حال ناخوش نفت‌آبادان با طعم روزهای تکراری و وعده‌های قشنگ!

روز گذشته تمام اعضای هیات مدیره باشگاه صنعت نفت آبادان باتوجه به مشکلات فراوان و وعده ها برای کمک به این باشگاه که هرگز عملی نشدند، به صورت دست جمعی استعفا دادند تا مسئولان و نمایندگان این شهر، فرصت کافی برای جایگزین هیات مدیره و تعیین تکلیف تیم جهت حضور در لیگ بیست و یکم را داشته باشند.

به نظر می آید این استعفاها دردی از تیم فوتبال صنعت نفت آبادان دوا نمی کند زیرا این باشگاه سال ها است که به دلیل نبود بودجه مشخص و عدم تحقق وعده مسئولان برای رفع مشکلات، کاسه چه کنم چه کنم به دست گرفته است و می توان به تمام این مشکلات، عدم انتقال مالکیت نفت آبادان به شرکت پالایش نفت آبادان در یک سال گذشته و عدم پیگیری در خصوص مبالغ بلوکه شده وجوه پرداختی از سوی وزارت نفت به اداره کل ورزش و جوانان استان خوزستان را نیز اضافه کرد؛ کوهی از مشکلات که به گفته برخی از صاحب نظران به نظر می رسد تا این جا نیز هیات مدیره مستعفی برای حفظ نفت آبادان کار بزرگی انجام داده اند.

شاید عمق فاجعه وقتی بیشتر مشخص می شود که در لیگ حرفه ای تیمی در همسایگی نفت آبادان، حدود ۱۶۰ میلیارد تومان برای حضور در لیگ بیستم هزینه داشته اما بعد قطره چکانی به باشگاه صنعت نفت پول می رسید که از همین اندک مبلغ نیز بخشی صرف بدهی های گذشته شد و شاید مسئولان باشگاه در خوشبینانه‌ترین حالت با ۱۰ میلیارد تومان، تیم داری کردند و توانستند به عنوان دهمی برسند.

وقتی به گفته عضو سابق هیات مدیره این باشگاه تنها ۴۸۰ هزار تومان در حساب باشگاه است، آیا این نشان از عمق فاجعه و عدم توجه به این تیم پرطرفدار از سوی مسئولان وزارت نفت و مسئولان شهری نیست؟ در این که می شد باشگاه تلاش بیشتری برای حل مشکلات و پیدا کردن راهکار برای خروج از این وضعیت داشته باشد، شکی نیست اما متاسفانه مسئولان وقت باشگاه همیشه درگیر وعده های برخی مسئولان برای کمک به تیم بودند. همان هایی که دائما می گفتند پول به حساب تیم واریز شد اما در عمل خبری نبود و تنها انتظارات هواداران بالا رفت.

این نفت سال ها است که راه خود را با وعده های قشنگ برخی مسئولان گم کرده است؛ فصل قبل هم همین هیات مدیره استعفا داد و اگر چه به امید روزهای بهتر با استعفای آن ها مخالفت شد و برگشتند اما به نظر می رسد نه استعفای این هیات مدیره و نه انتخاب هیات مدیره جدید، کمکی به حال ناخوش آبادانی ها نخواهد کرد. راه چاره در دست نمایندگان این شهر و سایر نمایندگان است که در صحن مجلس، صدای مردم آبادان و سایر شهرهای نفتی شوند تا با تغییر در بند ماده ۹۴ برنامه ششم توسعه، کمک کنند وزارت نفت و دستگاه های دولتی دست شان برای کمک به این تیم ها باز باشد. نکته جالب این است که تیمی مثل ذوب آهن که سهامش دولتی است و مس کرمان و آلومینیوم اراک که تیم های صنعتی هستند و از منابع دولتی استفاده می کنند، در زمره این قانون نمی گنجند و این شاید چیزی جز بی‌عدالتی نباشد.

زمان زیادی تا آغاز لیگ بیست و یکم باقی نمانده است و نفت آبادان فعلا به دور خود می چرخد و نه پولی دارد و نه هدفی.