افغانستان، آزادترین مطبوعات منطقه را دارد

خورنا: پرویز کاوه، یکی از معروف‌ترین روزنامه‌نگاران افغان و مدیر‌مسوول روزنامه «هشت صبح» این کشور است؛ روزنامه‌ ای پیشرو و متفاوت در میان مطبوعات افغانستان که چندین جایزه بین‌المللی نیز کسب کرده است.

کاوه اما علاوه‌ بر روزنامه‌نگاری شعر هم می‌گوید و فعالیت‌های مدنی و اجتماعی دارد.
وی در گفت‌و‌گوی اختصاصی با عصر ایران به بررسی وضعیت مطبوعات و دیگر نهادهای مدنی در افغانستان پرداخته و نقش آن‌ها را در کنار احزاب سیاسی در مسیر انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴ افغانستان تشریح کرده است.

* ابتدا از میزان فعالیت احزاب سیاسی در افغانستان برایمان بگویید.

احزاب سیاسی نیروهای تعیین کننده ای هستند که تحولات سیاسی یک کشور را رهبری می کنند، اگر به وزارت دادگستری افغانستان مراجعه کنیم، فهرست طویلی از احزاب سیاسی  که در افغانستان به صورت رسمی فعالیت می کنند را در می یابیم.

اما در این میان پیدا کردن چند حزبی که با معیارهای درست یک حزب سیاسی در افغانستان فعالیت کنند کار بسیار دشواری است. چون ما در افغانستان حزب سیاسی که فراگیر بوده و از چهارچوب مسائل و سلایق قومی، زبانی و نژادی به دور باشد نداریم، و این می تواند بسیار خطرناک باشد برای آینده افغانستان.

* احزاب سیاسی در افغانستان، در یک دهه اخیر چقدر روی اوضاع این کشور تاثیر گذار بوده اند؟

در افغانستان متأسفانه، فعالیت سیاسی بر مبنای فعالیت احزاب رقم نمی خورد چون ما اینجا در نظام سیاسی افغانستان سیستم حزبی نداریم که حزبی بیاید و قدرت را به دست بگیرد و برای مردم افغانستان تصمیم بگیرد .
همیشه فردگرایی در نظام سیاسی افغانستان وجود داشته، چه در پارلمان و چه در ریاست جمهوری و همه اینها نشان دهنده این است که در یازده سال اخیر ما در کشور خود فعالیتهای سیاسی مقتدر نداشته ایم، و بیشتر ائتلاف ها بوده اند که گرد هم آمدند.

این ائتلافها متشکل از احزاب مختلف و مرتبط به اقوام مختلف در افغانستان هستند، و تا حدودی توانستند که موضع گیری مشترک داشته باشند.  این خود نشان دهنده این است که ما در افغانستان یک حزب قدرتمند و واحد که بتواند سراسری و همه گیر باشد و موضعی واحد در برابر قضایا اتخاذ کند نداریم و در طول یازده سال اخیر هم ما شاهد بودیم که فعالیت سیاسی که مبتنی بر فعالیت احزاب سیاسی افغانستان باشد چندان شکل نگرفت.

* این احزاب سیاسی تا چه اندازه از شرایط و آمادگی شرکت در انتخابات ۲۰۱۴ برخوردارند؟

من فکر می کنم که ائتلاف های شکل گرفته در افغانستان، می توانند حداقل توازنی را در سطح سیاسی ایجاد بکنند. نتیجه بالفعل سهمگیری ائتلافها در قدرت سیاسی این است که همه اقوام می توانند در نظام سهم داشته باشند، طوری که من در ابتدا هم ذکر کردم ائتلاف های افغانستان متشکل از قومیتهای مختلف است. پس با توجه به وضعیت کنونی که متاسفانه در افغانستان قوم گرایی شدت گرفته، رفتن به سوی انتخابات سال ۲۰۱۴ با این ائتلافها میتواند تا حدودی این اوضاع متشنج را بهبود بخشد.

* در حال حاضر وضعیت سازمان ها و نهادهای مدنی در افغانستان چگونه است و با توجه به رشد زیاد این نهادها در سالهای اخیر میزان تاثیر گذاریشان چقدر بوده؟

با صراحت بسیار میتوانم بگویم که یکی از زمینه هایی که افغانستان در سالهای اخیر در آن رشد چشمگیر و موثر داشته نهاد و سازمانهای مدنی بوده است.

ما هم اکنون یک جامعه مدنی بسیار فعال در افغانستان داریم، جامعه مدنی که موضع گیری های صریح، فعال و بسیار قوی در مسائل مربوط به زندگی اجتماعی، مدنی و سیاسی مردم افغانستان دارد.
این خود نشان دهنده این است که یگانه چشم امید و گوش شنوای مردم افغانستان، نهادهای جامعه مدنی است. چون این نهادها همواره درد مردم را فریاد زدند. اما به نظر من باز هم ما هنوز نیازمند فرصت هستیم تا برویم بسوی پاکسازی نهادهای مدنی افغانستان، یعنی نهادهایی که فعالیت آنچنانی ندارند مدغم شوند به نهادهای بزرگتر و فعالتر، تا ما بتوانیم یک جامعه مدنی به تمام معنا قدرتمند و سالم داشته باشیم.

