به مناسبت فتوای میرزا حسن شیرازی

آن فتوای راهگشا

ناصرالدین شاه قاجار در سومین سفر اروپایی خود که از جیب ملت عیش و نوش و سیر و سفر می کرد، هنگامی که کفگیر مبارکش به ته دیگه رسید، ناچار به استقراض از دولت بریتانیا شد و در عوض این استقراض قراردادی با کمپانی رژی به مدیریت ماژور تالبوت امضا کرد که به موجب آن خرید و فروش توتون و تنباکوی ایران به مدت پنجاه سال بصورت انحصاری در اختیار این شرکت قرار گرفت. در مقابل کمپانی مذکور تعهد کرد سالانه  پانزده هزار لیره انگلیسی و یک چهارم سود سالانه را به دولت ایران بپردازد. اما این قرارداد با خروش به هنگام آیت ا̒ میرزای شیرازی و با پشتوانه مردم “کن لم یکن” شد و نیرنگ انگلیسی حریف بصیرت و ایمان میرزای شیرازی و مردم نشد. فتوای میرزا در سه وجه قابل بررسی است.

وجه دینی، وجه اقتصادی و وجه سیاسی. وجه دینی قیام و فتوای میرزا را در پرچمداری روحانیت و مرجعیت در آن حرکت تاریخی و متعاقبا همگرایی مردم با آن پرچمداران می توان مشاهده کرد. اداورد براون انگلیسی درباره نقش روحانیت در نهضت تنباکو می نویسد: ” اقدام میرزای شیرازی ضربه ای کوبنده بر اقتدار ناصرالدین شاه و دول خارجی بود و اطاعت مطلق مردم از فتوای وی در تحریم تنباکو نشانه وفاداری مردم به روحانیت بود.” اعتراف براون اگر چه برای خود و دولت متبوعش تلخ بود اما به خوبی نشان دهنده غلبه دین و مبانی مذهبی در نهضت تنباکو و قیام میرزای شیرازی است.

وجه اقتصادی نهضت تنباکو را در اعتقاد میرزا به استقلال اقتصادی کشور و عدم وابستگی آسیب زا به بیگانگان باید جست. روزنامه اختر که در استانبول منتشر می شد، در رابطه با نگرانی بازرگانان ایرانی و دست اندرکاران اقتصادی از امتیاز مذکور می نویسد: ” واضح است که صاحب امتیاز]کمپانی رژی[ کار را با سرمایه اندک شروع خواهد کرد و تنباکو را از زارعان خریده به قیمت بالاتر به تجار و صاحبان کارگاه خواهد فروخت و تمام منافع به جیب انگلیسی ها خواهد رفت.

از آنجایی که تجار ایرانی حق صدور تنباکو به خارج را ندارند، آنهایی که در سابق به این تجارت مشغول بودند، حالا ناگزیر از کسب خود دست کشیده و کار دیگری برای خود پیدا کنند. صاحب امتیاز توجهی ندارد که چه تعداد از تجار ایرانی بیکار و برای یافتن شغل دیگر دچار خسران خواهند شد.” تحلیل روزنامه اختر به خوبی نشان دهنده درک عمیق میرازی شیرازی از عواقب ناگوار امتیاز تنباکو و خدشه دار شدن استقلال اقتصادی مملکت بود.
با استناد به قاعده “نفی سبیل” می توان دریافت که مبارزه میرزا و فتوای وی تلاشی در جهت جلوگیری از مستعمره شدن کشور توسط دول بیگانه بود که این تلاش متضمن یک وجه سیاسی است. میرزا در دوره ای از تاریخ ایران به مبارزه با امتیاز ننگین تنباکو برخاست که سیاست ناصری بر موازنه مثبت در مواجهه با دو قدرت روس و انگلیس استوار بود و هر امتیازی که به یکی از طرفین واگذار می شد، به ناچار برای جلب رضایت طرف دیگر نیز امتیاز مشابه یا وزین تری به آن کشور اعطا می شد تا به اصطلاح > هر دو سر چوب را گرفته باشد .< بی تردید میرزا دریافته بود که اعطای امتیاز تنباکو به انگلیس، در آینده واگذاری یک امتیاز دیگر به روسیه را نیز در پی خواهد داشت و استقلال سیاسی مملکت هر روز آسیب پذیرتر خواهد شد.

آنچه ذکر شد اهمیت اقدام و فتوای میرزای شیرازی در سه بعد دینی، اقتصادی و سیاسی بود. اما یادداشت حاضر رسالت دیگری نیز برای خود قائل است و آن هم زدن پلی است میان دنیای امروز و دنیایی که میرزای شیرازی با فتوای خود کاری کرد کارستان.
پرواضح است که کشور ایران امروزه از استقلال سیاسی در حد اعلای خود برخوردار است و نه در وضع سیاست های کلان و نه در استراتژی ها و تاکتیک های خود تابع ملاحظات هیچ قدرت خارجی نیست. جامعه ایران نیز کما فی سابق یک جامعه مذهبی می باشد و حضور روحانیت نیز پررنگتر از گذشته است و تاثیر و نفوذ آنها در پیدا و پنهان مردم ایران محسوس است. اما پلی که باید زد اقتصاد است و معیشت و استقلال اقتصادی سازنده.

در اقتصاد سیاسی بین الملل تئوری های وابستگی، وابستگی متقابل و وابستگی متقابل متقارن و نامتقارن توضیح دهنده نوع رابطه اقتصادی کشورها در نظام بین الملل است. در رابطه مبتنی بر وابستگی میان دو کشور، یکی از طرفین رابطه تعیین کننده تمامی فعل و انفعالات مابین دو کشور است و عملا کشور ضعیفتر تابع دستورات کشور قدرتمندتر قرار می گیرد. در وابستگی متقابل طرفین منتفع می شوند اما یکی از آنها بسته به قدرت و توان اقتصادی و سیاسی خود از مزایای بیشتری برخوردار خواهد شد.برخورداری برابر از مزایا در رابطه میان دو کشور همان وابستگی متقابل از نوع متقارن است و بالعکس برخورداری نابرابر و نامتوازن یک وابستگی متقابل نامتقارن قلمداد می شود. اقتصاد امروز ایران یک اقتصاد وابسته نیست و همواره در نوع و میزان رابطه خود با کشورهای صاحب قدرت حرفی برای گفتن داشته است.

اما آنچه قابل توجه است اینکه استقلال اقتصادی و برقراری رابطه سازنده با کشورهای صاحب منابع قدرت و ثروت، منافاتی با هم ندارند. به عبارت دیگر می توان وابسته بود اما از نوع متقابل متقارن. می توان وارد رقابتهای جهانی شد اما قافیه را به رقبای قدرتمند واگذار نکرد.

حال چه باید کرد؟ شایسته است همه آحاد ملت با الهام از مردمانی که همچون کوه پشت سر پرچمدار نهضت تنباکو ایستادند، اکنون نیز همچون گذشته با حمایت از تولید ملی و دست در دست هم به استقلال اقتصادی کشورمان کمک کرده و خود را آماده حضور سازنده و تاثیرگذار در بازار جهانی نماییم.

عبداله احمدی نیک
کارشناس ارشد علوم سیاسی و روابط بین الملل