به بهانه استعفای نمایندگان؛ «مدیر» عامل کمیاب و شاید نایاب در خوزستان/ هادی شریفی

خورنا: استعفای دسته جمعی نمایندگان خوزستان، خبری بود که ۱۹ آذرماه امسال با آب و تاب فراوان توسط نمایندگان این استان در مصاحبه با رسانه‌ها منتشر و هر کدام از این نماینده‌ها یک سر این خبر را گرفته و در گفتگو با روزنامه‌ها و سایت‌های خبری، علت این استعفا را که اعتراض به بودجه سال ۹۳ این استان بود، تشریح می‌کردند.

اما همین نمایندگان کمتر حاضر شدند به ماجرای انصراف از استعفا بپردازند. سید شریف حسینی نماینده مردم اهواز در این ارتباط می‌گوید : در بررسی‌هایی که در لایحه بودجه ۹۳ انجام شد، دوستان متوجه ناعادلانه بودن اعتبارات استان خوزستان شدند و آن را اصلاح کردند به همین دلیل مجمع نمایندگان خوزستان از استعفای خود منصرف شدند. سؤالی که پیش می‌آید این است که : آیا نمی‌شد بدون استعفا و هیاهوی رسانه ای این خواسته را پیگیری کرد؟ لازم است این نمایندگان برای احترام به افکار عمومی استان خود، این اصلاحیه‌ها را منتشر کنند تا حداقل این حرکت خودجوش «جنجالی برای هیچ نباشد».

در اینکه این حرکت نمایندگان استان خوزستان کارکردی درون استانی دارد و وزنه ای است برای انتخابات مجلس آینده شکی نیست. اما موضوع این نوشتار نه این استعفاها و هیاهوهای رسانه ای، بلکه نگاهی به علت اصلی عدم توسعه و پیشرفت استان خوزستان دارد. اگر این سؤال پرسیده شود که این استان چه چیزی کم دارد که اگر آن را می‌داشت پیشرفت می‌کرد، آیا منابع طبیعی آن کم است؟ از لحاظ موقعیت جغرافیایی در وضع نامطلوبی قرار دارد و یا اینکه سرمایه این استان اندک است؟

قطعاً پاسخ این سؤالات منفی است، در اینکه این استان دارای ظرفیت عظیم اقتصادی است شکی نیست، از اصلی‌ترین امکانات و قابلیت‌های توسعه استان خوزستان که می‌توان به آن اشاره کرد، جاری بودن بخش عظیمی از آب‌های سطحی کشور و وجود رودخانه‌های پرآب و دائمی، برخورداری از معادن عظیم نفت و گاز و صنایع بزرگ پتروشیمی، و همچنین صنایع بزرگ فلزی و صنایع کانی غیر فلزی، موقعیت ویژه جغرافیایی استان در تعامل با منطقه و جهان و ارتباط با آب‌های آزاد بین‌المللی را ذکر کرد.

پس چه چیزی باعث عدم توسعه این استان شده است ؟ پاسخ این است که عامل کمیاب و شاید نایاب در این استان کمبود «مدیر» است، نکته ای که نمایندگان خوزستان از آن غافل اند این است که شاید در بودجه ۹۳ به این استان اجحاف شده، ولی چرا در سال‌های قبل و با وجود بودجه های بالا شاهد توسعه این استان نبودیم. این عدم پیشرفت خوزستان به همان عامل کمیاب بر می‌گردد. مدیر خوب و با خلاقیت، مانند یک آشپز خوب می‌تواند با اندک مواد غذایی، بهترین و لذیذترین غذاها را درست کند.

شاید گزاره «وجود برخی مدیران نالایق در این استان» برای مدیران این استان ناخوشایند باشد اما این امر وجود دارد. متأسفانه برخی مدیرانی که در این استان به مقام و پستی می‌رسند، به جایگاه خود نه به عنوان جایگاهی برای خدمت به مردم می‌نگرند بلکه آن پلی برای ثروتمند شدن و پریدن به پله های بالا می‌دانند و از این رو، از آن جایگاه در جهت بخشش به اصحاب قدرت – ثروت از هیچ گونه اقدامی دریغ نمی‌کنند.

اخیراً دو مورد از این مدیران را دیده‌ام، در گفتگویی که با مدیر اداره فرهنگ و ارشاد یکی از شهرستان‌های این استان داشتم از عدم فرهنگ سازی برای بالا بردن سطح آگاهی مردم گلایه کردم جواب آقای مدیر این بود : من به عنوان دستگاه فرهنگی ناظر هستم و نباید که عمل کنم ثانیاً حدود ده سال است در این پست هستم و خودم خسته شدم من به عنوان پل به این پست نگاه می‌کردم.

موارد دیگر به سوء استفاده‌ها و رانت‌های ناشی از وجود نفت و شرکت‌های نفتی در این استان برمی‌گردد، ابطال مناقصه ۳۳۰ میلیون یورویی در یکی از شرکت‌های نفتی این استان و سوء استفاده های متعدد از بیت‌المال در این شرکت‌ها از نمونه های بارز وجود رانت و فساد است. رانت و فساد خود بهترین عامل برای عدم پیشرفت یک جامعه است. مورد دیگر که مدیر نفتی دولت اعتدال است، برای اینکه مقام سرپرستی وی بر آن دستگاه به مدیریت تبدیل شود اخیراً شروع به جذب قوم و خویش‌های برخی افراد امنیتی کرده که پشتوانه ای برای وی باشند. ماجرای مضحک جذب مربی زبان بی‌سواد در این شرکت، باشد در آینده نزدیک.

