عدم توازن و کاهش ریسک پذیری سیاسی در خرمشهر

 

عباس مدحجی

شش ماه از آغاز بکار رسمی مجلس یازدهم گذشت و سامانه شفافیت مجلس آمار عملکرد نمایندگان طی این مدت را منتشر کرد. آماری که ارقامش کمابیش صحت ادعاهای بسیاری از مطلعان و منتقدان به عملکرد نماینده خرمشهر را تایید میکرد.

بسیاری از جریانها نزدیک به نماینده یا چهره هایی که بنا به دلایلی در نزدیک شدن به وی در رقابتند هرگونه انتقاد طی این مدت را بعلت زود بودن قضاوت منتفی میدانستند. همواره اعلام میشد که الان برای بررسی زود است و سیدلفته تازه وارد مجلس شده و چند ماهی باید بگذرد تا آنچه درون کوزه ست برون تراود.

طی شش ماه اخیر انتقادات به عملکرد “احمدنژاد” کم کم شدت گرفته و از جمله شاخصه های این نقدها، دخالت و نفوذ اطرافیان و منصوبان نماینده در امورات شهر است. اگر چه چنین چیزی از سوی ایشان تا کنون رد یا تایید نشده اما بسیاری از مدیران ادارات و مجموعه ها در عین سکوت، ماجراها در دل دارند.

حذف آرام و در سکوت مهره های غیر خودی از گردونه مدیریت هم نه تنها مدیریت شده صورت نگرفت که با جایگزینی آنها با گزینه های غیرمنطقی از دیگر موضوعات مورد نقد است. تلاش مذبوحانه و آشکار برای وفا کردن به وعده های قبل انتخابات به لیدرها و جادادن افراد در لباس و کسوتی در شطرنج سیاست آنقدر نخ نما در حال اجراست که شنیده شده تذکرات جدی هم در این باره از مراجع نظارتی صادر شده است.

تدارک تیم های انتخاباتی برای انتخابات شورای شهر هم “زاویه ای دیگر” از این آش شله قلم کار است. آشی که دستپخت هرکسی هست بین شوری و بی نمکی دائم در نوسان است. اگرچه بحث انتخابات شورا همیشه برای خیلی ها از جمله نمایندگان حاضر و ادوار ، اعضای حاضر و سابق شورا و جرگه ی فعالین اجتماعی و مجازی جذاب بوده اما این دوره هم ویژگی های خاص خود را دارد.

تلاش های تبلیغاتی و مناسبتی برخی چهره های مطرح در عین نفوذ در لایه های مدیریتی که بعید نیست ادامه تبلیغات انتخاباتی مجلس بوده باشد هم به وضوح قابل رصد است. بازداشت مدیرعامل سازمان منطقه آزاد اروند و زیر سایه بازداشت قرار گرفتن برخی مدیران این سازمان ، مقدار زیادی از توان اروندیان برای پرداختن به امور شورا را کاسته و یک طرف وزنه را به نفع جریانهای رقیب سبک کرده. اگرچه بخاطر طولانی شدن زمان بازداشت “زمانی” نسبت به بار قبلی زمزمه هایی برای انتصاب سرپرست این سازمان هم مطرح شده ک ممکن است جهت بازی را عوض کند اما جلسه ی چند روز پیش ثابت کرد صدرنشینان دولت فعلا بر حضور زمانی یا حتی سایه اش ، مصرند. بازیی که از فروش برنج ارزان قیمت نصیب خوبی نداشت.

نفوذ زیر پوستی جریانی نقشه دار تحت عنوان مشاور و حلقه اتصال و امثالهم باید چشم احمدنژاد را بیش از پیش به اتفاقات اطرافش باز کند ناخواسته در زمین دیگری بازی نکند. حرکت های یکی به نعل و یکی به میخ قومیتی هم اگرچه در تلاش شدید برای پنهان ماندن هستند اما مدتهاست در حال رصد اند. عزل و بازداشت فرماندار ماهشهر هم ممکن بود فیلهایی را یاد هندوستان بیندازد چرا که در گذشته اخباری از جابجایی فرماندار خرمشهر به آنجا شنیده شده بود. این حرکت مهره هاست که جهت بازی را عوض میکند و متولیان امر را بیش از پیش به فکر بیندازد که از هرگونه ریسک در این عدم ثبات و توازن قوا در شهرستان بپرهیزند.

علی ای حال میزانِ کم آرای سید لفته در انتخابات مجلس چشم طمع ناامیدترین کاندیداها را برای تصاحب کرسی شورا باز کرد. کسانی که ورود به کانون انتخابات در مخیله شان نمیگنجید ، اکنون با اعتماد بنفس گمان میکنند چرا با ۲۰۰۰‌ رای نتوان وارد شورا شد وقتی با ۹۰۰۰ و اندی رای میتوان وارد مجلس شد؟

در پایان باید گفت بپذیریم یا نه ، سیدلفته احمدنژاد سه سال و ۶ماه آینده هم نماینده خرمشهر در مجلس خواهد بود و از آنجایی که تضعیف وی ، تضعیف جایگاه نماینده خرمشهر و حق خرمشهر است منطقی ست که با دادن اطلاعات صحیح ، بدون واسطه و بدون عبور از کانالهای نزدیکش، خطر تغییر داده ها برای جهت دهی به آنها را به حداقل رساند و او را مجهز به دیتایی با ضریب خطای حداقلی کرد. تحکیم وحدت در شرایطی که خرمشهر از چندین جا میلنگد نتایجی بدنبال خواهد داشت که احتمالا (و نه الزاما!) به نفع مردم خواهد بود. ظاهرا احمدنژاد امروز بیشتر نیازمند حمایت دلسوزانه است تا نقد مشفقانه ، حمایت و انرژیی که اگر صرف ارتقای سطوح مختلف خرمشهر و خوزستان شود نه تنها اشکالی ندارد که مفید هم هست.

انتقاد هم یکی از راههای تلاش برای ارتقای کیفی و کمی عملکرد احمد نژاد است. امید که نقدها بنام نقد خوانده شوند و پیش از تفسیر به رای شدن و ارجاع به ارگانها و جایگاه های بالا دستی به امید اتمام یا محکومیتشان ، حداقل درست و دقیق مطالعه شوند. فراموش نکنیم تفاوت بین سیاستمدار و منتقدِ او این است که در یک مناظره، سیاستمدار سعی نمی‌کند طرف مقابل را قانع کند، او فقط دنبال متقاعد کردن افکار عمومی است.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ناشناس سلام احسنت مگر گوش می کند مگر تحمل انتقاد را دارد