فرهیختگان افتخار آفرین ایرانی آذری/ترک/تورک :

یک صد از آن هزاران

      دکتر عباس امام

(نویسنده،مترجم،ایران پژوه)

 

سرزمین ایران(خواه ایران بس پهناور باستانی و خواه ایران کنونی)، همواره کشوری چند قومی، چند زبانی، چند دینی،و چند فرهنگی بوده است. در این کشور،هم نژادهای گوناگون و هم ده ها قوم و هزاران طایفه در کنار یکدیگر زندگی کرده اند،و در غم و شادی های یکدیگر شریک بوده اند. پوشیده نیست که البته همچون دیگر ملل و اقوام سرتاسر جهان، به ندرت گزارش هایی نیز از پاره ای درگیرهای موضعی بین برخی از این اقوام در تاریخ ایران ثبت و ضبط شده است، ولی در مقایسه با تاریخ دیرینه همزیستی مسالمت آمیز همه این اقوام و طوایف ایرانی، این درگیری ها پایدار و سامانمند نبوده اند.

یکی از این اقوام کهن ایران زمین،گرامی قوم آذری/ترک/تورک هستند که امروزه میلیون ها تن از آنان در استان های آذربایجان شرقی،آذربایجانغربی،اردبیل،قزوین،زنجان،همدان،البرز،تهران، گیلان، فارس، و نیز به صورت پراکنده در جای جای دیگر مناطق ایران زندگی می کنند. این قوم در تحولات تاریخی، سیاسی، فرهنگی، و اقتصادی ایران همواره نقشی بارز داشته و در کنار دیگر اقوام ایرانی از ارکان اصلی شکل گیری هویت ما ایرانی ها بوده اند. قوم آذری/ترک/تورک در ایران معاصر و مشخصا از دوران مشروطیت بدین سو نیز نقش بارزتری در رویدادهای ایران بازی کرده و بویژه در مواردی که پای امنیت ملی ایران در میان بوده است، با تمام قوا و هزار به هزار برای حفظ کلیت و وحدت سرزمینی ایران جانفشانی ها کرده اند. نمونه های این ایثارگیری های این قوم شریف و تقدیم هزاران شهید برای پاسداری از مرزهای ایران توسط این قوم دلاور، بویژه در سه رویداد از برجستگی های خاص برخوردار بوده است؛ مبارزات ملی مشروطیت ایران، رویدادهای ۲۱ آذر ۱۳۲۵ برای نجات آذربایجان، و نیز شهادت هزاران تن از این قوم شریف در سال های دفاع مقدس در رویارویی با نیروهای اهریمنی صدام و حزب ضد ایرانی و فارس ستیزبعث.

با توجه به نقش محوری زبان در حفظ و تداوم نقش هر فرهنگ، جالب است بدانیم علی رغم تفاوت های زبان مردم این قوم شریف با زبان فارسی رایج، آذری/ترک/تورک ها همواره در طول تاریخ از ارکان اصلی حفظ و حراست اززبان فارسی، پشتیبانی از آن، و گسترش گنجینه زبانی، ادبی، و فرهنگی فارسی بوده اند. نقش آفرینی ادیبان، شاعران، مورخان، شارحان و مفسران متون فارسی،خوانندگان،هنرمندان و غیره در میان این قوم چنان برجستگی داشته و دارد که اصولا برخی چهره های ادبی آذری/ترک/ تورک جزو شاخص های درجه یک زبان و ادب و فرهنگ فارسی و ایرانی بوده و هستند. نقش عنصر دلبستگی زبانی این قوم به زبان و ادب و فرهنگ ایرانی- فارسی از این جنبه اهمییت دارد که هرچند زبان با وجدان و ضمیر ناخودآگاه گویشورهر زبانی سروکاردارد، اما آنجا که هزاران شاعر، نویسنده، ادب پژوه، فیلسوف، مورخ، و سیاستمدار آذری/ترک/تورک( در کنار میلیون ها شهروندعادی این قوم) آگاهانه و با صراحت از این دلبستگی خود به هویت همزمان و دوپاره خود دم می زنند، اهمییت قضیه دو چندان می شود. براستی، مگر می شود هزاران شاعر را “واداشت” تا بر خلاف میل باطنی خود هزاران هزار بیت سفته به فارسی بسرایند، و در نوشته ها و مصاحبه های جدی خود نیز با ادله و براهین منطقی از این رویه دفاع کنند؟! چگونه ممکن است چندین و چند مورخ یا فیلسوف آذری/ترک/ تورک ( مانند احمد کسروی تبریزی،دکتر سید جواد طباطبایی تبریزی،دکتر محمدعلی موحد تبریزی،دکتر ژاله آموزگارارموی و..) را وادار ساخت تا به گونه ای سامانمند و پیگیر،در پی تاکید پیوسته براهمییت ویژه و ضروری زبان فارسی و فرهنگ و هویت ایرانی به عنوان یک “دستورکار” باشند؟! براستی، چه عاملی باعث شده تا حدود ۱۰۰۰ سال پیش از این،شاعر بلند آوازه فارسی سرا، نظامی گنجوی، چنین بسراید که : همه عالم تن است و ایران دل/ نیست گوینده زین سخن خجل/ چون که ایران دل زمین باشد/دل ز تن به بود یقین باشد؟! همچنین است اشعار میهنی شهریار تبریزی شعر فارسی با قصیده هایی مانند “حماسه ایران” ، “ایده آل ملی”، یا ” تخت جمشید”.

