پس از باران؛ خوزستان است یا آوارستان؟

احمدرضا رستمی

باران پدیده حیاتی برای کره زمین که ریزش آن در خوزستان با بلاها و گرفتاری‌های فراوان همراه می‌شود.

آبگرفتگی‌ معابر و بالازدگی‌ فاضلاب به همراه نوسانات برقی و قطعی آب از جمله قصه‌های پر غصه مردمان خوزستان در هر بارندگی است که حل آنها تخصص می‌خواهد و پول.

ولی وقتی در جامعه‌ای تخصص در حد ادعاست و نامتخصصین بر اریکه مدیریتی چمبره می‌زنند پول هم که باشد هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

شنبه و یکشنبه هفته جاری بود که یک سامانه‌ بارشی قوی از صدر تا ذیل خوزستان را در یک بحران جدید غرق کرد و باردیگر این پرسش اسکولاستیکی را به وجود آورد که مقصر کیست؟ آبفاست یا شهرداری؟

پرسشی بیحاصل و در عین حال تکراری که پاسخ به آن هیچ تاثیری در صورت مسئله ایجاد نمی‌کند زیرا مدیریت در خوزستان در دور باطلی از وعد وعید‌ها و معذرت خواهی‌ها گرفتار بوده و دوران زندگی نباتی خود را سپری می‌کند.

بنابراین در چنین شرایطی خوزستان پس از باران را تنها باید آوارستانی به حساب آورد که در آن مردمانش در انباشتی از آب باران و فاضلاب، با آه و افسوس و چهره‌هایی غمگین، نوستالژی‌های سالهای نه چندان دور خود را به یاد می‌آورند.

احمدرضا رستمی آذر ۹۹ از اهواز