«یادگیری با کیفیت» محور اصلی نظام آموزشی موفق و توسعه‌یافته

 

امروزه نهادهای معتبری نظیر  یونسکو و آیسسکو هدف آموزش و پرورش جدید را در چهار سطح تعریف می‌کنند:

۱- تربیت شهروندانی که با حقوق و وظایف خود آشنا باشند و عضویت در نهادهای اجتماعی و رفتارهای دموکراتیک را بیاموزند.

۲- توانمندسازی دانش آموزان، چنان که از لحاظ نظری و عملی قادر به برقراری ارتباط با محیط پیرامون خویش باشند.

۳- آموزش بر پایه خلاقیت باشد، (نه محفوظات کم اثر یا بی‌خاصیت).

۴- نقد و تفکر انتقادی موضوعیت بیابد.

آموزش‌های یکسان، یک‌سویه و حافظه‌محور، خشک و غیرجذاب و تحکم‌آمیز همراه با آزمون‌های کاغذی و نمره‌‌ای، رقابت‌محور و اضطراب‌آور از مهم‌ترین ویژگی‌های نظام آموزشی سنتی فردگراست که شاید با دنیای قدیم و سبک زندگی گذشته تناسب داشته، لیکن امروز چنین روشی را دیگر کسی برنمی‌تابد و نظام‌های آموزشی موفق به تبع تغییرات شتابان اجتماعی، خود را به‌روزرسانی کرده تا در مسیر نیازهای حیاتی جامعه قرار گیرند‌.
در این نظام‌ها می‌بینیم که از مرز «آموزش با کیفیت» عبور کرده‌ و بر توانمندسازی و «یادگیری با کیفیت» با هدف بهبود زندگی فرد تأکید دارند.

اگر در دورانی تاکید می‌شد که باید تلاش کنیم «آموزش با کیفیت» اتفاق بیفتد، اما امروز باید همه (خانواده‌ها و مدیران و مسئولان) تلاش کنیم مجموعه عوامل دخیل، امکان «یادگیری با کیفیت» را فراهم کنند.

ارتقای توانمندی و مهارت در وجود دانش‌آموزان به ویژه در دوره کودکی (پیش‌دبستانی و دبستانی) باید به مهم‌ترین و جدی‌ترین هدف نظام آموزشی ما تبدیل شده و بدین منظور بهترین، ماهرترین و شایسته‌ترین معلمان در این دوره به‌کارگیری شوند.
تاکید بر یادگیری مهارت‌های زندگی در بستر اجرای برنامه درسی، اجرای درست، آگاهانه و هدفمند ارزشیابی کیفی‌توصیفی، توجه به تکالیف مهارت‌محور، تاکید بر مطالعه کتاب و تقویت مهارت کتاب‌خوانی، پروژه‌ها و طرح‌های بازی و یادگیری می‌تواند بسیار مفید و مؤثر باشد و البته معلمان باید خود به مهارت‌های لازم مجهز باشند.

یادمان باشد فضای شاداب، آرام و به دور از استرس و فشار مدرسه و کلاس زمینه و بستر یادگیری را بهتر فراهم می‌کند.
در این میان البته، معلم متخصص و با صلاحیت، تعداد دانش‌آموزان کلاس ، برنامه درسی و نگرش والدین هم در کیفیت یادگیری دانش‌آموزان نقش بسیار جدی دارند.
مدارس ما باید با نگاه انسانی‌تر و متناسب با نیازها و ویژگی‌های کودکان و نوجوانان ما باشند.
مدرسه و آموزش‌های سنتی ما دیگر پاسخگوی چالش‌ها و نیازهای مدرن روز جامعه نیست و باید به مدرسه توانمندساز و قابلیت‌محور تبدیل شود.
با روش‌های سنتی، «امروز» دیگر نمی‌توان انسانی برای «فردای» پرچالش تربیت کنیم!

معلم و مدرسه در نظام‌های آموزشی مدرن و موفق از نقش سنتی خود خارج شده و توانسته‌اند جایگاه متناسب با نیازهای اجتماعی روز بدست آورند.
به همین دلیل هر دو (معلم و مدرسه) در افکار عمومی آنها مورد توجه و احترام بوده و ضرورت تعلیم و تربیت را جامعه به خوبی درک کرده و مورد حمایت و پذیرش قرار داده است.
در حالی که در ایران، مدارس ما نتوانسته‌اند چنین نقشی در تحولات توسعه‌ای ایفا نمایند و باید گفت آموزش و پرورش ما عملا بی‌راهه می‌رود!

تحولات سازنده منجر به توسعه ایران بستگی مستقیم به تحول مدارس ما از آموزش‌های سنتی به یادگیری‌ با کیفیت، توانمندساز و قابلیت‌محور دارد.

درک این ضرورت می‌تواند نسل تحول‌ساز ایران فردا را به خوبی تربیت نماید، قبل از آن که خسارت‌های تأخیر بر جامعه تحمیل شود البته به شرط آن که دغدغه اصلی سیاست‌گذاران بزرگ‌ترین نهاد آموزشی کشور، تقویت نقش توسعه‌ای مدارس باشد.
در چنین صورتی بایسته‌ها و الزامات آن را خواهند پذیرفت و مسیر افکار عمومی بدان سمت و سو هدایت خواهد شد./

 

حسن بهنام
فعال فرهنگی-اجتماعی