از همسانان نظامی گنجوی در طول تاریخ ده ها شاعر آذری فارسی سرا وجود داشته و دارد که برخی از آنان در مقبره الشعرای تبریز آرمیده اند؛ازجمله،خاقانی شروانی(زاده شروان در نزدیکی گنجه در کشور آذربایجان امروزی)،قطران تبریزی،مجیرالدین بیلقانی(اهل بیلقان شهر شروان در کشور آذربایجان امروزی)،مغربی تبریزی،همام تبریزی،نصرالله طبیب، محمود ملماسی،و شاعر توانای ایرانی استاد محمدحسین بهجت تبریزی(شهریار). برخی دیگر از این شاعران آذری فارسی سرا در آرامستان های دیگر شهرها، بخش ها، و روستاهای محل زندگی خود دفن شده اند، و صدها تن دیگر که در قید حیات هستند دست اندرکار سرودن شعر کهن یا نوی فارسی (گاه در کنار سرایش شعر به زبان مادری خود)هستند،و به غنای زبان، ادب ،و فرهنگ فارسی و ایرانی یاری می رسانند. با این اشاره کوتاه، در زیر نام فقط و فقط ۱۰۰ تن از فرهیختگان آذری/ترک/ تورک از زمان جنبش مشروطیت بدین سو را ذکر می کنیم که با نوشته ها و سروده های خویش هم پایبندی خود به سنت های قومی خویش را مدنظر قرار داده اند،و هم به پاسداشت زبان فارسی و فرهنگ ایرانی همت گماشته اند. تردیدی نیست که به هیچ روی فارسی گرایی و ایران دوستی هموطنان آذری/ترک/تورک محدود به این ۱۰۰ فرهیخته والا مقام ایرانی نیست، همچنانکه ایران دوستی اهالی آن خطه( که گاه با تعبیر آشنای “سرایران” نیز شناخته می شود) محدود به اهل ادب و زبان و هنر نیز نیست. در ۲۰۰ سال گذشته، هزاران هزار ایرانی آذری تبار از دانشمندان علوم طبیعی، مهندسی، پزشکی، دینی، و نیز صنعتگران و فناوران برای ایران افتخارها آفریده اند.همچنانکه،صدها ورزشکار،هنرپیشه،خواننده،و نوازنده نیز عشق همزمان به فارسی و آذری/ترکی/تورکی را در دل ما ایرانیان زنده نگاه داشته اند، درست به همان ترتیب که هزاران شهید نظامی با جانفشانی های خویش در راه دفاع از گوشه گوشه سرزمین ایران سرمشق همگان شده اند.

حال، برای مستند سازی این سخن خویش،دنباله این وجیزه را به ذکر نام این نمونه “یک صد از آن هزاران” آذری/ترک/تورک ایرانی مزین می کنم( البته، بدون آنکه وارد جزییات عقاید و اندیشه های ایشان شده یا کارنامه آنان همه جانبه ارزشگذاری گردد):

  1. شیخ صفی الدین اردبیلی( نیای بزرگ دودمان ایرانگرای صفویه)
  2. شاه اسماعیل یکم، بنیانگذار ایرانگرای دودمان صفویه، با تخلص شعری”ختایی”
  3. شاه اسماعیل دوم صفوی، با تخلص شعری “عادلی”
  4. سلطان محمد خدا بنده، با تخلص شعری “فهمی”
  5. شاه عباس بزرگ
  6. شاه عباس دوم
  7. فتحعلی شاه قاجار( دارای دیوان شعر فارسی)
  8. ناصرالدین شاه قاجار( دارای دیوان شعر فارسی؛ زاده تبریز)
  9. محمدحسین خان اعتماد السلطنه( ادیب، مورخ، و مترجم؛ زاده مراغه)
  10. شیخ محمود شبستری( عارف و شاعر بزرگ ،صاحب دیوان “گلشن راز”، زاده شبستر)
  11. میرزا فتحعلی آخوند زاده( از پیشگامان فکری – فرهنگی جنبش مشروطیت ایران؛ زاده شکی)
  12. زین العابدین مراغه ای( از پیشگامان فکری- فرهنگی جنبش مشروطیت ایران؛ زاده مراغه)
  13. طاهره قره العین (شاعر و خطیب؛ زاده قزوین)
  14. میرزا یوسف اعتصامی(شاعر و مترجم و پدر پروین اعتصامی؛ زاده تبریز )
  15. پروین اعتصامی( شاعر نامدار؛ زاده تبریز)
  16. عارف قزوینی( شاعر، ترانه سرا، و خواننده ناسیونالیست ایرانی؛ زاده قزوین)
  17. عبید زاکانی( شاعر طنز پرداز نامدار فارسی سرا؛ زاده قزوین)
  18. احمد کسروی تبریزی( مورخ، زبانشناس، و اندیشمند ناسیونالیست ایرانی؛ زاده تبریز)
  19. حسن تقی زاده تبریزی( مورخ، زبانشناس، و اندیشمند ناسیونالیست ایرانی؛ زاده تبریز)
  20. حسین کاظم زاده ایرانشهر( اندیشمند بزرگ ناسیونالیست ایرانی؛ زاده تبریز)
  21. دکتر صادق رضازاده شفق تبریزی( پژوهشگر،مترجم و سیاستمدار ناسیونالیست ایرانی؛ زاده تبریز)
  22. علامه محمد قزوینی(ادیب و پژوهشگر برجسته تاریخ و فرهنگ ایران؛ زاده تهران)
  23. دکتر عباس زریاب خویی ( ادیب و پژوهشگر سرشناس تاریخ و فرهنگ و ادب ایران؛ زاده خوی)
  24. علامه علی اکبر دهخدا( ادیب، سیاستمدار، و لغت شناس طراز اول ایران ؛ زاده تهران)
  25. دکتر هما ناطق( پژوهشگر ارشد تاریخ ایران؛ زاده رضاییه)
  26. دکتر ژاله آموزگار( زبانشناس برجسته ایرانی؛ زاده رضاییه)
  27. ثمین باغچه بان( شاعر،نویسنده،مترجم، و اهنگساز ایرانی؛ زاده تبریز)
  28. جبارباغچه بان( بنیانگذار آموزش ناشنوایان در ایران؛ زاده تبریز)
  29. دکتر سید محمد دبیرسیاقی( پژوهشگر ارشد تاریخ،ادبیات و فرهنگ ایران؛ زاده قزوین)
  30. بهرام فره وشی( پژوهشگر ارشد فرهنگ و زبان های ایرانی؛ زاده رضاییه)
  31. دکترغلامحسین صدری افشار(نویسنده، پژوهشگر و فرهنگ نویس برجسته ایرانی؛ زاده رضاییه)
  32. دکتر کریم مجتهدی(فیلسوف برجسته ایران؛ زاده تبریز)
  33. دکتر جلیل تجلیل( پژوهشگر نامدار ادبی ایرانی؛ زاده تبریز)
  34. دکتر احمد بنی احمد(نویسنده،پژوهشگر، و سیاستمدار ناسیونالیست ایرانی؛ زاده تبریز)
  35. دکتر یحیی آرین پور( محقق برجسته تاریخ ادبیات ایران؛ اهل تبریز)
  36. دکتر بهمن سرکاراتی( زبانشناس زبان های باستانی ایران؛ اهل تبریز)
  37. دکتر مهری باقری( زبانشناس زبان های باستانی ایران؛ زاده تهران)
  38. دکتر بهاالدین خرمشاهی( ادیب و محقق تراز اول ادبیات فارسی؛ زاده قزوین)
  39. دکتر جواد مجابی( نویسنده،شاعر، و منتقد ادبی؛ زاده قزوین)
  40. دکتر کریم اصفهانیان( شاعر و پژوهشگر ادبی؛ زاده تبریز)
  41. دکتر رضاانزابی نژاد( پژوهشگر ادبی؛ زاده تبریز)
  42. خشایار دیهیمی( مترجم برجسته ایرانی؛ زاده تبریز)
  43. دکتر سیدجواد طباطبایی( نویسنده و فیلسوف سیاسی ایرانگرا ؛ زاده تبریز)
  44. دکتر موسی غنی نژاد( اقتصاددان نام آشنای ایرانی؛ زاده تبریز)
  45. دکتر مقصود فراستخواه(جامعه شناس و متخصص برنامه ریزی آموزش عالی؛ زاده تبریز)
  46. دکتر محمدعلی موحد تبریزی(عرفان پژوه و حقوقدان و ادیب سرشناس ؛زاده تبریز)
  47. دکتر صمد موحد تبریزی( عرفان پژوه و ادیب ؛ زاده تبریز)
  48. ایرج میرزا( شاعر نامی ایرانی؛ زاده تبریز)
  49. دکتر تقی ارانی( اندیشمند چپگرای ناسیونالیست ایرانی؛ زاده تبریز)
  50. دکتر محمد امین ریاحی( پژوهشگر نامدار ادبی؛ زاده خوی)
