ادبیات عجیب معاون توسعه علوم پزشکی بهبهان

احسان آذریان

در چند روز گذشته در شهرستان بهبهان با انتشار لیستی از افراد مختلف با مدارک مرتبط و غیر مرتبط و همچنین اشخاصی که غیر بومی بودند و بدون اطلاع رسانی عمومی و با سفارش از جای خاصی به استخدام دانشکده علوم پزشکی بهبهان در آمده بودند، واکنش های به حق بسیاری از سوی اهالی رسانه و همچنین شهروندان بهبهان به وجود آمده است.

یکی از افرادی که در این خصوص به طور مستقیم مسئولیتی را در این خصوص بر عهده دارد آقای کمال خوبانی است، وی که از تیرماه نود و نه تا کنون مسئولین معاونت توسعه دانشکده را بر عهده دارد و اتفاقا انتصاب وی در این سمت با توجه به رزومه ضعیف، خود باعث حیرت و شگفتی بسیاری شده بود و حتی بسیاری معتقد هستند این انتصاب با سفارش و پافشاری  نماینده شهرستان صورت گرفته است.

اما آنچه که بیش از این مسئله اهمیت دارد نگاه از بالا به پایین و قلدر مآبانه و ارباب رعیتی نسبت به اهالی رسانه و شهروندان است.

معاون پر حاشیه علوم پزشکی بهبهان، با رویکردی اصطلاحا فرار به جلو در یک گروه مجازی عمومی، در پاسخ به مطالبه و سوال به حق یک شهروند در خصوص بحث استخدام های های بدون ضابطه ، با لحنی تند و طلبکارانه، مطالبی را نوشت که گویی از یک سال پیش تاکنون شق القمر کرده و رتبه خدمات درمانی و بهداشتی را در بهبهان به سطح عالی رسانده است و مردم موظفند برای تقدیر از خوبانی، به جای پرسشگری، به صورت خوب و آنی، دهان به مدح و ثنا بگشایند.

خوبانی از خود راضی در حرکتی توهین آمیز و زننده به یک خبرنگار منتقد به نام ویسی، پیام شخصی داده و عدم اقبال مردم در انتخابات شورای شهر به وی را دستمایه طنز و تمسخر او قرار می دهد و سعی می کند با استفاده از این حربه عجیب مشروعیت آن خبرنگار را برای پرسشگری زیر سوال ببرد، در حالی که از قضا نیک می داند این عدم اقبال عمومی چیزیست که خود به شدت از آن رنج می برد و مردم بهبهان از عملکرد وی به شدت ناراضی بوده و معتقدند معاون توسعه حق فرزندان شان را خورده است

کارمند ساده اسبق بیمارستان امیدیه طوری از مسئولیت امروزش هیجان زده شده و به خود می بالد و از اصلاح فساد اداری و مالی و دستگاه بروکراتیک دانشکده علوم پزشکی بهبهان سخن می گوید که گویی خود را امیرکبیر زمانه در بهبهان می داند که به قول خودش چیزی تا داشتن سرنوشت مشابه امیر نمانده بود و به خبرنگار دیگری گفت: هیچ می دانی که من با خوش شانسی از یک سوقصد مسلحانه جان سالم به در بردم؟!

خوبانی که سینه خود را گنجینه پر از اسرار می داند، پاسخگویی شفافیت و پرده از واقعیت برداشتن به گزافه گویی های خود را به آینده ای نامعلوم حواله می دهد و با خودشیفتگی می گوید:
هر وقت صلاح دانستم نسبت به این مسائل با رسانه ها صحبت خواهم کرد!

اکنون وقت آن رسیده است که صاحب این قلم به خوبانی خودشیفته بگوید صلاح کار کجا و من خراب کجا
تفاوت ره را ببین و نسبت به حواشی پیش آمده صریح و سریع، خوب و آنی شفاف سازی کن که در غیر این صورت این نوشتن ها ادامه خواهد داشت و قطعا شماره آن‌ها از تعداد سفرهایت به زیدون و آغاجاری فراتر خواهد رفت.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *