در خانه می مانیم به امید اینکه درب خانه مان را کسی بزند

هوشنگ نوبخت از اهواز

باز هم روی بنرها نوشته اند: در خانه بمانید آن هم درست چند هفته مانده به عید نوروز، عیدی که شاید فصل عقده گشایی خیلی از مردم باشد برای رهایی از خیلی مصیبت ها که ماه ها و بارها بر سرشان آمده است.

کرونا را می شود هضم کرد و حتا می شود آن را درک کرد و بی شک شاید می شود او را با همه ی بدبختی ها و سختی ها و مصیبت هایش پذیرفت اما حرف زور خیلی از مدیران، مسوولین و دولتمردان را نه که بی هیچ منطقی از مردم می خواهند که تنها با یک مصوبه یا یک بنر یا یک استوری مسخره، خودشان را در خانه حبس کنند.

مردمی که با وجود آگاهی از فراگیر بودن و کشنده بودن ویروس لعنتی کرونا، باز هم به خاطر گذران زندگی شان و تامین مایحتاج خانواده شان دست به هر کاری می زنند و جان عزیزشان را کف دست گرفته، راهی بازارها و مکان های شلوغ می شوند را بر چه اساسی دعوت به منزل نشینی می کنید بی آنکه شعور و تدبیر داشته باشید که جواب پاسخ مطالبات برحق و اولیه آن ها را بدهید؟

وقتی فلان شهروند آسیب پذیر با حضور ۱۴ ساعته در محل کار و اجتماع، هنوز برای تامین مخارج زندگی اش دچار بحران است، چگونه می شود او را از کار و تلاش و جان کندن برای جان زن و بچه اش منع کرد بی آنکه لقمه نانی برایش در نظر گرفت؟

مگر می شود با مصوبه، شکم مردم را سیر کرد؟

مگر می شود با دستور و پروتکل، از مردم خواست که اجاره یا پول آب و برق شان را ندهند؟ مگر می شود، کاسب شهر را که رزق و روزی و معاش خودش و خانواده اش را در حضور شبانه روزی در بازار ومحل کارش می داند را از فعالیت منع کرد بی آنکه به او گفت : چه باید کرد که برایش جبران شود؟

آهای اهالی سیاست که ظاهرا فهمی از کیاست ندارید ، آهای اهالی دستور که فقط زور می گویید ، آهای اهالی دولت که تنها برای ملت نسخه ی همراهی می پیچید ، کجای بنرهای تان نوشته اید : برای مهار کرونا در خانه بمانید تا ما هم درب خانه ی شما بیاییم با سبدی از نان و میوه و یا ران مرغی برای کباب و یا اندک پولی که اجاره تان را بدهید تا من خودم و بقیه را قانع کنم که در خانه بمانیم؟

کجای بنرهای تان نوشته اید که ما به زندگی و سفره و گریه بچه شما احترام می گذاریم و برایشان برنامه داریم که قانع شوید و برای سلامت خودتان و جامعه تان در خانه بمانید بی آنکه دغدغه ی مهمان داشته باشید یا لباس بچه ای که می خواهد دم عید، پیراهنی نو به تن کند؟

آیا اگر تدبیر رهبر فرزانه و حضور جهادی بچه های بسیج در طرح کمک های مومنانه نبود، اندک تدبیری یا همت ی یا اراده ای دیده یا اندیشیده بودید که جان مردم، سفره ی مردم و حرمت مردم را نگه دارید؟

آهای دولتمردان و متولیانی که به هر دلیل و شاید به خاطر دلسوزی و یا سلامت جامعه به مردم می گویید که در خانه بمانند و یا کاسبی شان را تعطیل کرده اید که ملزم به رعایت قواعد بهداشتی شوند، لطف کنید و برای معاش همین مردم به درب خانه شان بروید و بگویید که در قبال فلان ممانعت این سهمیه یا کالا را برای معیشت تان آورده ایم .

همانگونه که شهروندان را از حقوق چند ماهه شان در بازار و تاکسی و دست فروشی محروم می کنید، شجاعت، جسارت و لیاقت داشته باشید و حقوق چند ماهه خودتان را به حساب همین مردم بریزید تا بفهمید که زندگی با بنر و شعار و مصوبه و جلسات غیر منصفانه و بی تدبیرانه و ناامیدانه قابل چرخش و گذران نیست.

امیدوارم همه ی کسانی که به هر دلیل به مردم می گویند که برای حفظ جان شان در خانه بمانند و دست از کار بردارند ، به صدها دلیل قانع کننده، عادلانه و منطقی به همین مردم بگویند که به چه شیوه ای و چگونه در خانه از جان و سلامت و مخارج خانواده شان حفاظت کرده یا آنرا تامین کنند؟

حتی اگر یک نفر از متولیان کشور که اصرار دارند، مردم را در خانه حبس کنند، پاسخ مرا به عنوان یک شهروند و یا یک رسانه ی مطالبه گر بدهند که برای من و افکار عمومی قانع کننده باشد ، من خودم را تا پایان کرونا در خانه حبس می کنم و قول می دهم که مردم سرزمینم را هم قانع کنم که مرا همراهی کنند و گرنه از قدیم گفته اند : با حلوا حلوا گفتن، دهان شیرین نمی شود.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *