شبی که باعث خشم و خنده شدید پروفسور کرمزاده شدم

 

دکتر عباس امام
خوزستان پژوه، دانشگاه شهید چمران اهواز

روزهای آغازین خرداد سال ۱۳۹۶ بود؛ ایام مبارزات انتخابات ریاست جمهوری دور دوازدهم که منجر به انتخاب حسن روحانی شد. در ستاد دانشگاهیان اصلاح طلب در منطقه گلستان اهواز ، چند شب من مجری برنامه بودم (شوربختانه، گمان کرده بودم علی آباد حسن روحانی دهی است .) !!در یکی از شب ها که نزدیک به ۵ خرداد سالروز کشف نفت در سال ۱۲۸۷ شمسی در مسجد سلیمان بود، من از پشت تریبون به این اشاره کردم که کشف نفت در بیابان برهوت و بیغوله مسجدسلیمان آن زمان (که هنوز حتی این اسم را نیز نداشت) چگونه باعث بروز انقلابی عظیم در کلیه ساختارهای حیات اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی ما خوزستانی ها و ایرانی ها شد. بعد، متقابلا به این نیز اشاره کردم که متاسفانه در دوران پس از انقلاب، ما نفت، عمده ترین سرمایه ملی خود را، به تاراج داده ایم.
بعد از سخنان مختصر ده دقیقه ای اینجانب، استاد گرامی جناب پروفسور کرمزاده (چهره ماندگار ملی رشته ریاضیات در ایران) از میان جمع برخاستند و با برافروختگی و خشم به من تاختند که چرا در سخنانم از سه صفت منفی بیابان، برهوت، و بیغوله برای توصیف مسجد سلیمان استفاده کردم. من، باتوجه به سال های سال آشنایی و ارادت خاص به استاد پروفسور کرمزاده عزیز بی درنگ دریافتم که جناب پروفسور کرمزاده که زاده و اهل مسجد سلیمان بوده و با تمام وجود عاشق جای جای این شهر هستند، احتمالا گمان کرده اند که اینجانب خدای ناکرده قصد تحقیر و توهین مسجد سلیمان و مسجد سلیمانی ها را داشته ام. خدمت ایشان توضیح دادم که منظور بنده فقط و فقط بیان واقعیات تاریخی بوده و نه چیز دیگری،چرا که تمام روایات، اسناد و مدارک تاریخی و حتی عکس و فیلم های موجود از زمان کشف نفت در آن زمان ، نشان می دهند که میدون نفتون (اسم آن زمان مسجد سلیمان) را جز با همان سه صفت نمی توان توصیف کرد. به هرحال، با اندکی توضیحات متقابل بین بنده و پروفسور کرمزاده عزیز رفع سوتفاهم شد.
بعد از آن نشست که با برخی دوستان و همکاران در سرسرای همان ساختمان دوباره دور هم جمع شده بودیم، نزد پروفسور کرمزاده رفتم و با لحن شوخی بحث را پی گرفتم که “جناب دکتر کرمزاده! مگر غیر از این بوده که میدون نفتون تا قبل از تلاش های کاشف نفت مسجد سلیمان یعنی مهندس جورج رینولدز انگلیسی (به نمایندگی از ویلیام ناکس دارسی ) قرن ها بوده در فقر و فلاکت می سوخته و به لطف همین نفت کشف شده توسط انگلیسی ها بوده که مسجد سلیمان ظرف ۲۰ سال از بیابانی برهوت به شهری آباد و با شناخته شدگی بین المللی تبدیل شده؟! دکتر جان!! تروخدا بگو اگه رینولدز و دارسی نبودند شما چطور می توانستی امروز با افتخار از عمران و آبادی بی نظیر مسجد سلیمون دوران کودکی، نوجوانی، و جوانی خودت و دیگر مسجد سلیمونی ها دم بزنی؟؟!”
این بار، پروفسور کرمزاده با این مقدمه مستند راحت تر مساله را پذیرفت . و من در ادامه و باز به لحنی خودمانی و شوخی خدمت استاد عرض کردم “دکتر جان! من نظرم اینه که اگه رینولدز به نفت نرسیده بود، ما هنوز که هنوزه در مسجد سلیمان فعلی و کوه های اطراف و پش آن، همچنان فقط مشتی عشایر داشتیم و چوپان هایی بخت برگشته بی بهره از همه چیز!! “. اینجا بود که پروفسور با آمادگی و با صداقت کلام ایلیاتی خاص خود فورا با خنده ای شدید در آمد و گفت “راست می گی امام!! والله اگه انگلیسی ها نبودن، من هم باید الان همون دور و اطراف چوپانی می کردم “!! این جمله استاد، ولوله ای در جلسه انداخت و استادان همکار که در آن جمع حاضر بودند و با مناعت طبع و صراحت لهجه پروفسور کرمزاده و وارستگی ایشان آشنا بودند، همگی ایشان را تحسین کردند و همه با هم چند دقیقه خندیدیم.
این واکنش شوخ طبعانه پروفسور کرمزاده عزیز، مبین نوعی درس آموزی تاریخی نیز بود و آن اینکه ما ایرانی ها طی صد و اندی سال گذشته نوعا جنبه های منفی استخراج و فروش نفت را برجسته کرده و به جنبه های مثبت آن توجه شایسته نکرده ایم . باید واقعیت را پذیرفت که در معامله میان ایران و انگلیسی ها در آن ماجرا، هم انگلیسی ها سود سرشار بردند و هم ما ایرانی های فاقد دانش فنی، فاقد فناوری مربوطه، و فاقد پول سرمایه گذاری . با تزریق درآمد حاصل از این معامله بود که در ایران میلیون ها نفر از تحصیلات جدید برخوردار شدند، بهداشت به صورت اساسی متحول شد ، صنعت و کشاورزی مدرن پای گرفت، بانکداری و بیمه رونق گرفت، هنر و رسانه های نوین شکل گرفت، ورزش های جدید پدید آمد، دانشگاه ها سر بر آوردند، ارتش و نیروهای مسلح نوین ظهور یافت و ده ها پدیده مثبت دیگر. و این وضعیت، همان چیزی است که امروزه از آن با عنوان “معامله برد – برد” نام می برند . ظهور صدها پروفسور از خانواده های معمولی یا فقیر ایرانی از دستاوردهای معامله نفتی ما با انگلیسی ها در قضیه نفت بوده است. بیایید فقط نیمه خالی لیوان را نبینیم! نیمه پر لیوان هم جلوی چشم ماست!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • حسن فروغی درود بر هر دو دوست و همکار فرهیخته و صاحب نام جنابان دکتر امام و دکتر کرمزاده. هر دو مایه افتخار دوستان، دانشگاهیان، خوزستان و کشور عزیزمان ایران. شاد، پویا و مانا باشید.
  • ناشناس درودبراستادان روشن بینِ فرهیخته وواقعیت پذیر دکترامام ودکترکرم زاده هردوعزیز!
  • محمد امیری با سلام. چند روزی بعد از آن جلسه بنده به اتفاق دکتر امام عزیز رفتیم خدمت پروفسور متواضع و دوست داشتنی و همان شوخی ها را از زبان ایشان شنیدم باضافه خاطرات زیبایی از سالهای ۵۵ و ۵۶ که بسیار آموزنده بود.
  • مهدی استاد امام به جهت وصلت با مسجدسلیمانی ها ، کاملا با روحیه پاک و خالص و صادقانه بختیاری ها و عشق شدید آنها به شهرشان آشنا هستند. مستدام باد پژوهش های تاریخی ایشان.
  • محسن دکتر امام داماد بختیاری ها هستند و کاملا با روحیه پاک و خالص وصادقانه بختیاری های مسجدسلیمانی و عشق وافر آنها به شهرشون آشنا هستند.
  • نیل ساز سلام وعرض،ارادت با خواندن این اتفاقات تاریخی جای امیدواری است که خیزشی برای نوشتن وخواندن در این شهر بوجود اید موفق وموید وتندرست باشید