فرصت های از دست رفته و تاسف های برجامانده برای هفتکلی ها!!!

?سلیمان اسمی

?روزگاری با برنامه ریزی شایسته و آینده نگرانه ٬سازوکار جذب معلم از طریق دانشسراهای چهارساله و دو ساله و مراکز تربیت معلم ودانشگاههایی که تربیت دبیران را برعهده داشتند صورت می گرفت و معمولا به تناسب نیروهای باسابقه وباتجربه فرهنگی که به افتخار بازنشستگی نائل می شدند نیروهای تازه نفس ٬ باانرژی وباصلاحیت که از مراکز یادشده فارغ التحصیل شده بودند به مجموعه آموزش وپرورش و مدارس کشور ملحق می شدند اما بنا بر دلایل نابخردانه سالها مراکزی که وظیفه تربیت معلم را برعهده داشتند تعطیل شدند تا پای نیروهای نهضت ٬ شرکتی ٬ قراردادی ٬ خریدخدماتی ٬ سرباز معلم ٬ پیش دبستانی و….به آموزش وپرورش بازشود .

?بدون هیچ تعارفی وبنا به اذعان بسیاری از صاحب نظران ٬ نیروهایی یادشده کیفیت دانش آموختگان مراکز تربیت معلم را نداشتند و سالها باید می گذشت تادر قامت معلمان دوره دیده عمل کنند و اینکه دراین سالها چه برسر آموزش وپرورش فرزندان ایران زمین رفته است مثنوی هزارمن کاغذاست….
اما دراین سالهای بیکاری ٬ یکی از سازوکارهاجذب در آموزش وپرورش وجبران کمبود نیروها٬ بحث نیروهای پیش دبستانی شد .

?در بازدیدی که از چند شهر کوچک استان با حدود دو هزار دانش آموز داشتم بیش از ۱۲۰ نیرو زن ومرد دارای پرونده پیش دبستانی شده بودند یعنی در هرروستا که حتی کمتر از انگشتان دست٬ دانش آموزداشتند ٬یک نیرو در آنجا به امید جذب ٬ به شکل واقعی یاصوری مشغول کار شده بود وباهزینه شخصی برای دانش آموزان میز ونیمکت وکتاب ودفتر می بردند به امید اینکه روزی بخشنامه ای برای معرفی و ورود واقعی ودایمی آنها به آموزش وپرورش صادر شود.

?درحالیکه در آن روزها در هفتکل باحدود شش هزار دانش آموز صرفا حدود ده نیروی پیش دبستانی مشغول بودند که جای تامل بسیار داشت….در بازگشت به هفتکل موضوع را به مسئولین وقت یادآورشده واذعان کردم از هم اکنون با آینده نگری زمینه اشتغال فرزندان هفتکل را باسازوکاری که دیگران طی می کنند فراهم کنیم .

?به هرحال بعدازیکی دوسال موضوع جذب رونمایی شد وآن شهر و شهرهای دیگر باپرونده سازی های بعضا صوری صدهانفر را به اداره کل آموزش وپرورش معرفی کردند وما هفتکلی ها بانجابت مبتنی برقانون از معرفی حداقل فرزندان مان هم که در پیش دبستانی مشغول بودند بنابر قانون خودداری کردیم در حالیکه دیگران کسانی را معرفی کردند که حتی رنگ مدارس را به چشم ندیده بودند و با ورود بازرسی آموزش وپرورش بابخشی از آنان برخوردشد اما واقعیت این است که بسیاری ازشهرها پیه این کار را به تن مالیدند و زمینه اشتغال بسیاری از فرزندانشان را بوجود آوردند وما فرصتی دیگر را از دست دادیم …هرچند بااین شیوه جذب شدیدا مخالفم٬ اما نمی توان منکر واقعیت های امروز ورندی دیگر شهر ها ومنفعلانه عمل کردن ما در بزنگاههای لازم شد واینگونه می شود که فرزندان دیگر شهرها در هفتکل مشغول کار می شوند وما هاج وواج می مانیم که چرا نباید آینده نگر باشیم ٬ سرمان را از زیر برف بیرون بیاوریم ٬ واقعیت های پیرامونی را ببینیم و کمی جسورانه تر عمل کنیم تا فرزندان جویای کار و مستحق این شهر نگویند ؛ خدایا فرزندان این شهر مگر کسی را ندارند ؟!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ناشناس من هیچ شکی ندارم کسانی که در دولتهای گذشته مراکز تربیت معلم و آموزشگاهای حرفه ای نفت را تعطیل کردند خائن به مملکت بوده اند و باید محاکمه شوند