وزیر نیرو، کارون شور شده، وارفته و در شرف مرگ را ببیند

اگر کشاورزان مناطق کویر ، بر اثر خشکسالی آسیب دیده اند ، بدانند ۲۰۰ روستای استان چهارمحال و ۷۰۰ روستای استان خوزستان در اوج گرمای تابستان و تاکنون، با تنش شدید آب آشامیدن مواجه اند

غلامحسین رنجبرها

وزیر نیرو اگر بی طرف است که نیست! باید از کشاورزان مظلوم خوزستان و چهارمحال بختیاری هم عذرخواهی کند ، و ضمن پرداخت خسارات نخل کاران زیان دیده ، جلسه احیای کارون در شرف مرگ ، وارفته ، شور شده ، بی رمق شده و تبدیل شده به کانال انتقال فاضلاب را برگزار کند.

اگر تجمعات اصفهان ، سناریوی هدایت شده و نمایش تظلم خواهی توسط مافیای بیرحم آب در راستای بسترسازی روانی و زمینه چینی اجتماعی ادامه سریعتر و قوی تر غارت حقآبه چهارمحال قانع و خوزستان ستم دیده نیست، پس کارون پژمرده ، این شاهرگ حیاتی اقتصاد دو استان را هم احیاء کند!

مافیای شصت ساله آب با عملکرد مخرب انتقال آب میان حوزه ای به بهانه آب آشامیدنی، ولی در عمل جهت انواع کشت و زرع و مصارف گسترده صنعتی و جنگل سازی و توسعه وسیع فضای سبز، مصرانه در خیال آنند که زورمندانه، خوزستان و چهارمحال را کویر و کویر مرکزی را از آب غارت شده سیراب و به خیال واهی خود آباد نمایند.

اگر خشکسالی فراگیر کل ایران ، زیان آور است ، برای مردمان چهارمحال و خوزستان هم زیان آور بوده و هست.

طبیعت، مداخلات بیرحمانه و غیرعلمی چرخش مسیر حرکت انبوهی آب را هضم نمی کند، خلقت ، اگر ضرورت می دید ، خود ، مسیر حرکت آب را به سمت فلات مرکزی هدایت می کرد.

فرونشست های بیشمار و وحشتناک زمین در مناطق کویر و بویژه اخیرا در شهر اصفهان ، آلارم و پاسخ برداشت های بی رویه و غیرعلمی و خودسرانه ذخائر استراتژیک چندهزار ساله منابع آبهای زیر زمینی ، ارزیابی شده اس.

آثار و عواقب خشکاندن تالاب های طبیعی خوزستان ، موجب پدیداری گسترده پدیده شوم ریزگردها و کاهش سریع حجم منابع آبی شیرین زیرزمینی جنوب ایران و گرمایش بیشتر منطقه، بوده است!
اگر کشاورزان مناطق کویر ، بر اثر خشکسالی آسیب دیده اند ، بدانند ۲۰۰ روستای استان چهارمحال و ۷۰۰ روستای استان خوزستان در اوج گرمای تابستان و تاکنون، با تنش شدید آب آشامیدن مواجه اند

اصفهانی های محترم ، بحران آب را منطقی و عقلایی و به سیاق نیاکان مان که خشم طبیعت را هیچگاه بر نمی انگیختند، بلکه به خلق سازه های آبی ابتکاری سازگار با نظم و نظام طبیعت مبادرت می ورزیدند ، مرتفع نمی کنند و در صدد نیستند به قوانین ، کنش و واکنش حقآبه چند میلیون ساله حاکم بر طبیعت احترام بگذارند ، و همه اش به گزینه آسان به یغما بردن سهم آب دیگران و دستبرد غیر اصولی و نافی سرشت ذاتی طبیعت، می اندیشند.

اصفهانی ها و یزدی های محترم در شش دهه گذشته نشان داده اند که عملا ، با دست خودشان مناطق فلات مرکزی را غیر قابل سکونت خواهند کرد و فرسایش تمدنی مرکزیت ایران را رقم می زنند.

مافیای پر نفوذ آب ، که بر بستر رانت ، قانون و نظم ذاتی طبیعت را درک نمی کند، دخل و تصرف بی رویه ، غیر قانونی و بدون پیوست زیست محیطی و بدون مطالعه عمیق همه جانبه ، تغییر مسیر چند میلیون ساله روند حرکت آب ، کل نظم سرشتی و اکوسیستم ارگانیک منطقه وسیعی را دستخوش تلاشی درونی خواهند کرد ، و خشم طبیعت و انواع مخاطرات ناهنجار را تحریک و پدیدار خواهند کرد ، و به عواقب خطرناک مناقشات اجتماعی بین استانی ناشی از این غارت کلان آب، وقعی نمی گذارند.

عقلای فن و صاحبان خرد، می دانند و تردیدی ندارند که بنا به تجربه تاریخ بشریت ، اثبات شده است که ، چرخه طبیعت وکائنات ، حیات هوشمند دارد و دخل و تصرف نادانانه بشر متجاوز را ، با حوصله و در جای خود در کسوت انواع مخاطرات بسیار زیانبار ، پاسخ می دهد.
برای مثال : سیل بنیاد کن دروازه قرآن شیراز و سیل مخرب ماسوله در سال ۲۰۰۰ ، بازتاب دخل و تصرف متجاوزانه بشر، در چرخه هوشمند طبیعت بود.

آباد کردن موقت خانه خود به قیمت پر درد و رنج تخریب خانه همسایه ، اگه عاقبت و سرانجام مثبتی داشت ، هیچ یک از ظالمین دنیا ، به فنا نمی رفتند.

ویران کردن اقتصاد ، اشتغال و هوای جنوب ایران با جمعیتی بیش از ده میلیون نفر و تحمیل موج مهاجرت میلیونی و اجباری ، به خاطر تامین آب کشت برنج فلات مرکزی و تامین آب ۱۵ کارخانه بزرگ آب بر فولاد و ده ها مجتمع تولیدی پر مصرف آب در مناطق کویر در اوج خشکسالی ها ، نشان از بی درایتی و رفتار غیرعقلایی و ستیزگونه با چرخه نرمال طبیعی اقلیم منطقه است.

تکرار می شود، این ستیز دراز مدت و همه جانبه را ، اکوسیستم قاعده مند ساختار طبیعت و کائنات ، بی پاسخ نمی گذارد.

شوربختانه ما ایرانیان برغم داشتن اقالیم خشک ، نیمه خشک و ابرخشک، هنوز قدر آب را نمی دانیم، تدوین مهندسی استراتژیک نقشه راهبردی آب کشور به کمک دانشمندان و حتما با همکاری کنشگران بخش، جدی گرفتن آبخیزداری و پرداختن وسیع به ابتکار سنتی آبخوانداری و مهار ریزش های جوی زمستانه ، عمومی کردن و فراگیر کردن تصفیه آبهای مصرفی ، توقف سد سازی و بویژه تامین کسری آب استان های مرکزی از رهگذر خلیج فارس و دریای عمان در ذیل پروژه های عظیم ملی، و توقف انتقال میان حوزه ای جدید آب از چهار محال و برچیدن و تعطیلی کامل تمامی تونل های انتقال آب موجود از ۶۰ سال پیش تا کنون، نه تنها وحدت ملی مردم ایران را مخدوش نمی سازد بلکه ، امنیت و تداوم آبدهی این راهکارهای جدید، صد در صد پر قوام و تضمین خواهد بود و متعاقبا در این صورت ، حیات طبیعی کارون بزرگ قابل کشتیرانی ، در راستای تامین آب شیرین ده ها هزار هکتار زمین تشنه ، مجددا احیاء خواهد گردید، ان شاالله