اعتراضات مردمی، بنزین و تحلیل مردان نابینای داستان فیل مولانا

در تحلیل اعتراضات مردمی اگر آنرا صرفا بر اساس تحلیل­ های اقتصادی در نظر بگیریم، طبیعتا مسائلی مانند رکود و تورم، بیکاری، عرضه و تقاضا، افزایش نرخ ارز، تعدیل قیمت­ها، فشار سنگین اقتصادی به طبقات متوسط و فقیر جامعه و متغیرهای تفکیکی دیگری در علم اقتصاد هستند که سعی دارند پدیده پیچیده اعتراضات مردمی را تحلیل کنند. هر کار کارشناسی هم که دولت می کرد با توجه به فضای کنونی و بستری که در جامعه وجود دارد چنین اعتراضاتی به شکلی ظاهر می­ شد. زیرا جنس پدیده اعتراضات مردمی ناشی از قیمت بنزین نبوده و نخواهد بود. بنزین صرفا یک محرک و بهانه و مهملی شده برای بیان خواسته های مردم که ماهیت و اصالتی گسترده ­تر از متغیرهای اقتصادی دارد.

بعد از بروز اعتراضات مردمی در گوشه و کنار ایران برای تحلیل آن دیدگاه های مختلفی از سوی سیاسیون، دولتمردان،احزاب، روحانیون با گرایش­های سیاسی مختلف، دانشگاهیان وابسته به رشته ­های مختلف دانشگاهی اعم از علوم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تربیتی و روانشناسی و تاریخ و مردم شناسی و … و اصحاب رسانه و اهالی قلم در فضای مجازی و رسانه ه­ا و بعضی از میزگردهای تخصصی و … ارائه شد. هر کدام از منظر نگاه خود مساله اعتراضات و ناآرامی­ ها را توصیف، تحلیل و تبیین کردند و بعضا نیز راهکارهایی برای مدیریت، مقابله و یا کاهش و التیام دردها بیان کردند.

مثنوی شاهکار عظیم مولانا رساله ­ای فرهنگی و تربیتی است و در پس تنوع مضمونی شگفت انگیز و بافت روایی چندلایه ­اش هدفی روشن را دنبال می کند که رسالت آن، ارشاد و هدایت عامه است. ادبیات و مضمون های آشکار و نهان مثنوی با شیدایی و خودانگیختگی آشکاری همراه است، تلاشی آگاهانه و هدفمند است برای رشد آگاهی اجتماعی مردم و هر کدام از قصه ها و تمثیل­ ها دارای بار معنایی و زیبایی شناختی در حوزه علوم اجتماعی و فرهنگی است. داستان فیل و مردان نابینا یا فیل و کوران داستانی‌است تمثیلی و عارفانه، که برای روشن کردن نقض کشف حسی به آن استشهاد شده‌است. جامعه در تلاش برای توصیف و تحلیل پدیده­ های اطراف و کسب شناخت و آگاهی به توصیف محیط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اطراف خود می پردازد. اما چه بسا در این تحلیل ماجرایی رخ دهد که مولانا به زیبایی در مثنوی آنرا تشریح کرده است:

پیل اندر خانه ی تاریک بود
عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدنش مردم بسی
اندر آن ظلمت همی شد هر کسی
دیدنش با چشم چون ممکن نبود
اندر آن تاریکی اش کف می بسود
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد
گفت همچون ناودانست این نهاد
آن یکی را دست بر گوشش رسید
آن بر او چون بادبیزن شد پدید
آن یکی را کف چو بر پایش بسود
گفت شکل پیل دیدم چون عمود
آن یکی بر پشت او بنهاد دست
گفت خود این پیل چون تختی بدست
همچنین هر یک به جزوی که رسید
فهم آن می کرد هرجا می شنید
از نظرگه گفتشان شد مختلف
آن یکی دالش لقب داد این الف
در کف هر کس اگر شمعی بدی
اختلاف از گفتشان بیرون شدی
چشم حس همچون کف دست است و بس
نیست کف را بر همه او دسترس
چشم دریا دیگر است و کف دگر
کف بهل وز دیده در دریا نگر
جنبش کف ها ز دریا روز و شب
کف هم بینی و دریا نی عجب
ما چو کشتی ها به هم برمی زنیم
تیره چشمیم و در آب روشنیم
ای تو در کشتی تن رفته به خواب
آّب را دیدی نگر در آب ،آب

در تحلیل اعتراضات مردمی اگر آنرا صرفا بر اساس تحلیل­ های اقتصادی در نظر بگیریم، طبیعتا مسائلی مانند رکود و تورم، بیکاری، عرضه و تقاضا، افزایش نرخ ارز، تعدیل قیمت­ها، فشار سنگین اقتصادی به طبقات متوسط و فقیر جامعه و متغیرهای تفکیکی دیگری در علم اقتصاد هستند که سعی دارند پدیده پیچیده اعتراضات مردمی را تحلیل کنند. هر کار کارشناسی هم که دولت می کرد با توجه به فضای کنونی و بستری که در جامعه وجود دارد چنین اعتراضاتی به شکلی ظاهر می­ شد. زیرا جنس پدیده اعتراضات مردمی ناشی از قیمت بنزین نبوده و نخواهد بود. بنزین صرفا یک محرک و بهانه و محملی شده برای بیان خواسته های مردم که ماهیت و اصالتی گسترده ­تر از متغیرهای اقتصادی دارد. بنابراین گرچه چنین تحلیل­ هایی در یک فضای اقتصادی متعارف شاید بتوانند ابعادی از مساله را شفاف سازد اما در یک اقتصاد سیاسی و با یک رویکرد تقلیل گرایانه و صرف اقتصادی به مسایل نگریستن یعنی کاهش خواسته­ های مردم به صرف مسایل اقتصادی و دادن یک تحلیل ناصواب از ماهیت اعتراضات است. در حالیکه مردم ایران در زمان جنگ تحمیلی فشارهای اقتصادی به مراتب سنگین تر از وضعیت حاضر داشتند اما دامنه اعتراضات مردم این گونه نبود. پس به نظر می­رسد  کاهش سطح اعتراضات مردم به تحلیل های صرف اقتصادی و صحبت از همبستگی های متعارف بین متغیرها نیاز به تامل بیشتری دارد. یعنی دیدن بخشی از فیل بزرگ مولانا در تاریکی است.

بنابراین به منظور درکی عمیق تر ، بنیادی تر و شفافتر و پرهیز از نگاه تقلیل گرایانه و سطحی و تک بعدی ضرورت دارد در تحلیل زیرساختها و بستر شکل گیری اعتراضات مردمی ب شمع را روشن کرد و فیل مولانا را با کلیت و همه ماهیت شکلی و محتوایی آن دید.

شمعی برای دیدن کلیت فیل مولانا در زمان مشروطیت یعنی حدودا ۱۱۴ سال قبل  روشن گردید. سه شعار محوری زمان مشروطیت عبارت بودند از:

۱-  زمینه سازی حاکمیت و ارایه یک تصویر رحمانی از دین و مذهب و جلوگیری از خرافات و اوهام ذهنی

۲- حاکمیت قانون بر اساس تفکیک سه قوه مقننه، قضائیه و مجریه

۳- پاسخگو بودن دولت در مقابل ملت .

اما به دلایل مختلف متاسفانه شمع مشروطیت به خاموشی رفت. دوران پهلوی اول و دوم در کنار تحولات و پیشرفت­های جهانی در ایران اما خواست و مطالبه مردم همین سه شعار بود و  اصول آزادی و دموکراسی، عدالت و استقلال، آگاهی و کرامت و حقوق انسان ایرانی جرقه های اعتراضات مردمی را در سال­های قبل از انقلاب بوجود آورد.

تغییر سلطنت به جمهوری و افزایش خواست و اراده ملت برای حاکمیت بر سرنوشت خود در کنار پایبندی دولتمردان به قانون اساسی و شفافیت و پاسخگویی موجب ظهور و بروز انقلاب اسلامی در ایران شد.

از نظر تبارشناسی تاریخی و اجتماعی موضوعاتی مانند حکمرانی مطلوب، رابطه مردم و دولت، تقید به قانون، تفکیک قوا، پاسخگو بودن دولت، مشارکت احزاب، جریانات سیاسی تاثیر گذار و نقش آنها در کمیت و کیفیت و از همه مهمتر مراجعه واقعی به ارای مردم و عقلانیت تصمیم­گیری همواره گمشده مردم ایران بوده است.

با گذشت ۴۰ سال از انقلاب اسلامی در کنار فراز و فرودها و پیشرفت ها و پسرفت­ها باید ارزیابی شود که میزان تحقق سه شعار فوق چه اندازه بوده است؟ خواست و مطالبات و اعتراضات مردم در سایه تحقق سه شعار فوق قابل بررسی است. لذا متغیرهایی بنزین تابعی از این خواست و مطالبه تاریخی است. و نباید انرا خیلی سطحی و کوچک تحلیل نمود.

چنین است که داستان فیل مولانا همواره راه گشاست، زیرا فیل در تاریکی نمادی از حقیقت است و حقیقت، آن مطلوبی است که همگان طالب آنند، دغدغه ای است که به انسان آگاه، انگیزه جست وجو می­ دهد. قرار دادن نماد به جای اصل باعث می­ شود، مخاطبین به قدر وسع فکری خود اقناع شوند. «تاریکی»، نمادی از جهل و گمراهی. خانه تاریک یعنی بستر جاری زندگی که جهل در آن بیش از دانایی است و حتی در بهترین شرایط، نهایت دانایی ­اش، آگاهی به نادانی است.

ما چو کشتی ها به هم برمی زنیم                         تیره چشمیم و در آب روشنیم
ای تو در کشتی تن رفته به خواب                         آّب را دیدی نگر در آب ،آب

 

دکتر یداله مهرعلی زاده

استاد دانشگاه شهید چمران اهواز