حکایت آشنای مِهر و خون

یادداشتی از حسن نسیمی نویسنده و روزنامه نگار خوزستانی به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس و حمله تروریستی ۳۱ شهریور ماه سال ۹۷ در اهواز

زمان به وقت مهر بود. آخرین روز فصل داغ. اهریمنی نگاه پلید و ناپاکش را به مام وطن دوخت. آزمندانه طمع خاکی را کرد که در آن عشق تا هزاره های تاریخ ریشه داشت.
آن روز ناغافل خاک جگر گوشه مادر وطن به چکمه های کثیف حرامیان آلوده گشت  و این برای خوزستان آغاز تاریخ بود. اینجا در میان نخل های بی سر ایستاده در غبار، تقویم از اول مهر ورق می خورد. حکایت همان حکایت مهر است و معرفت، گویی مهر پیوندی ابدی دارد با این خاک گلگون.
اول مهر ۵۹ جنگی ناخواسته با دشمنی تا بن دندان مسلح، جنگ اهریمن و دفاع پریان، ۸ سال خون و گلوله سرب داغ و قلب های تپنده ای که برای حفظ ناموس همچو برگ تقویم در اول مهر از حرکت ایستادند.
اما آن دیو پلید رویای تصرف سه روزه این خاک تفتیده را با خود به گور برد. ۸ سال مقاومت و ایثار، برگ زرینی شد بر تارک افتخار مردم دلاور خوزستان. حکایت عجیبی دارد این خاک. گویی مردم ما با مهر پیوندی جاودانه دارند.
تقویم ورق خورد و  ۳۸ سال از آن روز گذشت. باز هم مهر، باز بوی خون و گلوله قلب کودکی ۴ ساله و جانبازی که پایش را در فکه و طلائیه جا گذاشته بود و آغاز مهر، آسفالت داغ خیابان شهر به خونش آغشته گشت. کودکان ۸ سالمان کودکی نکرده مرد شدند.
زمان گذشت و گذشت تا بعد از ۳۸ سال، نواده های نا خلف آن جرثومه فساد همچون سلف پلید خود چشم طمع به تن رنجور جغرافیای عشق دوختند. آن ها که تاب همدلی مردم را ندارند سر از آخور اربابان وهابی برآوردند.
یک بار دیگر تاریخ تکرار شد و دست نکبت بار اهل نفاق از آستین اربابان صهیونیست و آل سعود بیرون آمد.
اما آن ها نمی دانستند که وقتی نگاه ناپاکان به مادر وطن بیفتد عرب و فارس و بختیاری و… برای فدا شدن می شوند یک جان، یک واژه، یک عشق، یک ایران، یک ملت.
در ساعت ۹:۳۰ شنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ اهواز که قلب تمام ایران لرزید. آسمان غبار آلود غمبار خوزستان در آن شب ستاره باران شد. وای از نفرین دل داغدار مادر محمد طاها.
کودک شهید ۴ ساله ای که مادرش با بغض او را در بهشت جاودان، به نوگلان امام بی سر، حضرت ابا عبدالله(ع) سپرد.
وای از داغ دل مادران منتظری که به امید به تن کردن لباس دامادی با شوق به تن کردن لباس دامادی، رخت مقدس سربازی به تن فرزندشان کرده بودند اما پیکر بی جانشان را در آغوش گرفتند. وای از داغ دل پدران، خواهران و همسران کاروان مسافران بهشت در روز ۳۱ شهریور اهواز و…. ای وای بر خشم و کینه مردانی که از داغ انتقام میسوزد. مردانی از جنس حاج قاسم و انتقامی از جنس سلیمانی.
حادثه تلخ ۳۱ شهریور یک پیام واضح داشت، گلوله ای که از خشاب کینه و بلاهت اهل جهل شلیک شد. قلب همه همشهریانم را نشانه گرفته بود. برای آن گلوله عرب و فارس و بختیاری اهمیتی نداشت.
آن سرب داغ نه کودک ۴ ساله می شناخت و نه مادر، پیر و جوان، سرباز بی اسلحه و جانباز برای آن جانیان فرقی نداشت برای او فقط خاموش کردن یک صدا مهم بود. صدای ضربان قلبی که برای خاک می تپید.
۳۱شهریور قلب ایران در بلوار قدس اهواز نشان شد، حادثه ترور شهروندان اهوازی نشان داد اتاق فکر دشمنان قسم خورده این مرز و بوم، در بارور کردن تخم نفاق بین اقوام ایرانی و همچنین ایجاد فاصله با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بوسیله اهرم تحریم و فشار اقتصادی با شکست مواجه شد.
آن ها ابلهانه  به خیال خام خود با کشتن کودکان و زنان، مردم را به ستوه می آورند. اما زهی خیال باطل چرا که ملت ایران بارها ثابت نموده در حساس ترین شرایط پای نظام خود ایستاده و به احدی اجازه تعدی نخواهد داد.
قاب حضور پر شور مردم شهید پرور اهواز در آیین تشییع پیکر شهدای حادثه تروریستی اهواز به دنیا مخابره شد و به دنیا فهماند حکایت وداع  مادر با فرزند در این خاک عزیز حکایت غریبی نیست. مادران و پدران داغدار امروز همان کودکان ۸ ساله ای بودند که درس ایستادگی را از مکتب فرزندان خمینی آموخته اند.
آن روز در دومین روز از مهر و در تشییع شهدای حادثه تروریستی این مردم اهواز بودند که تاریخ را بار دیگر ورق زدند. مردم سرزمین نخل و بلوط، فرزندان اروند و کارون، راست قامتان دیار تاراز و هور همه و همه آمده بودند.
آن روز کسی نپرسید عربی، فارسی یا بختیاری؟ کسی دم از  اصلاح طلبی  واصولگرایی نزد، همه یک صدا بودند، یک حنجره برای فریاد، فریاد مرگ بر تفرقه؛ گام ها همه به یک سو بود. محکم و استوار، همراهی با شهید مام وطنشان، دست ها همه یک سو بود، لمس تابوت هموطن شهید.
آن روز اهواز این تن رنجور جغرافیای عشق تحفه ای ماندگار به تاریخ بشریت هدیه کرد. صهیونیست، وهابی و آل سعود باید بداند تا غیرت در این خاک گلگون ریشه دارد تقویممان پر از مهر خواهد ماند.
حرامیان باید بفهمند رویای پلیدشان برای دست یازی به کنام شیران شرزه و سرزمین دلیران با جسمی زار و روحی جهنمی به گور خواهد رفت. با اینکه خوزستان صبور با قناعت عجین است اما روزی ریشه جرثومه های فساد، به دست توانای فرزندان عزیز این خاک گلگون برای ابد خشک خواهد شد.

فرزندان حاج قاسم…..


حسن نسیمی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *