اقتصادی که خشک شده است

اسماعیل کهرم بوم‌شناس و فعال شناخته شده محیط ‌زیست در یادداشتی نوشت:

کوروش بزرگ هزاران سال قبل در دعایی جاودان برای ایران و ایرانی می‌گوید: «خداوندا این سرزمین را از دروغ، خشکسالی و حمله بیگانگان در امان نگه دار.» عبارتی که امروز بسیاری از ایرانیان آن را از حفظ دارند و به آن فکر می‌کنند. در میان این سه گانه اما مشکل کمبود آب برای این سرزمین یک مشکل جدی و پایدار است. این روزها باز هم خبرهایی درباره کمبود آب در کشور و حتی احتمال سهمیه‌بندی شدن آب در کشور به گوش می‌رسد؛ خبرهایی که هرچند در هر سال تکرار می‌شوند، اما متاسفانه راهکارهای عملیاتی برای برون‌رفت از این مشکلات هرگز اندیشیده نمی‌شود. باید بدانیم که بدون آب توسعه پایدار به هیچ عنوان در کشوری محقق نمی‌شود، رشد تولید عینیت پیدا نمی‌کند و رفاه برای مردم ایجاد نمی‌شود. بدون آب آینده برای نسل‌های جوان وجود ندارد و ثروت ایجاد نمی‌شود. در این یادداشت تلاش می‌کنم که به چرایی بروز این مشکل اشاره کنم. 

۱) مساله اصلی این است که کشور دچار خشکسالی شده و بارشی صورت نگرفته است. سال آبی از اول مهرماه شروع می‌شود، امروز ۸ آذرماه است؛ مهر پایان یافته، آبان رفته و به میانه‌های آذر رسیده‌ایم و هیچ بارندگی قابل توجهی در شهرهای ایران صورت نگرفته است. مساله مهم‌تر اما آن است که ما زیرساخت‌های لازم را هم تدارک ندیده‌ایم تا در شرایط سخت آب مردم و واحدهای اقتصادی را تامین کنیم. یعنی هم کمبود آب داریم و هم برای روزهای مبادا زیرساخت و برنامه‌ای نداریم. در این شرایط مسوولان تصمیم‌ساز به جای برنامه‌ریزی درست، فقط به فکر احداث سدهای بزرگ و غول‌پیکر هستند، در حالی که برنامه‌های بانک جهانی نشان داده است که سدهای بزرگ دردی از مشکلات ایران دوا نمی‌کند. وقتی سد دز ساخته شد، هفتمین سد بزرگ عالم بود، اما مشکلی از ایران حل نکرد. سد سفیدرود هم گرهی از مشکلات ایران باز نکرد. راه چاره ایران آن است که آب به صورت مستمر بازیافت شود. یعنی محل‌های تصفیه در شهرهای بزرگ مثل تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز و… ساخته شود و سدهای کوچک جایگزین آنها شوند. یعنی در هر منطقه از تهران چند منطقه بازیافت تاسیس شوند که آب را مجدد، مجدد و مجدد استفاده کنند. در غیر این صورت وضعیت کمبود آب نه تنها بهبود نمی‌یابد بلکه هر سال بدتر نیز می‌شود.

۲) مشکل بعدی در حوزه کمبود آب آن است که برنامه‌ریزی‌های اقتصادی و صنعتی ایران با مورد توجه قرار دادن این مشکل تدوین و اجرایی نشده است. دامنه وسیعی از صنایع آب بر ایران در شهرها و استان‌های کم آب ایران ساخته شده است. یعنی صنایع بزرگ فولاد و سیمان و آهن و… در اصفهان و یزد و کرمان و… احداث شده‌اند. این در حالی است که یک چنین صنایعی می‌بایست در کمربند شمالی و جنوبی ایران احداث می‌شدند. زمانی که سدی روی رودخانه زاینده‌رود احداث شد و صنایعی مانند ذوب آهن و فولاد در اصفهان احداث شدند، کارشناسانی مانند من بسیار هشدار دادند که عاقلانه این است که این صنایع در کناره دریای خزر یا خلیج فارس ایجاد شوند. اما مسوولان که منطقه‌ای و کوچک فکر می‌کردند، گفتند: «یعنی می‌گویید، مهندس اصفهانی برود در گیلان کار کند؟» من هم پاسخ دادم: «به همان دلیلی که مهندسی گیلانی می‌آید در اصفهان کار می‌کند، کارکردن مهندس اصفهانی در گیلان یا بوشهر یا خوزستان ایرادی ندارد.» اما آقایان مسوول، توجهی به این تذکارها نکردند تا مشکلات فعلی ایجاد شود. باید بدانیم، تحمیل کردن این سدهای بزرگ و صنایع آب‌بر، اشتباه بوده است. اما خطرناک‌تر از اجرای این طرح‌ها، پافشاری بر ادامه این رویکردها است. متاسفانه باید بگویم، فازهای بعدی این صنایع عظیم در حال احداث و اجرا است. متاسفانه دشت‌های اطراف اصفهان مانند خوراسگان، فرونشست ۲۰ سانتی‌متری سالانه دارند. این فرونشست به دلیل برداشت‌های زیاد از آب است. 

۳) از سوی دیگر در بسیاری از استان‌های کم‌آب محصولات کشاورزی کشت می‌شوند که نیاز به آب زیادی دارند. باید دید چرا ۲۰ استان ایران برنج می‌کارند در حالی که تنها ۲ الی ۳ استان کشور توانایی کشت برنج را دارند. این تصمیمات اشتباه آب به عنوان یک منبع ارزشمند توسعه را از میان می‌برد و ایران را از توسعه پایدار و تمدن‌سازی دور می‌کند. بنابراین زیرساخت عبارت است از درست کردن ایستگاه‌های استفاده مجدد از آب در تهران بزرگ و سایر کلانشهرها. در وهله بعدی نیز به جای سدهای بزرگ باید سدهای کوچکی برای ذخیره آب ساخته شود. با توجه به این توضیحات باید زمینه استفاده مجدد از آب به صورت مستمر فراهم شود. بسیاری از کشورها با میلیون‌ها جمعیت و قرار گرفتن در مناطق کم‌آب به گونه‌ای آب را بازیافت می‌کنند که یک قطره آب هم از میان نمی‌رود.

ما در ابتدا باید نشانه‌ای از این تغییرات اساسی را با یک برنامه‌ریزی علمی، بر اساس تجارب داخلی و بین‌المللی ببینیم و سپس در سطح مدیریت خرد آن را دنبال کنیم.

این خواسته‌ای است که دلسوزان کشور دارند و این نقدها برای ساختن مطرح می‌شود و نباید به آنها به چشم تردید نگاه کرد.