وزارت امور خارجه و میراث مکتوب ادبیات فارسی

بابک عبدالهی، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی

تحقیق و تدقیق در بررسی نسخ دیوان حافظ و پراکندگی گسترده نسخ کهن و خطی فارسی در سراسر گیتی، محقق را بصورت ناخودآگاه با در نظر داشتن فرض اصلی، به محتوایی معضل گونه رهنمون می سازد که بحث در آن بس واجب است. خصوصا برای اصحاب دیپلماسی و دنبال کنندگان خط و مشی سیاست بین المللی کشور در باب مسئله فرهنگ. یقینا میتوان اینگونه بیان کرد که سیاست خارجی در نهایت می بایست متضمن تحقق و تحصیل منافع همه جانبه یک کشور باشد، خواه عرصه اقتصاد، خواه سیاست و خواه فرهنگ.

در این یادداشت در صدد آن هستیم تا نگاهی آرمانگرایانه به ضرورت تعیین دستورکارهای فرهنگی خاص، متفاوت و بی پیشینه در حوزه حراست از دستمایه های فرهنگی غنی و میراث مکتوب مان با تاکید بر نسخ خطی موجود در کتابخانه های دانشگاهها و یا محافل سیاسی کشور های اروپایی داشته و از این منظر آنچه را میتوان تصور نمود با تاکید بر احترام کامل به قوانین موضوعه بین المللی و پذیرفته شده، به بررسی بنشینیم.

فرهنگ نوشتاری و ادبیات کهن ایران، به واسطه گستردگی و حوزه عمیق و عریض نفوذ زبان فارسی در اقصی نقاط جهان، هیچ گاه ایستا نبوده و پویایی وصف ناپذیری را همواره در کلیه مراحل رشد و تعالی خود طی کرده است. این پهنه فراخ از ترکیه امروزی تا شبه قاره هند از یکسو و از هرات تا بلخ و کشمیر و بنگال از سویی دیگر با وجود شاعران و عارفان بزرگ، از روشن ترین وجوه تاریخ ایران است و هیچ نیازی به اثبات آن هم نیست.

توسعه و نضج زبان فارسی در نقاط مختلف حوزه تمدنی شبه قاره که توسط گورکانیان هند( مقارن با صفویه در ایران) بسیار ارج نهاده شد، منجر به کتابت آثار متعدد از اندیشمندان بزرگی شد که با بررسی آن و واکاوی در خور، درخواهیم یافت که هر کدام واجد ارزش ادبی، علمی و جامعه شناختی شایان تحسین و توجهی بوده و سندی پر برگ بر افتخارات تاریخ این سرزمین افزوده است. در بررسی های ادبی و فرهنگی مربوط به آثار مکتوب، یک فرض مهم است آنست که محتوای این آثار تا چه حد بر فرهنگ عمومی و شخصیت اجتماعی ایرانیان تاثیر داشته و اینکه این دستمایه های عظیم فرهنگی تا چه میزان، مدخلی برای تحقق جامعه مدنی متاثر از فرهنگ اسلامی-ایرانی شده است، به نحوی که نیاز به بومی سازی مدرنیته اروپایی نباشد.

در مورد این فرض نرم افزاری یادداشت حاضر البته می بایست بسا مفصل تر و مبسوط تر سخن گفت و مجالی دیگر را میطلبد. دیگر آنکه داشته های سخت افزاری ما و میراث مکتوب ایران خصوصا در باب زبان ادبیات فارسی چه میزان است. به بین ساده تر آنکه چرا نسخ خطی مربوط به یک کشور در کتابخانه های اروپا و مراکز شرق شناسی کشورهایی که هیچ نسبتی با این متون ندارد نگه داری میشود. بطور مثال چرا ی نسخه قدیمی از دیوان حافظ در کتابخانه بادلیان دانشگاه آکسفورد نگه داری شود؟ دقیقتر آنکه چرا اروپاییان به میراث کهن و مکتوب حوزه زبان فارسی هم رحم نمی کنند و به نوعی این میراث را به اسارت خویش نگاه داشته اند و تاسف برانگیزتر آنکه هرگاه محقق ایرانی بخواهد از این میراث استفاه کند می بایست وجه قابل توجهی به حساب کتابخانه های موردنظر واریز نموده تا شاید بتواند نسخه ای از تصاویر کتاب مورد نظر را دریافت و در تحقیقات خود استفاه کند، اما دست یابی به اصل نسخه همچنان در انحصار است و غیرممکن. مگر آنکه دولت های اروپایی میلشان بکشد و تصویر تعدادی از این کتاب ها را آنهم بسته به نظر و ذائقه خودشان در تارنمای کتابخانه هایشان منتشر کنند!

اگر بخواهیم فهرستی از آثار کهن ادبیات فارسی را در کتابخانه های اروپا و آمریکا ارائه کنیم، کتابی میشود و نوشتاری مفصل می طلبد که البته تحقیقات مفصلی در این باره نیز در چند مجلد گوناگون صورت گرفته و به چاپ رسیده است. اما به اختصار و با اندوهی پیوست، به برخی اشاره می کنیم.

در کتابخانه کنگره آمریکا، برگرفته از خبر منتشر شده در ۱۴ فروردین ۱۳۹۸ در تارنمای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، فهرستی از کتب خطی نظیر مثنوی معنوی، کلیات سعدی و خمسه نظامی آمده است! در بررسی های دیگر در این زمینه نیز از جمله کتابهای منتشر شده در باب این موضوع به کتابی برخواهیم خورد تحت عنوان فهرست نسخه های خطی موجود در دانشگاه شرق شناسی جمهوری چک. در این کتاب نیز نتایج جستجوها بسیار عجیب و تاسف آور است. از جمله آثاری که در این کتابخانه نگهداری می گردد میتوان به مواردی نظیر خمسه نظامی، خسرو وشیرین، لیلی و مجنون و پنج گنج، مخزن الاسرار اثر حکیم نظامی، دیوان حافظ، گلستان سعدی، دیوان بیدل دهلوی، دیوان صائب تبریزی و مثنوی معنوی اشاره داشت. افزون بر این نسخ خطی میراث کهن ادبیان فارسی در کتابخانه دانشگاه آکسفورد، خصوصا کتابخانه بادلیان نیز بسیار قابل توجه است که اشاره به آن مجل مفصل تری را می طلبد.

اما آنچه به نظر این یاداشت مهم است آنست که دستگاه دیپلماسی کشور که در همه عرصه های دفاع از منافع ملی همواره کوشیده و موفق عملکرده است، در تدوین اقدامات فرهنگی در عرصه های بین المللی، به بررسی فرضیه حقوقی ضرورت ایجاد رویه های قانونی لازم در بستر پیگیری های بین المللی و دیپلماتیک با موضوع بازپس گیری میراث مکتوب و کهن مربوط به ایران اسلامی، بصورت مجدانه و با استفاده از تمامی اهرم های حقوقی و قانونی لازم، بپردازد. گرچه یقینا این مهم در دستور کار بوده و هست، اما استمرار پرداخت به آن و استفاده از راهکارهایی که میتواد ایجاد رویه قضایی را در بستر حقوق بین الملل در پی داشته باشد، نظیر تاسیس دبیرخانه موضوعه تا حصول نتیجه، راهکارآفرین و نتیجه بخش خواهد بود.

به امید تحقق بازپس گرفتن آثار گرانبهای میراث مکتوب و کهن ادبیات فارسی از کتابخانه های سراسر جهان و نگاهداری از آن در کتابخانه ملی، انشاالله.