گفتگوی اختصاصی خورنا با رزمنده ای که شهادت خود را دید:

مسئولان راه و منطق شهدا را فراموش نکنند

خورنا| سید عبدالهادی آرامی: ماجرا ازین قرار است که یکی از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس در سال 1394 در سفری به همراه خانواده خود از شهریار دیدن می کند و مشاهده می کند که تصویر یکی از بیلبوردهای شهریار همان عکسی است که عکاس جنگ در عملیات خیبر از وی گرفته است. خورنا در گفتگویی خودمانی به سراغ حاج ایرج زارعی، رزمنده 8 سال دفاع مقدس و صاحب آن عکس معروف رفته است.

 

 

ماجرای جالب این عکس

زارعی با بیان این که تصویر خود از عملیات خیبر در اسفند ماه سال ۱۳۶۲ را در سال ۱۳۹۴ در شهر شهریار مشاهده کرده است، ماجرای جالب این عکس را اینگونه شرح داد:

«این تصویر مربوط به آغاز عملیات خیبر بوده و در سن ۱۵ سالگی و برای اولین بار در جبهه های نبرد حق علیه باطل گرفته شده است. در روز ۵ یا ۶ اسفند ۱۳۶۲ عکاسی خبری از تعدادی از رزمنده ها عکس می گیرد و آنها را با خود به تهران می برد. عکس من روی جلد مجله پیام انقلاب می رود و به شهر دهدشت مرکز شهرستان کهگیلویه می رسد. یکی از آشنایان مجله را می بیند و به روستای خانوادگی ام ایدنک* (روستایی در ۳۵ کیلومتری دهدشت) می رساند تا به دست خانواده ام برسد.»

وی ادامه داد:

«آن زمان به دلیل عدم وجود شبکه های مجازی، معمولا فقط تصاویر شهدا روی جلد مجلات انقلابی منتشر می شد و خانواده با دیدن این عکس به خیال شهادت من عزاداری را شروع می کنند. مردم هم همینطور. تا اینکه تعدادی از افراد تحصیلکرده و بزرگتر روستا گفتند انتشار این عکس روی جلد مجله دلیلی بر شهادت وی نیست و ماجرا پس از چند هفته با آمدنم به روستاغائله داده شد.»

زارعی همچنین گفت:

«این تصویر بارها در مجلات و روزنامه ها و یادبودها مورد استفاده قرار گرفت. حتی در شهر یاسوج هم چند سال پیش در بیلبوردی قرار گرفت و چند فیلم مستند و حتی فیلم کیمیا ازین تصویر استفاده کردند تا اینکه در سال ۱۳۹۴ در سفری به شهرستان کرج این بیلبورد را با خانواده دیدیم که برای فرزندانم خیلی جالب و غرورآمیز بود.

در جبهه ها چه گذشت

این رزمنده دفاع مقدس با بیان این که شهادت افتخار است و وی از این افتخار بی نصیب مانده است، افزود:

«علاقه و حضور در بسیج و جبهه های نبرد یک حس خاص و تکرار نشدنی است و پس از حضور در جبهه به عنوان تخریبچی در عملیات های مختلف حاضر شده و از هر عملیات یک یادگاری و جراحت یادگار دارم. ما مرتب از مدرسه غیبت می کردیم تا ما را به جبهه اعزام کنند که این اقدام در زمستان ۱۳۶۲ و با عملیات خیبر اتفاق افتاد. همچنین در عملیات بدر نیز پایم روی مین رفت و به درجه جانبازی نائل شدم. سپس مجددا در کربلای ۱ مجروح شدم. در کربلای ۴ شیمیایی شدم.»

سال ۱۳۶۲ روستای ایدنک پس از مجروح شدن در عملیات بدر

پس از جنگ و محرومیت ها

ازین رزمنده پرسیدیم: اگر همان سال ۱۳۶۲ شهید می شدید و سال ۱۳۹۹ مجددا زنده می شدید چه مسائلی شما را حیرت زده می کرد، گفت:

«واقعا برخی از مسئولان قدر شهدا و زمان جنگ و ایثار و گذشت را نمی دانند. ایران اسلامی نفت خیز است و منابع و معادن مختلفی دارد و نباید کشور ما با این منابع فقیر باشد و مسئولان باید مقابله با فساد مالی مقابله و برای توسعه کشور برنامه ریزی کنند.»

این رزمنده هشت سال دفاع مقدس با اشاره به این که در طول سال های دفاع مقدس و علی رغم حمله دشمن به مرزهای کشور، سازندگی و آبادانی کشور نیز مورد توجه بود، بیان کرد: مسئولان راه و منطق شهدای هشت سال دفاع مقدس را فراموش نکنند.

وی با اشاره به فقر و محرومیت روستای دژکوه** که در آن متولد شده بود، گفت:

«این روستا متاسفانه سالها پس از جنگ و انقلاب هنوز شرایط زندگی فقط در حد انسانهای اولیه است و جاده آسفالته ندارد و طیف عظیمی از ساکنان آن مهاجرت کرده اند. آیا کشوری که اینقدر منابع مختلف دارد و پولدار است نمی تواند مشکلات این روستا را برطرف کند؟»

وی در پایان گفت:

«من از سال ۱۳۶۲ تا آخرین عملیات و پذیرفته شدن قطعنامه در جنگ بودم و پس از جنگ با تیپ ۴۸ فتح به سردشت و سپس کردستان رفتم و تا سال ۱۳۷۲ در سپاه بودم و بعد از آن به نیروی انتظامی رفتم و سپس در دهدشت و رامهرمز و هفتکل خدمت کردم. و الان به خاطر امرار معاش در آژانس مشغول به کار هستم. متاسفانه به دلیل ناچیزبودن حقوق بازنشستگی و بالا بودن قیمت داروهای خارجی مجبور به کار در آژانس شده ام. البته داروهای ایرانی برای ما مجانی هستند»

 

ایدنک*: روستایی در ۳۵ کیلومتری دهدشت، مرکز شهرستان کهگیلویه که هم اینک در شهرستان لنده قرار دارد.

دژکوه**: روستایی در ۳۰ کیلومتری دهدشت،  که از توابع بخش سوق است. این روستا زادگاه حسین پناهی است.