از دیگر علل عدم توسعه این استان می‌توان به فرهنگ قبیله ای و تکثر قومیتی، بافت سنتی، فرهنگ عمومی مردم این استان و جنگ تحمیلی اشاره کرد. در جامعه خوزستان مناسبات فرهنگی و اجتماعی ویژه ای حاکم است که مانع از پیدایش اندیشه های نوین، عقلی، ابداعی و خلاقیت‌های انسانی می‌شود. فرهنگی که بر پایه افکار و عقیده های سنتی بنا شده است مانع می‌شود که انسان به گونه ای عقلی و علمی بیاندیشد.

در طول تاریخ این استان مشاهده کردیم که هر گاه عناصری آگاه و صاحب اندیشه نو و خواهان سازندگی پا به عرصه عمل گذاشته‌اند، این فرهنگ ویران گر این فرصت را از آن‌ها گرفته است. می‌دانیم که ناهنجارهای فرهنگی، ارثی نیستند بلکه آموختنی‌اند و خمیر مایه یک انسان در یک جامعه پیشرفته و یک انسان در یک جامعه عقب مانده یکی است اما این جامعه و فرهنگ آن است که باعث می‌شود فرد چگونه پرورش یابد.

هنجارهای فرهنگی دارای منشأ زیستی‌اند، فرهنگ خوزستان، ذاتاً سترون نیست، این جامعه کم بهره از تولید و دانش است که فرهنگ ستیز می‌شود، هر چه حال و هوای سنت و فرهنگ سنتی و قبیله ای بیشتر بر مناسبات یک جامعه حاکم شود، معیار داوری و مدیریت به کسانی واگذار می‌شود که توان خواندن، اندیشیدن، بد اندیشیدن، نیاندیشیدن، و مغرضانه و منفعت‌جویانه اندیشیدن را دارند.

امام علی (ع) این واقعیت را به این شکل عنوان می‌کند «هر جامعه ای شایسته حاکمانی است که دارد » و منتسکیو در این باره می‌گوید:حکومت‌ها منعکس کننده واقعیات جامعه خود هستند، این جملات به گونه ای زیبا واقعیت و علل جوامع عقب مانده و کمتر توسعه یافته را نشان می‌دهد.

برای اینکه خیلی انتزاعی سخن نگفته باشم، مثالی ذکر می‌کنم : فرهنگ آشغال، بهترین مثال است. در یک جامعه پیشرفته این مردم هستند که با عدم ریختن زباله در معابر و محیط‌های عمومی، نمای شهر را پاک و تمیز نگه می‌دارند اما در شهرهای با فرهنگ سنتی همه انتظار دارند که رفتگران مانند مادر پشت سر بچه، همواره پشت سر آن‌ها مشغول تمیز کردن باشند.

فرهنگ قومیتی – قبیله ای در این استان از دیگر عوامل عدم پیشرفت آن است، این استان دارای تکثر زیاد قومیتی است و هر مدیری که پستی در یکی از دستگاه های این استان بگیرد فارغ از لیاقت‌ها، به سمت جذب قومیت و همشهریان خود می‌رود. نحوه بهره برداری از ظرفیت‌های قانونی به تناسب بافت فرهنگی هر منطقه متفاوت می‌باشد به طور مثال اصفهان و مردمان ساکن در آن تابع قوانین و مقرراتی می‌باشند که مردم خوزستان نیز هم ولی رفتارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی حاکم در این دو استان متمایز از هم می‌باشد به طوری که با مشاهده وضعیت دو استان گاهاً چنین احساس می‌شود این دو در دو کشور مستقل و با قوانین مستقل به سر می‌برند.

ارجحیت منافع عام بر منافع خاص، پر توقع و با اراده بودن، قانون‌مداری، حق خواهی، شایسته سالاری، کم رنگ بودن مسائل و منافع قومی، قبیله ای، عشیره ای از بارزترین خصوصیات یک استان کمی توسعه یافته است که در خوزستان در سطوح نازل‌تری مشاهده می‌شود . این تفاوت در هنجارهای مسلط دو جامعه علی رغم زندگی در یک کشور و یک سرزمین سرنوشتی را رقم زده است که بی تردید هیچ فرد منصفی آن‌ها را در زمینه رشد و توسعه‌یافتگی هم تراز نمی ببیند در حالی که پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های مادی و معنوی استان خوزستان بیشتر از استان اصفهان می‌باشد .

حالا با توجه به این دلایل، نمایندگان استان خوزستان عدم توسعه و پیشرفت را نه در بودجه کم – که طبق اظهارات دکتر نوبخت بودجه استان خوزستان نسبت به سایر استان‌ها بیشتر است – بلکه در فرهنگ عمومی، وجود برخی مدیران نالایق و حاکمیت فرهنگ قبیله ای جستجو کنند.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *