یادداشتی بر نحوه سرپرستی رفیعی ذهکردی بر بزرگترین اداره کل استان خوزستان؛

کارگزار نماینده ها یا مجری سیاست های دولت؟

آیا کسی که آموزش و پرورش خوزستان را شرکتِ سهامیِ خاص کرده است و خود را به افراد حقیقی و حقوقی زیادی وامدار کرده و بیش از هر زمان دیگری این افراد و نهادهای غیر مرتبط را (که همواره بزرگترین آفت آموزش و پرورش بوده است) در مسائل آموزش و پرورش دخیل کرده است به طوری که در آستانه شروع سالِ تحصیلی جدید مسائل مربوط به آموزش و پرورش به فراموشی سپرده شده است، شایسته مدیرکلیِ آموزش و پرورش خوزستان است .

خورنا | سرویس آموزش و پروش:

این روزها مهم ترین نهاد کشور که همان آموزش و پرورش است در استان خوزستان دچار چالش های زیادی شده است. از دخالت نماینده ها در راستای سبد رای تا لابی های افرادی که هیچ گونه ارتباطی با آموزش و پرورش ندارند.

پس از استعفای محمد تقی زاده از مدیر کلی آموزش و پرورش در خردادماه تاکنون، مهدی رفیعی دهکردی که از مدیرانِ منتسب به دولت احمدی نژاد است و در دولت مهرورز مسئولیت های محتلفی داشته  به عنوان سرپرست آموزش و پرورش خوزستان معرفی شده است .

۱۰۵ روز مسئولیت در آموزش و پرورش به عنوان سرپرست مدیرکل می توانست منشا خدمات فراوانی در راستای سیاست های دولت از جمله جوانگرایی باشد، ولی شوربختانه در راهروهایی وزارت آموزش و پرورش مصروف لابی برای ابقای خود شده است.

سید جواد حسینی در همین مدت کوتاه سه ماهه به عنوان سرپرست وزارت خانه توانست کارنامه خوبی از خود به جای بگذارد که کافیست به دو مورد آن اشاره کنم آن هم تمایلِ شدید وی به استفاده از نیروهای جوان و انتصاب مشاور جوان خود به عنوان مدیرکل مشارکت ها و مدارس غیر انتفایی وزارت آموزش و پرورش است و همچنین پیگیری و به سرانجام رساندن طرح رتبه بندی معلمان که از مهرماه اجرایی می شود. اما رفیعی دهکردی در این مدت برای ماندن بر اریکه قدرت به افراد زیادی متوسل شده است و بیش از پیش پیکرِ نحیف آموزش و پرورش خوزستان را که نسبت به سایر استانها در قعر جدول است را لگدمال کرده  و سرنوشت بیش از یک میلیون دانش آموز برایش اهمیت چندانی نداشت .

البته ناگفته نماند که مهدیِ دهکردی هم در این مدت اقداماتی در راستای جلب نظر نمایندگان برای بقای خود به عنوان مدیرکل انجام داده است و به دستور مجلس نشینان اقدام به تغییر روسای ادارات برخی از شهرستانها کرده است.

در پایان این سوال در ذهن مطرح می شود که باید پاسخش را  نزد استاندار خوزستان، معاون سیاسی اجتماعی استانداری، نمایندگان مجلس ، وزیر آموزش و پرورش و همچنین تشکل های فعال در حوزه آموزش و پرورش (سازمان معلمان، انجمن اسلامی معلمان و مجمع فرهنگیان استان) و معلمان عزیز و دلسوز استان … پیدا کرد .

این سوال اینگونه مطرح می شود؛

آیا کسی که آموزش و پرورش خوزستان را شرکتِ سهامیِ خاص کرده است و خود را به افراد حقیقی و حقوقی زیادی وامدار کرده و بیش از هر زمان دیگری این افراد و نهادهای غیر مرتبط را (که همواره بزرگترین آفت آموزش و پرورش بوده است) در مسائل آموزش و پرورش دخیل کرده است به طوری که در آستانه شروع سالِ تحصیلی جدید مسائل مربوط به آموزش و پرورش به فراموشی سپرده شده است، شایسته مدیرکلیِ آموزش و پرورش خوزستان است .

ادامه دارد…..

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ناشناس اینهمه آسمان و ریسمان کردید بخاطر این بود که آقای رفیعی در دولت احمدی نژاد پست داشت