمد، آن روزها دوران رنج، سردرگمی و سختی مردم شهری بود که روزی به عنوان بزرگترین مرکز صنعتی ایران، میزبان مسافران بسیار و جویندگان کار از سراسر ایران و جهان بودند.

 مقتدایی همچنین در دوره چهارم انتخابات مجلس شورای اسلامی، همزمان با پایان جنگ تحمیلی و آغاز دوران بازسازی، به عنوان نماینده مردم آبادان به همراه آقایان انصاری و سید یونس موسوی منتخب شد. شاید بتوان ادعا کرد، آن مقطع جزء حساس‌ترین دوران سیاسی و اجتماعی برای آبادان و مردم به شمار می‌رود که نوع تصمیم سازی‌ها و انتخاب‌ها در خصوص اسکان مردم و بازسازی آبادان در آینده این شهر تاثیری اساسی داشت.

 مقتدایی در زمان نمایندگی مجلس در دوره سوم و چهارم موفق به اخذ مدرک لیسانس مهندسی صنایع و فوق لیسانس مهندسی صنایع شد، شرایط در دوره پنجم انتخابات مجلس به شکل دیگری پیش رفت. در مرحله نخست مقتدایی با آقایان کعبی و صفاتی ائتلافی را تشکیل دادند که در روز انتخابات دوام نیاورد و با انداختن تک رای توسط طرفداران هم‌پیمانان و پیش آمدهای دیگر رای مقتدایی شکست، و او با اختلافی اندک از راه یابی به مجلس باز ماند.

شکست مقتدایی به عنوان یکی از سرشناس ترین چهره‌های فعال صنعت نفت در آبادان، آغازی بر افول نفوذ پالایشگاه در حوزه‌های مختلف شهری بود. گروه فعالان سیاسی و اجتماعی پالایشگاه به خصوص اعضاء انجمن اسلامی که پس از نزدیک به ۱۵ سال از میزان نفوذشان در سازمان کاسته شده بود، با شکست مقتدایی در دوره پنجم مجلس جایگاهشان در شهر افول جدی پیدا کرد، به نحوی که در دوره بعد نیز با کاندیداتوری آقای فیروزی(از همراهان قدیمی حلقه مقتدایی) برای انتخابات مجلس موفق به احیاء آن نشد.

 پس از پایان دوره نمایندگی، مقتدایی در انتخابات ریاست جمهوری که منجر به انتخاب سیدمحمد خاتمی و پیروزی اصلاحات در کشور شد، نقشی کلیدی بازی کرد، اما پس از ریاست جمهوری آقای خاتمی وی به وزارت نفت بازگشت و به عنوان مامور به کشور کانادا رفت. پس از مدتی بنا به نیاز کشور به ایران بازگشت و به عنوان استاندار خوزستان در دولت اصلاحات منسوب شد. همزمان با این انتصاب بعضی حوادث در استان اتفاق افتاد که شاخص‌ترین آن غائله آب در آبادان بود. این غائله که به دلیل شور شدن آب در نتیجه تجمعی کوچک برابر فرمانداری آبادان آغاز شد، به دلیل برخورد نامناسب منجر به شورشی در این شهر شد که پس از سال های انقلاب سابقه نداشت و بخشی از بازار آبادان و مناطق شهری در نتیجه آن آسیب دید.

 از سوی دیگر مخالفت جمعی از نمایندگان وقت خوزستان با استاندار و کارشکنی علیه او نیز شرایط را در آستانه انتخابات مجلس ششم بحرانی کرد، مقتدایی که در همان دوره نیز شهرت به تعادل در انتصاب‌های خود و توجه به حلقه دوستانش داشت، به دلیل سرسختی برابر بعضی خواسته‌های نمایندگان که از نظر او با وظیفه نمایندگی ایشان تناسبی نداشت، در نهایت توسط وزیر کشور وقت آقای موسوی لاری برکنار و به سمت استانداری هرمزگان منصوب شد. دوره استانداری او در خوزستان جدای از حواشی و حوادثی که به همراه داشت، می‌توانست آغاز عصری  باشد که توسعه در مسیر حقیقی خود بر چهره رنجور این استان لبخند بزند. مقتدایی مرد روزهای سخت جنگ و بازسازی بود، اما روابط سیاسی و سهم خواهی‌ها در آن دوره حتی به او اجازه نداد کارهایی که لازم بود را برای توسعه استان آغاز کند.

 همزمان با استانداری هرمزگان عبدالحسین مقتدایی جهت تحصیل در مقطع دکترا از دانشگاهی در هند پذیرش گرفت، او در دوره تصدی مسئولیت در این استان مبدل به چهره‌ای محبوب در بین مردم استان شد که زمینه تحولاتی چشمگیر را در توسعه اجتماعی و اقتصاد آن استان فراهم آورد. با افول ستاره بخت اصلاح طلبان در کشور و پیروزی محمود احمدی ن‍ژاد شهردار سابق تهران در انتخابات ریاست جمهوری که منجر به فصل تازه ای در شرایط سیاسی کشور شد، بسیاری از چهره های سیاسی اصلاح طلب به انزوا رانده شدند، از جمله مقتدایی که دیگر مبدل به معتبرترین چهره اصلاح طلب در جنوب کشور شده بود.

در این دوره او مجدداً به وزارت نفت بازگشت و با پایان بردن تحصیلات خود در مقطع دکترا به عنوان عضو هیئت مدیره و مشاور مدیرعامل شرکت ملی حفاری ایران در اهواز مشغول به کار شد، دوره دوری از فعالیت سیاسی برای مقتدایی دوره آرامش و تلاش او در وزارت نفت به عنوان کارشناس و مشاوری ارزنده بود، این دوره برای او دوستانی تازه و حلقه ای تازه از میان کارکنان شرکت ملی حفاری ایران فراهم آورد، در وقایع سال ۸۸ مقتدایی با برخوردی هوشمندانه، خود را از تیررس مسائل و بحران ها دور ساخت و عملاً به عنوان چهره‌ای اعتدال گرا، در میان طرفداران اصلاحات و اصولگرایی شناخته شده و پذیرفته شد.

پایان عصر احمدی نژاد، پایان دوره ای بود که در آن بسیاری از نیروهای متخصص در بخش های مختلف خانه نشین و از کار بیکار شدند، انتخاب دکتر روحانی به عنوان رئیس جمهور در عین ناباوری اصولگرایان، با شعار اعتدال فصلی نو برای فعالان استخوان‌دار و با سابقه سیاسی در ایران به حساب می‌آمد. مقتدایی پیش از انتخابات با صدور بیانیه ای در حمایت از کاندیداتوری روحانی به استقبال دوره اعتدال رفته بود. از همان روزهای نخست روی کار آمدن دولت جدید در میان گزینه‌هایی که برای استانداری خوزستان کاندیدا بودند، مقتدایی شناخته شده ترین فرد به حساب می‌آمد، او در عین اصلاح طلبی تمایلات اعتدال گرایانه قوی داشت و مورد تایید حجت الاسلام جزایری نماینده رهبری در استان خوزستان بود. مقتدایی در دوره اول مسئولیت خود به عنوان استاندار از حمایت این مقام مذهبی برخوردار بود.

 پس از چندین ماه رایزنی و شایعات مختلف، همچنین اظهار بی میلی مقتدایی برای پذیرفتن مسئولیت استانداری خوزستان، سرانجام ظاهراً بار دیگر این مسئولیت به وی تکلیف شد و حجازی استاندار اصولگرا، صندلی خود را به مقتدایی استاندار اصلاح طلب تحویل داد.

بلافاصله با روی کار آمدن مقتدایی مجدداً زمزمه‌هایی در خصوص مخالفت برخی نمایندگان خوزستان با حضور وی به گوش رسید. گفته می شد کسانی که مسئولیت ستاد آقای روحانی را در خوزستان بر عهده داشتند، به عنوان مدعی مسند استانداری در صف نخستین مخالفان استاندار ایستادند. هرچند روابط مقتدایی با جاسم جادری خوب به نظر می رسید. بازارِ رقابت‌های سیاسی به خصوص میان اصلاح‌طلبان دوباره داغ شد و همه چشم‌ها به تصمیمات آتی استاندار دوخته شد.

مقتدایی تا امروز که نگارنده این گزارش اتوبیوگرافیک را نوشته، هنوز هیچ فعالیت جدی در حوزه ایجاد تحول در سطوح مدیران استان و طرح برنامه‌های عملیاتی جهت حل مشکلات خوزستان نداشته است، از سوی دیگر این زمزمه نیز به گوش می‌رسد، که وی با مشی به مراتب اعتدالگرایانه‌تر از رئیس جمهور منتخب در استان فعالیت خود را آغاز کرده و نباید انتظار تغییرات جدی در خصوص فرمانداران، مدیران کل و مسئولان استان را حداقل تا قبل از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی از وی داشت، ضمن آنکه انتصاب بخشدار جدید اهواز از میان چهره‌های اصولگرای تندرو نیز موضوع دیگریست که به ابهامات پیرامون تصمیمات آتی مقتدایی در مقام استاندار خوزستان اضافه کرده است. آیا مقتدایی دوره جدید مسئولیت خود در خوزستان را با شعار عبور از اصلاحات به سمت اعتدال و اصلاح همراه با تغییر و تحول خوزستان خواهد کرد؟ آیا در آتیه سیاسی خوزستان برای استانداری مقتدایی می‌توان افقی روشن تصور کرد؟ سرانجام دور دوم استانداری فرزند خوزستان در برابر حجم مشکلات چه خواهد بود؟

منبع: هفته نامه ارمغان بازار

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • داریوش عزیزم ، خدمت جناب دکتر و همه ی حاکمان بفرمایید ،امام علی (ع) اسوه ی مدیریت موفق و ماندگار وعدالت پیشه گی فرموده اند: من شاورالناس شارکهم فی عقولهم نه دو سه جین مشاور ،برای پز در ضمن احترام به همراهان (پیاده نظام ها و ...) متفاوت است با سختگیری در دخالت . به طرف میگی .... ، میگه بدوشش .
  • مازیار منصب خصوصا مدیران میانه ای در مملکت ما مفهومش دقیقا اینه : امروز را با آرامش بگذرون تابینیم فردا چی میشه