​تقلیل مسئله استاندار به موضوع اخذ رشوه اجحاف به مردم خوزستان است

سیدعبدالهادی آرامی دبیر مجمع نیروهای خط امام خوزستان در یادداشتی نوشت؛ دوباره و برای چندمین باردر سالهای گذشته نام خوزستان بلند آوازه شد. در پرونده ای که اسدبیگی، مدیرعامل کشت و صنعت هفت تپه در دادگاه دارد، نام غلامرضا شریعتی و همسرش به دلیل دو مورد، دریافت هزینه سفر و رشوه 200 هزار دلاری بر سر زبان ها افتاد که البته دادستان تهران این اتهام را فاقد مشروعیت قانونی دانست. فارغ از این ماجرا گذری داریم به مدیریت سراپا اشتباه شریعتی در این سالها که می رود 4 ساله شود.
به گزارش خورنا سیدعبدالهادی آرامی دبیر مجمع نیروهای خط امام خوزستان در یادداشتی نوشت؛ دوباره و برای چندمین باردر سالهای گذشته نام خوزستان بلند آوازه شد. در پرونده ای که اسدبیگی، مدیرعامل کشت و صنعت هفت تپه در دادگاه دارد، نام غلامرضا شریعتی و همسرش به دلیل دو مورد، دریافت هزینه سفر و رشوه ۲۰۰ هزار دلاری بر سر زبان ها افتاد که البته دادستان تهران این اتهام را فاقد مشروعیت قانونی دانست. فارغ از این ماجرا گذری داریم به مدیریت سراپا اشتباه شریعتی در این سالها که می رود ۴ ساله شود.

به نظر نگارنده اینکه برخی (ازجمله خودم) معتقدند غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان به دلیل تمکن مالی اش امکان دریافت رشوه ندارد از اهمیت چندانی برخوردار نیست. اصولا برای این استان دریافت مبالغی چون ۲۰۰ هزار دلار در میان حجم عظیم حیف و میل های مالیات عددی انحرافی است که اذهان را از تبیین و آشکارسازی موضوعات اصلی فراری دهد. آنچه اهمیت داره مدیریت غیرعلمی، آشفته و بدون برنامه و هدف و چشم انداز شریعتی در اداره پرچالش ترین استان کشور است که در موارد زیر تجلی پیدا کرده است.

۱. بسیاری از انتصابات شریعتی پرحاشیه و محفلی است. به عنوان مثال فردی را برای منصبی سرپرست می گذارد بعد که به مشکل می خورد جای دیگر و بعد که دوباره به مشکل برمی خورد جای دیگر و … و تاجایی این ارادت خود را به دوستان محفلی اش نشان می دهد که دیگر رخت از این استانداری برچیند. این حلقه، حلقه بسیار تنگ و کوچکی است که کمتر افراد شایسته ای در آن دیده می شود. آنهایی که دارای این کارت ویژه هستند که همیشه برای مناصب ریز و درشت و گاه متناقض کاندیدا هستند، افرادی اند که سالها در محافل شریعتی حضور دارند.
۲. مدیریت غیرعلمی در بحرانها: شریعتی اصولا تا قبل از استانداری با بحران آشنا نبوده واز مدیریت این رشته علمی و مهم بی بهره بوده است. این نحوه مدیریت بحران در سیل ابتدای سال ۹۸ خودش را نشان داد. پیشتر که بحران های دیگری چون ریزگردها و دود هور و … وجود داشت صدای فعالان رسانه ای استان در سطح کشور شنیده نمی شد. اما خوشبختانه در سیل که حجم زیادی از کنشگران به خوزستان آمدند فهمیدند این مدیریت آشفته نه تنها تقریبا هیچ برنامه ای برای غلبه بر بحران ها ندارد بلکه خود در مقاطعی بحران های دیگری می آفریند. پس ازآن بود که شوربختانه کشور با نحوه مدیریت شریعتی آشنا شد.
۳. مدیریت فسادزا: اینکه شریعتی یا هر دولتمرد دیگری آدم پاکدستی باشد لازم است اما کافی نیست. هر مدیری درجمهوری اسلامی باید تمام روزنه های فساد را نیز ببندد. اما زمانی که نحوه مدیریت به گونه ای باشد که از قِبَل آن مفاسد ریز و درشت عیان شود و پست ها و منصب ها خرید و فروش شوند دیگر چه اهمیتی دارد که استاندار، حقوق دوران دولتمردی اش را به موسسات خیریه ببخشد که دوستان و حلقه حامیان منصب دارش اینقدر از این مسئله علیه منتقدین استفاده می کنند؟
۴. مدیریت بحران زا: یک مثال کوچک همین غیزانیه است. شاید با خود بگویید چقدر زمان و پول نیاز دارد که مسئله کوچک غیزانیه که سالها با کمبود آب روبرو بوده حل شود و تبدیل به بحرانی نشود که ما را مضحکه دنیا کند؟ اصولا تخصص شریعتی و تیمش تبدیل مشکل به بحران و تبدیل بحران به ابربحران است.
۵. مشق مدیریت کردن با تسبیح و ذکرگویی انجام نمی شود. اینکه عملی ارزشمند مثل ذکرگویی و نمادی دینی چون تسبیح اکنون به مضحکه ای برای تخریب دین و مذهب تبدیل شده فقط از شریعتی برمی آید. باید به شریعتی گفت: اگر می خواهی ذکر بگویی و مدام تسبیح در دستت باشد برو در کنج خانه و طریقت زاهدی پیشه گیر. اما اگر استاندار هستی با مدیریت علمی و درست، مسئله ها و مشکلهایی چون غیزانیه را حل کن تا فریاد بی آبرویی مان به کل جهان مصادره نشود. تا کارد به استخوان کسی نرسانی که دست به اسلحه ببرد.
۶- مدیریت تصویر: اینکه تمامی مشکلات و مسائل استانداری خوزستان و این تیم «پر از هیچ» به پای استاندار خوزستان نوشته می شود، دلیل عمده و مهمی دارد. شریعتی تنها استاندار خوزستان است که نامی از معاونین وی دیده نمی شود. چون اصولا وی این معاونین را برای «دیده نشدن» انتخاب کرده است. روابط عمومی استانداری خوزستان، تنها «روابط عمومی استاندار خوزستان» است. تمامی راه ها در ساختمان خیابان فلسطین به شریعتی ختم می شود و همه رسانه ها چه دولتی و چه غیردولتی ها که در استانداری فعالیت می کنند موظفند فقط تصویری بزرگ نمایی شده و اغراق آمیز از شریعتی ارائه دهند و بقیه معاونین و مدیران ستادی استانداری حتی در حد معاونین مدارس نیز شناخته شده نیستند.
به طور خلاصه عرض کنم، این مدیریت بیش از آنچه که فکر می شود این استان بزرگ و پر از درآمد را به قهقرا برده است. نمی دانم چه اتفاقی باید بیفتد تا تیم دولت بفهمد این راه به جایی نمی رسد و شریعتی آنی نیست که بتواند این استان را اداره کند چندان که در این ۴ سال نتوانسته است.