  51. دکتر سجاد آیدنلو( شاهنامه پژوه برجسته؛ زاده رضاییه)
  52. علامه محمد تقی جعفری( روحانی عرفان پژوه؛ زاده تبریز)
  53. خلیل ملکی تبریزی( سیاستمدار برجسته ملی گرای ایرانی؛ زاده تبریز)
  54. دکتر غلامحسین ساعدی( نویسنده، نمایشنامه نویس، و منتقد ادبی ایرانی؛ زاده تبریز)
  55. دکتر محمد بهمن بیگی( بنیانگذار آموزش عشایر در ایران؛ زاده استان فارس)
  56. دکتر برات زنجانی ( پژوهشگر ادبی، و نظامی شناس پیشکسوت؛زاده خلخال)
  57. صمد بهرنگی( از بنیانگذاران ادبیات کودکان در ایران؛زاده تبریز)
  58. دکترعلی اصغر حاج سید جوادی( روزنامه نگار و اندیشمند سرشناس ایرانی؛ زاده قزوین)
  59. رضابراهنی(نویسنده،شاعر،مترجم، و منتقد ادبی ایرانی؛ زاده تبریز)
  60. حسین منزوی( شاعر پرآوازه معاصر؛ زاده زنجان)
  61. یدالله مفتون امینی( شاعر معاصر ؛زاده شاهین دژ)
  62. دکتر فاطمه راکعی( شاعر معاصر؛زاده زنجان)
  63. دکتر حسن احمدی گیوی( نویسنده و منقد ادبی؛زاده گیوی)
  64. دکتر جابر عناصری( از نام آوران مردمشناسی و شاهنامه پژوهی ایران؛ زاده اردبیل)
  65. دکتر جواد شیخ الاسلامی( تاریخ دادن ناسیونالیست ایرانی؛ زاده زنجان)
  66. علی دهباشی( روزنامه نگار و کنشگر فرهنگی پرآوازه ایرانی؛ زاده تهران)
  67. جعفر ابراهیمی(شاهد)( شاعر و نویسنده ادبیات کودک و نوجوان؛ زاده اردبیل)
  68. دکتر غلامعلی رعدی آذرخشی( ادیب و شاعر معاصر ایرانی؛ زاده تبریز)
  69. دکتر منوچهر مرتضوی( پژوهشگر ارشد ادبیات فارسی؛ زاده تبریز)
  70. پروفسور محسن هشترودی( دانشمند و ادیب نامدار ایرانی؛ زادگاه هشترود)
  71. دکتر سلیم نیساری( پژوهشگر ادبی و زبانشناس ایرانی؛ زادگاه تبریز)
  72. محمد علی تربیت( از پیشگامان فکری – فرهنگی مشروطیت ایران؛ زاده تبریز)
  73. میرزا حسن رشدیه( بنیانگذاز نظام نوین آموزش و پرورش در ایران؛ زاده تبریز)
  74. دکتر یحیی ذکاء( ایرانشناس و کارشناس هنر ایرانی؛ زاده تبریز)
  75. دکتر یحیی یثربی( فلسفه پژوه ایرانی؛ زادگاه تکاب)
  76. قمرالملوک وزیری( خواننده پرآوازه ایرانی؛ زاده تاکستان)
  77. دکتر محمد دیهیم تبریزی( ادب پژوه؛ زاده تبریز)
  78. ملا محمد واعظ قزوینی( شاعر؛ زاده قزوین)
  79. دکتر رحیم رییس نیا( تاریخنگار ایرانی؛ زاده تبریز)
  80. بابا صفری( پژوهشگر برجسته ادبی؛ زاده اردبیل)
  81. صایب تبریزی( شاعر پرآوازه ایرانی قرن یازدهم؛ زاده تبریز)
  82. یحیی شیدا( شاعر، ادیب، و روزنامه نگار؛ زاده تبریز)
  83. میرزا اقا تبریزی( از پیشگامان نمایشنامه نویسی در ایران؛ زاده تبریز)
  84. دکتر بهروز ثروتیان( پژوهشگر ادبی، و نظامی شناس ؛ زاده میاندوآب)
  85. سید عبدالرحیم خلخالی( حافظ شناس ارشد ایرانی؛ زاده خلخال)
  86. ابوالقاسم خان قراگوزلو (مترجم دوره قاجار؛ زاده همدان)
  87. میرزاده عشقی( شاعر و سیاستمدار؛ زاده همدان)
  88. هوشنگ ایرانی( شاعر،مترجم، منتقد ادبی؛ زاده همدان)
  89. حسین معصومی همدانی( عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی؛ زاده همدان)
  90. مصطفی رحماندوست( شاعر، نویسنده، و مترجم، و متخصص ادبیات کودک و نوجوان؛ زاده همدان)
  91. فریدون توللی( شاعر و باستانشناس قشقایی تبار؛ زاده شیراز)
  92. یغما گلرویی( شاعر،مترجم، و ترانه سرا؛ زاده رضاییه)
  93. دکتر تقی پورنامداریان( پژوهشگر و منتقد ادبی؛ زاده همدان)
  94. میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی( از رهبران پیشرو جنبش مشروطیت ایران؛ زاده تبریز)
  95. دکتر محمد حسن لطفی تبریزی( نویسنده، مترجم، و حقوقدان برجسته ایرانی؛ زاده تبریز)
  96. بهمن فرسی( نویسنده، نمایشنانه نویس، کارگردان؛ زاده تبریز)
  97. احمد پوری( نویسنده،مترجم، و ویراستار؛ زاده تبریز)
  98. جعفرشعار( پژوهشگر ادبی و مترجم؛ زاده تبریز)
  99. ستارخان، ملقب به سردارملی( از رهبران طراز اول ملی گرایی ایرانی در مشروطیت؛ زاده تبریز)
  100. باقرخان، ملقب به سالار ملی(رهبران طراز اول ملی گرایی ایرانی در مشروطیت؛ زاده تبریز)

 

با این وجود، نمی توان ادعا کرد که مثلا در ۲۰۰ سال گذشته یکایک هموطنان آذری از خدمات رسانی دولت های مرکزی به مناطق خود راضی بوده اند. خیر. حکومت های عموما مرکز گرا، در پاره ای موارد با بی تدبیری، سوء مدیریت، و نا کارآمدی های خود به این نارضایتی ها دامن زده اند. اما، در عین حال هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد حکومت ها با انگیزه های نژادی یا قومی وظایف خود را آن چنان که شایسته بود انجام نداده اند،بویژه آنکه در بسیاری از ادوار تاریخی ۲۰۰ سال گذشته در ارکان و اجزای حکومت های ایران آذری ها  نقش بسیار بارزی داشته اند. همچنانکه حکومت ها در خدمات رسانی به اقوام کرد،لر،بلوچ،عرب،ترکمن،سیستانی،گیلکی،مازنی، و… کوتاهی های بسیاری داشته اند، در آن مورد نیز ناکام بوده اند ولی خوشبختانه روند کلی نشان دهنده رشد و توسعه اقتصاد،اجتماعی، و فرهنگی آن مناطق است و امید است که آهنگ این تغییر و تحولات مثبت روز به روز دو چندان شود. پس، بیایید همه ایرانی های غیرآذری با این نگارنده خوزستانی همصدا شده و بسراییم : یاشاسین ایران، یاشاسین اذری، یاشاسین آذربایجان.