یک کارشناس صنایع دستی:

سوزن دوزی سنتی ایران یکی از روشهای دیرینه تزیین لباس است/ جامه بانوان در دوره اشکانیان ملیله دوزی و قلاب دوزی داشت

مریم ایزدی کارشناس صنایع دستی و دارنده شناسه صنعتگری در رشته رو دوزیهای سنتی و سوزن دوزیهای خاص مناطق از سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی کشور می‌گوید سوزن دوزی سنتی ایران یکی از روشهای دیرینه تزیین لباس و نیز بسیاری از منسوجاتی است که به نوعی در زندگی بشر کاربرد داشته و دارد لذا از نظر تقسیم بندی هنرهای دنیا در بخش هنرهای تزیینی و سنتی قرار گرفته است.

به گزارش خبرنگار خورنا از اهواز در جلسه کارگروه صنایع دستی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا که در محل خانه سمن‌های استان خوزستان برگزار شد مریم ایزدی ضمن بیان این مطلب اظهار کرد: هنر سوزن دوزی در کشورهای مختلف بر اساس اقلیم و تاریخ آنها جایگاه ویژه ای دارد که در کشور ما هنرمندان این رشته با ذوق و سلیقه خویش به گونه ای کاملاً مشهود تاریخ را رقم زده اند و در لابه لای تارهای ابریشم جلوه ای دلنشین عشق را به تصویر کشیده اند و با الهام گرفتن از طبیعت و تصورات خیال انگیز رمز و رازی غیر قابل توصیف را بوجود آورده اند که قرن های متمادی این هنر اصیل در گرو قوم ایرانی شهره آفاق بوده است و هم اکنون دست دوخته های ماندگارشان زینت بخش موزه های جهان شده است.

جامه بانوان ایرانی در دوران اشکانی ملیله دوزی و قلاب دوزی شده بود

این کارشناس صنایع دستی یادآور شد: این سوزن دوزی ها به غیر از جنبه تزیینی که بر روی لباس ها، پرده‌های مجلل تالارها، سرآستین ها، یقه، حاشیه لباس، روسری، جلیقه، رو تختخوابی و….مورد استفاده قرار گرفته در بعضی اوقات نیز بخاطر عقاید مذهبی بر روی کلاه یا پوشاک جلوه گری داشته است که این مسئله در قبل از اسلام جنبه طلســـم گونه آن نیز مطرح بوده است.

وی می‌گوید: در بیشتر نقاشی ها یا نقش برجسته ها به دست رسیده از گذشته ایران، طرح هایی بر روی لباس ها منقوش شده است که نقشه های آن دایره هایی به صورت تک تک و یا خطوط منحنی و شکسته است که به طور متوالی و پی درپی در حاشیه لباس ها دیده می شوند.

ایزدی ادامه داد: همچنین در بعضی از ساغرهای مفرغی لرستان که به سبک آشوری است، طرح هایی روی پارچه لباس دیده می شود که در ظاهر به نظر می‌آید در متن پارچه بافته شده‌اند ولی امروزه مشخص شده که بر روی پارچه گلدوزی کرده اند؛ گاهی در نقش اندازی ها نیز قیطان هایی دیده می شود که ظاهراً ملیله دوزی بوده است.

این کارشناس صنایع دستی با بیان اینکه براساس اسناد تاریخی جامه بانوان در دوران اشکانی ملیله دوزی و قلاب دوزی شده بود تصریح کرد: جامه بانوان اشکانی از یک پیراهن آستین دار بلند و پرچین تشکیل شده بود که بر روی آن پیراهن دیگری نیز می پوشیدند که بلندی آن نسبت به پیراهن اول کمتر و یقه ای باز و آستین گشاد داشت. البته بستن سربندهای گوناگون و استفاده از کلاه های مخروطی بلند و طبقه طبقه که تور یا چادری از لابلای آن آویخته می شد نیز در بین بانوان اشکانی بسیار معمول بوده است.

فرهنگ پوشش ایرانیان، اعراب را مجذوب و شیفته خود ساخت

وی گفت: در این دوره همچنین بانوان پارچه هایی همچون شنل از روی دوش های خود می آویختند که زینت گر آنها انواع دوخت ها بوده است و گاهی از آن نیز مانند چادر استفاده می کردند و گاهی هم آن را به کمر می بستند.

ایزدی می‌گوید: هنر سوزن دوزی ایرانی پس از ظهور اسلام نیز همچنان به حیات تأثیرپذیر خود ادامه می دهد و اگرچه تحولاتی شگرف در نقش های ایرانی آن بوجود می آید ولی خصوصیات ایرانی بودن خود را از دست نمی دهد؛ در این دوره رودوزیها بیشتر از هر چیز دیگری از اسلام به عنوان مکتبی که ریشه در عالم معنا دارد و علیه تجمل پرستی و ظلم قد علم می کند تأثیر گرفتند.

این کارشناس صنایع دستی بیان کرد: بانوان هنرمند تحت تأثیر عمیق این مکتب و برای نشان دادن گرایش های فکری خود دست به ابتکارات تازه‌ای زدند و تحول عظیمی در دست دوزی های روی پوشاک خود و اعضای خانواده بوجود آوردند آنها آگاهی داشتند که پوشاک پرچم تعلقات خاص و گرایش های فکری هر شخص و قوم است و با علم به این مطلب سعی در نشان دادن آن به بهترین وجه داشتند. دوختن کلمات قرآنی به خط کوفی بر روی کلاه، جبه، کمربند، بازوبند و…..به جهت محافظت از شر شیطان و حوادث به یکی از تأثیرات آشکار در این هنر دیرینه است.

وی ادامه داد: همچنین فرهنگ پوشش ایرانیان، اعراب را نیز مجذوب و شیفته خود ساخت و باعث شد که در پوشیدن لباس از ایرانیان تقلید کنند و هر دسته و طبقه ای لباس مخصوص یافت بطوریکه فقیهان، عالمان، فاضلان عمامه سیاه آسترداری سر می گرفتند و جبه ی سیاه می پوشیدند. نخستین کسی که لباس عالمان را به این شکل درآورد ابو یوسف قاضی دربار هارون الرشید بود. وی مقرر کرد قاضیان کلاه سبز بلند بر سر بگذارند و جبه نازک بپوشند که البته به مرور زمان و مکان این نوع پوشش نیز تغییر کرد. رجال دولت و بزرگان هم برای مجالس بزم و عیش و نوش شروع به پوشیدن لباس‌های مخصوصی کردند که از پارچه های رنگین (زرد، سرخ، سبز) شفاف تهیه می شد.

سر جان شاردن محقق اروپایی: ظرافت گلدوزی های ایرانی برتر از گلدوزی های اروپایی و ترکی است

ایزدی اظهار کرد: در این دوران که آغاز فرهنگ اسلامی در ایران می باشد نساجی هنوز ادامه شیوه های ساسانی است و بافته های پشمی و کتانی و ابریشمی با نقش مایه های همان دوران به حیات خویش ادامه می دهد در چنین دوره‌ای جامه به عنوان بهترین و با ارزش ترین هدیه یا دستمزد، جانشین کیسه های زر می شد و این امر نه تنها به جهت مرغوبیت منسوجات ایرانی است بلکه حاکی از دست دوزی های ظریف و خیره کننده و متنوع آن دوران و ارج و قیمتی است که از نظر حاکمان جدید ایرانی دور نمانده است.

این کارشناس صنایع دستی قدیمی ترین نمونه گلدوزی شده ایرانی را مربوط به دوره سلجوقی دانست و گفت: ایلخانیان و تیموریان بر خلاف دوره قبل که از شیوه های ساسانی پیروی می کردند در صنعت نساجی دگرگونی کاملی بوجود آوردند و در این دوره ابریشم دوزی، زری دوزی، پولک دوزی، ملیله دوزی، گلابتون دوزی و…بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت.

وی می‌گوید: با ورود فرهنگ و هنر چینی بوسیله مغول نقش هایی از گیاهان و گل ها متأثر از هنر چینی تبلور می یابد. اگرچه اثری از آن اکنون باقی نمانده است ولی در این دوران هنرمندان مبتکر از طرح های محرابی، نقوش هندسی و لچک ترنجی برای تزیین پرده ها، لباس ها، چادرها و…. استفاده می کردند.

ایزدی یادآوری کرد: شاردن در سیاحت نامه خود راجع به ایران دوره صفوی می نویسد: ظرافت گلدوزی های ایرانی برتر از گلدوزی های اروپایی و ترکی است و بسیار قابل ستایش است. در عصر صفوی انواع رودوزی ها به سرعت پیشرفت کرد تا حدی که باعث قطع نفوذ هنر چینی شد و رقیب بلامنازعی برای تولیدات خود چینی ها به حساب آمد از نقوشی که در این دوره مورد استفاده قرار می گرفت انواع بته جقه (قهروآشتی) گل بادامی، مادر و بچه، بته ترمه ای، سه قلو، سه سر، درخت زندگی دوقلو و غیره است.

صنعت نساجی و سوزن دوزی ایران در دوره قاجاریه رو به افول گذاشت

این کارشناس صنایع دستی بیان کرد: در عصر شاه عباس از تمام هنرمندان زری باف، گلابتون دوز، گلدوز قلابدوز و خیاط خواسته شد به اصفهان کوچ کنند.در این دوره اهمیت رودوزی ها به اندازه ای بود که دست اندرکاران آن به عنوان صاحبان یک حرفه و شغل اجتماعی دارای شهرت و اعتبار بودند. در آن زمان یکی از خیابان های اصفهان به نام محله مطرکاران یعنی قلابدوزها معروف بود. در زمان افشاریه و زندیه هنر صفوی همچنان به قوت خود باقی ماند. نمونه های ارزشمندی از این دوخت ها در خزانه موزه حضرت رضا اکنون موجود است.

وی اظهار کرد: دوره قاجاریه را باید دوران افول صنعت نساجی و سوزن دوزی ایران بدانید زیرا بر اثر مسائل سیاسی و اقتصادی آن دوران آسیب فراوانی به این هنر وارد شد.

ایزدی تصریح کرد: زری بافی هنری ظریف و طاقت فرساست بطوری که هنرمند استاد کار روزانه با توجه به نقش و اندازه عرض پارچه تنها می‌تواند بین ۱۸ تا ۳۵ سانتی متر ببافد.

این کارشناس صنایع دستی در پایان اظهار کرد: با افول صنعت پارچه بافی هنر سوزن دوزی نیز از رونق افتاد و متأسفانه با هجوم طرح های اروپایی شکل سنتی طرح ها، دوخت ها و رنگ آمیزی تحت تأثیر فراوان قرار گرفت تا جایی که امروزه از انواع دوخت های تزیینی ایرانی بجز ملیله دوزی، بلوچ دوزی، پته دوزی و آیینه دوزی بلوچستان، که آن هم به صورت محدود است دوخت تزیینی دیگری در فرهنگ عامه مردم باقی نمانده است.