* اما قطعا این نهادها مشکلاتی هم دارند، شما نواقص و ضعفهای جامعه مدنی افغانستان را در چه میبینید؟

بدون شک هنوز همه چیز در افغانستان به قوام نرسیده است. همانطور که سیستم سیاسی افغانستان دارای ضعفهای فراوانیست، متباقی نهادهای ما هم دارای ضعفهای بزرگی است. که این خود از یک طرف ناشی از عدم آگاهی صحیح مردم افغانستان از مفهوم جامعه مدنی است، و از سوی دیگر سوء استفاده برخی نهادها از جامعه مدنی.

اما از نظر من این ضعفها میتوانند در سالهای آینده برطرف شوند، چون دیده میشود که افغانستان کم کم بسوی تخصصی شدن در تمام نهادها می رود. به نظر من بزرگترین ضعفی که امروز جامعه مدنی افغانستان دارد، اینست که این نهادها اکثرا از نظر مالی بیش از حد وابسته به کمکهای نهادهای مختلف هستند، و این میتواند آسیب بزرگی به بدنه جامعه مدنی افغانستان وارد کند، چون تا یک سال دیگر حمایتهای مالی جامعه جهانی از افغانستان کمتر خواهد شد، و فعلا هم ما شاهد کاهش این پشتیبانی هستیم.

* با این وجود راه فرار از ضعفهای این نهادها چیست و از نظر شما برای بهبود وضعیت کار و نقش این نهادها در افغانستان، چه باید کرد؟

طوری که من قبلا هم اشاره کوتاهی به این مورد داشتم، مهمترین کاری که در این زمینه میشود انجام داد این است که، نهادهای مدنی که فعالیتهایشان ضعیف است و تنها به منظور جمع آوری پول و ایجاد بازار به نام یک نهاد مدنی عرض وجود کردند، مدغم شوند به نهادهای فعالتر، و از این راه میتوانیم از ضعفها و آسیبهای جامعه مدنی بکاهیم. و در مجموع برای سالمتر شدن و هر چه فعالتر شدن جامعه مدنی در افغانستان، باید میزان آگاهی مردم در مورد جامعه مدنی و نقش موثر و فعالش در یک محیط و فضای دموکراتیک بیشتر شود. تا مردم از تاثیرگذاری حرکتهای مدنی در سطح سیاسی و اجتماعی باخبر شوند.

* در یازده سال اخیر رسانه ها در افغانستان رشد خیلی خوبی داشتند، از نظر شما میزان رشد و توسعه سیاسی رسانه ها در افغانستان چطور بوده؟ 

قبل از نظام کنونی، مردم در افغانستان رسانه ای نداشتند، فقط در تمام افغانستان یک رسانه شنیداری داشتیم به نام رادیو افغانستان که از طرف طالبان گردانده میشد.

پس از ایجاد حکومت تازه نیاز شدیدی به رسانه ها در جامعه افغانستان احساس میشد، و همین نیازمندی توانست فضای خیلی خوبی را برای رشد و پویایی و فعالیت هر چه بهتر رسانه ها در افغانستان ایجاد بکند.
بزرگترین دستاورد ده ساله این کشور، اگر خارج از بدنه قدرت محاسبه کنیم رسانه های فعال و آزادی بیان است. رسانه های افغانستان امروز فعالترین رسانه ها در سطح منطقه هستند و از بیشترین آزادیها در سطح منطقه برخوردارند.

همین آزادی ها زمینه رشد بیشتر رسانه ها را مهیا کرد. خوشبختانه ما در افغانستان قانون رسانه های همگانی داریم که حامی فعالیتهای رسانه ای در افغانستان است.
نهادهای مختلف دفاع از حقوق خبرنگاری داریم که فعالیتهای چشمگیری دارند و همواره به مشکلات اهالی رسانه ها رسیدگی کرده اند، و تمام اینها در واقع عواملی اند که توانستند رسانه های افغانستان را به کمال برسانند.

در کل از نظر من وضعیت رسانه ها در افغانستان بسیار امیدوار کننده است و این میتواند الگویی باشد برای رشد و پیشرفت افغانستان  در تمامی قسمت‌ها. همینطور نقش فعال نسل جوان در رسانه ها باعث رشد جامعه رسانه ای افغانستان شده. جوانان فعال رسانه ای افغانستان هر چند بدون تجربه اما با ابتکار وارد صحنه شدند.

* در افغانستان چقدر از مطبوعات حمایت می شود؟

خب همانگونه که مطبوعات دستاوردهای بزرگی در این چند سال داشتند، مشکلاتی هم دارند. که این مشکلات بیشتر ناشی از عدم آگاهی برخی افراد و نهاد ها از قانون رسانه ها، و نقش آنها در جامعه دموکراتیک است.

برخی فکر میکنند رسانه ها دشمن یک عده مشخصی در نظام سیاسی افغانستان هستند، در حالیکه چنین نیست. رسانه های افغانستان تنها به همان رسالتشان که اطلاع رسانی به مردم است عمل میکنند. باید گفت مشکلاتی که دامنگیر رسانه ها میشود بیشتر از کسانی است که از حقوق مردم افغانستان و آزادی هایی که برایشان داده شده و همینطور قانون اساسی افغانستان آگاه نیستند.

* با اینکه حکومت افغانستان همواره ادعا میکند که وضعیت آزادی بیان در افغانستان در سطح منطقه بی نظیر است، و شما هم در صحبتهایتان چنین گفتید ولی باز هم در این اواخر شاهد پخش گزارشهایی در مورد آزار و اذیت و یا هم بازداشت خبرنگاران بوده ایم، از نظر شما میزان دخالت و اعمال محدودیت توسط دولت و دیگر قوای حکومتی در افغانستان بر رسانه ها چگونه است؟

بدون شک اعمال فشار بر رسانه های افغانستان وجود دارد، و باز هم تکرار میکنم که ناشی از عدم آگاهی مسئولان حکومتی و امنیتی از قانون است.
من به صراحت می توانم بگویم که آنها از قانون بی خبرند و تجربه بارها این گفته را ثابت کرده است. متاسفانه کسانی که باید حامی قانون باشند از آن بی خبرند، و این بی خبری از قانون، همیشه مشکلاتی را دامنگیر رسانه های افغانستان کرده است.

در تمام مواردی که خبرنگاران مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند و یا هم بازداشت شده اند، زمانی که نهادهای حکومتی و امنیتی با واکنش رسانه ها مواجه می شوند، فورا عذرخواهی می کنند. و این عذرخواهی در واقع نشانه پذیرفتن اشتباه است، و آنها با پذیرفتن اشتباهشان میفهمند که خلاف قانون برخورد کردند.
من فکر میکنم که با روی کار آمدن حاکمیت قانون در افغانستان به صورت بایسته و کامل، این مشکل میتواند از دامن رسانه ها برچیده و یا حداقل کم شود.

* از نظر شما به عنوان یک فعال مطبوعاتی میزان آمادگی افغانستان برای برگزاری انتخابات چگونه است و نقش نهادهای مدنی و مطبوعات در این مسیر به چه صورت است؟

فضایی که ما در افغانستان داریم برای انتخابات مساعد نیست، ما هنوز هم مشکلاتی در راستای برگزاری یک انتخابات شفاف در افغانستان داریم.
این نشات میگیرد از تصمیم گیری ها و دخالت دولت در امور انتخابات. کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان باید استقلال داشته باشد اما در مواردی دیده میشود که حکومت می خواهد برای این کمیسیون خط و نشان تعیین کند و در واقع این کمیسیون را از مسیر استقلال آن منحرف می کند.

سیستم انتخاباتی افغانستان، پس از دو دوره هنوز هم دارای مشکلات فنی است، کسانی که باید رای بدهند هنوز مشخص نیستند، در انتخابات گذشته ما شاهد بوده ایم که تعداد زیادی از مردم با کارتهای جعلی توانستند چندین بار رای بدهند که سرو صداهای زیادی را نسبت به عدم شفافیت انتخابات بلند کرد، ما در انتخابات پیش رو هم همان مشکل را خواهیم داشت.

از نظر من باید فهرستی دقیق از کسانی که واجد شرایط رای دهی هستند ترتیب شود و همینطور برای ایجاد شفافیت در انتخابات، شناسنامه های الکترونیک توزیع شوند تا هر شخص بتواند فقط یک رای بدهد.

استفاده از کارتهای رای دهی قدیمی میتواند زمینه تقلب و فساد گسترده در انتخابات آینده ریاست جمهوری را فراهم کند. همینطور در مورد نقش نهادهای مدنی و رسانه های افغانستان در این مسیر باید گفت که، این نهادها همواره موضع شان را در برابر انتخابات افغانستان آزادانه اعلام کرده اند، و بارها تلاش کرده اند تا با اعمال فشار بر حکومت افغانستان و کمیسیون مستقل انتخابات، شرایطی را که برای انتخاباتی سالم در افغانستان نیاز است به این کمیسیون بقبولانند، از جمله توزیع کارت هویت الکترونیک.

همین طور رسانه های افغانستان تلاش میکنند که آگاهی مردم را نسبت به اهمیت انتخابات بالا ببرند. نهادهای امنیتی و ناظر بر انتخابات و همینطور ائتلافهای سیاسی افغانستان باید فعالیتهای خود را گسترده تر سازند. حکومت افغانستان باید به کار نهادهای ناظر بر انتخابات اهمیت قائل شود.

عملکرد صادقانه این نهادها میتواند مردم افغانستان را به سوی پیروزی و جامعه دموکراتیک هدایت کند و همینطور عملکرد ناشیانه شان هم می تواند افغانستان را به سالهای قبل برگرداند.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *