نمک خط انتقال گاز بر زخم بازماندگان جاده مرگ

خورنا – فرزادشعبانی

مروری گذرا بر حوادث منجر به مرگ کریدور اهواز-رامشیر-بندرماهشهر در یک سال گذشته آمار تاسف‌باری را نمایش می‌دهد:

تصادف در پیچ چارات، جان یک شهروند رامشیری را گرفت! ۹۹/۷/۸)
محور رامشیر-ماهشهر؛ دو موتورسوار زیر لاستیک های تریلی جان دادند!(۹۹/۳/۷)
۴ کشته و مصدوم در برخورد پارس و پراید در کیلومتر ۲۰ جاده ماهشهر-رامشیر!(۹۹/۵/۲۸)
برخورد کامیون و پراید در ۱۰ کیلومتری جاده رامشیر-ماهشهر ۲ کشته و مصدوم بر جای گذاشت!(۹۹/۹/۳۰)
تصادف کامیون و پراید در محور ماهشهر-رامشیر؛ راننده پراید در آتش سوخت!(۹۹/۱/۱۶)
فاجعه در جاده مرگ؛ ۶ کشته در تصادف خونین پراید و پژو پارس در مسیر ماهشهر-رامشیر!(۹۸/۱۱/۴)

این تنها بخشی از واقعیت تلخ این مسیر ترانزیتی است و عدم تحقق وعده های نمایندگان پیشین مجلس برای احداث باند دوم این مسیر به ویژه خط رامشیر-بندرماهشهر کام ساکنین منطقه را تلخ کرده است.

وجود صدها حلقه چاه نفت و گاز در حوزه رامشیر و بزرگترین تاسیسات بندرگاهی و پتروشیمی در بندرماهشهر، هیچ سنخیتی با اوضاع کنونی مسیر مواصلاتی این دو حوزه ثروتمند ندارد و شاید باور این تناقض عجیب جز برای شاهدان عینی امکان پذیر نباشد!

حالا و با گذشت حدود یکسال از فعالیت مجلس جدید و ثبت اولین وعده نماینده فعلی با عنوان ‘باند دوم جاده ماهشهر-رامشیر’، باز هم هیچ اقدام عملی برای انجام این پروژه حیات‌بخش دیده نمی‌شود.
هرچند امید بستن برای احداث باند دوم کریدور مرگ به کسانی که شهرهای حوزه خودشان هنوز با غیر اصولی‌ترین و ابتدایی ترین مسیر به هم متصلند، خود جای تامل دارد!

نبود اعتبار و تجهیزات کافی، عدم تخصیص بودجه و شرایط سخت اقتصادی، فصل مشترک تمام توجیه هایی است که تا کنون از مسئولان شهرستانی، استانی و کشوری شنیده شده است تا این مار پر پیچ و خم همچنان جان بگیرد و افعی‌ خونخواری شود که کابوس زخم خوردن از آن، آسایش خاطر رهسپاران و مادران چشم انتظار را مشوش می‌سازد.

اما ظهور یکباره و همزمان امکانات راهسازی و حفاری در کناره این مسیر، امیدهای مرده مردم برای توجه مسئولین به جان و سلامتی شهروندان را اندک نفسی بخشید؛ نفسی که در همان لحظه فرو رفتن بر نیامد…
سیل تجهیزات برای جاده و ارتقای ایمنی شهروندان نبود؛ عملیات احداث خط انتقال گاز بود که باید از عرض جاده عبور میکرد؛ همین!

شاید این حق ساکنین منطقه، رویایی شده که تحققش چندان دست یافتنی به نظر نمی‌آید، اما حالا دست‌اندرکاران باید عذری جدیدتر از نبود منابع مالی و امکانات بجویند. چون مردم منطقه، اکنون انبوه امکانات و اعتبارات و سرعت عمل برای انجام پروژه‌های خاص را علنا به چشم دیده‌اند!