به بهانه بیستم مهرسالروز تولد اسطوره بی همتا آواز و موسیقی بختیاری ” آ بهمن علاالدین”

منوچهر دوستی

«بنگ بکن تا که پیایل بیان هیاری
آخه مال ره بار ونه جا وارگه پاری»

نمیدانم که این چه سر و سری است که هرکس که حتی کمترین آشنایی با زبان و گویش و گفتار و موسیقی شادی بخش و فاخر بختیاری دارد هرگاه که بخواهد برای کنکاش، یاگوش سپردن و یا استفاده ازمتن و غنای روح بخش آن به موسیقی وترانه های زیبادراین قوم و ایل وتبارپناه ببرد و ورود نماید،مستقیما با دلدادگی و یا توصیه اهل فن و حتی عامه مردم لر وبختیاری زبان به سراغ ترانه هاوآهنگهای دلنشین و ماندگار اسطوره آواز و موسیقی محتوایی و پر ازعشق و سوزوگداز و مهربانانه وشادی بخش بختیاری یعنی “آ بهمن علاالدین” می رود. وبه هربهانه آنها را هم زمزمه می کند و می خواند وازبرمی کندیا فراتراز آن درهنگام تنهایی وتفریح و جشنهای همراه باشادمانی و رانندگی به آنها گوش فرا می دهد و از این طریق روح خود را ازاین راه غنا می بخشد*
*اما براستی مسعودبختیاری و یا همان” آبهمن علاالدین” کیست که او توانسته است با کاروکوشش خود در این راه و در مدت زمان عمر کوتاه و پربرکت و با سادگی بی همتای خویش و زیرکی تمام خود تلفیقی از دانسته ها وتلاشهای پربارخود که برخاسته وبرآمده از آیین و رسومات ارزشمند ایلی ریشه داروتنومند خود درجهت گسترش فرهنگ و موسیقی بختیاری اینگونه کامیاب و موفق گردد و موفقیت را از آن خود نماید.بی گمان باید گفت که می طلبد تا پڗوهشگران و کارشناسان و فرهنگ شناسان درحوزه مسائل ایلی و قومی وفرهنگ بختیاری و لرزبانان مدام به دنبال این چرایی و پاسخگویی روشن وقانع کننده به سوال باشند که او که چگونه و با چه ابزاری توانست با خوانش ترانه های درپستو خاک خورده و قدیمی درمیان بختیاریها و همتباران لر زبان خودش دراین وادی اینگونه بسلامت طی طریق نماید و به مقام درخشندگی محض دست یابد. او که انصافا هرگزاز ابزارتبلیغات و رسانه نه دراختیارداشت و نه از آن بهره برد.بلکه باعزم خود بیستون عشق به موسیقی ایلی خودرا با تیشه علاقه و شوق وصف ناپذیر کند و پس از عمری کوتاه ناچار رخ درنقاب خاک کشید وبه دیارحق شتافت. هرچند او ازهنگام ورود به عرصه موسیقی ازرادیو صدای خوزستان بعنوان نوجوانی خوش صدا وارد این عرصه (موسیقی) گردید و بسرعت پدیده گشت و درطی سالهای بعد ره اسطورگی پیمود. اماحقیقتا اوکه بود و به راستی به دنبال چه بود؟*
*ازنظر دور نپداریم که اینجنین مرد درعرصه افتخارآمیز هنر هرگز نه در پی نام بود و نه نان ، اما بااستادی ودرک صحیح ازمکان ونیازو زمان خود اینگونه مهربانه و باصداقت موفق گردید درمیان همه اقشارو هموطنان خود و دریک کلام درمیان سایر ایلات و طوایف وقومیتهای مختلف درسراسر کشور وخارج ازآن برای خود جا بازکند و شهره افاق گردد.نگارنده بسیارمشتاق است تا بداند او با کدام بینش و سطح توان و بضاعت دراختیارخویش درکجای زمین ایستاده بود که اینگونه توانا گردد با استادی تمام به تلفیقی ازعشق و علاقه از آداب و سنن ایلی خود به نفع باروری موسیقی فاخربختیاری و شناساندن وسیع آن به دیگران با چنین مهارت زیبایی هنرنمایی نماید.ودرمیان عموم اقشارپیروجوان و خوانندگان و سرایندگان و هنرمندان و هنردوستان هموطن وسرزمین خود به شخصیتی دوستداشتنی و کاریزماتیک مبدل گردد. هرچند او معلمی وارسته و پرتلاش و شخصیتی ممتاز وبی همتا بود و الفبای مهربانی و تلاش و پشتکار راصادقانه وبی آلایش از بر بود و بااین ویژگی کوشیده بود برای خود درمیان همگان چهره نمایی کند وجای داردتا شهادت دهیم که درسایه تلاشهای بی نظیر و تاثیرگذاراو موسیقی و ساز و آواز بختیاری مقام دیگری درعرصه توسعه برای خود پیدانمود وبکلی بارورگشت.جای دارد تا به نشانه بزرگی روح و تلاش و پشتکارواعتباری که او برای موسیقی و فرهنگ بختیاری بیش ازپیش مهیانمود، کلاه ازسربرداریم و به روان شادش همواره درود فرستیم