مدارس استثنایی بهبهان از گذشته تا به امروز
خورنا: مردم بهبهان تحصیل علم را یکی از اهداف مهم و بزرگ زندگی خود دانسته و خانوادههایی که دارای فرزند معلول هستند نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
به گزارش خبرگزاری فارس از بهبهان، ریشههای تاریخی آموزش و پرورش استثنایی را به گونهای که امروز مطرح است، میتوان در اوایل سالهای ۱۸۰۰ میلادی در میان تلاشهای تنی چند از پزشکان محقق یافت.
از ایتارد، پزشک اندیشمند فرانسوی که پزشکی حاذق و صاحب نظر در بیماریهای گوش و تعلیم و تربیت کودکان ناشنوا بود میتوان به عنوان یکی از پیشگامان آموزش و پرورش استثنایی نام برد.
از جمله معروفترین کارهای ایتارد، تلاش وی در تربیت ویکتور، کودک ۱۰ سالهای است که در یکی از جنگلهای فرانسه پیدا شد، وی با زندگی اجتماعی آشنایی نداشت و آثاری از رشد زبان در او مشهود نبود.
ادوارد سگن، شاگرد ایتارد که سال ۱۸۴۸ به آمریکا مهاجرت کرد، از اولین کسانی است که با روش ابداعی خود سعی در تعلیم و تربیت کودکان عقب مانده ذهنی داشت.
در کنار تلاشهای ایتارد و سگن، زحمات چشمگیر ماریا مونته سوری قابل توجه است، وی تحت تأثیر عمیق فعالیتها و روشهای سگن، به عنوان مربی کودکان عقب مانده ذهنی و حامی آموزش و پرورش پیش دبستانی برای همه کودکان شهرت یافت.
به دنبال کوششهای قابل ملاحظه ایتارد، سگم و مونته سوری، این پیشگامان نهضت تعلیم و تربیت استثنایی، شاهد تلاشهای گسترده دیگر محققان و متخصصان در کشورهای مختلف جهان و تأسیس مراکز، مدارس و کلاسهای ویژه برای کودکان استثنایی هستیم به گونهای که امروز همه کشورهای جهان به آموزش و پرورش استثنایی به عنوان یک ضرورت فرهنگی و اجتماعی مینگرند و بخش قابل توجهی از امکانات آموزش و پرورش عمومی آنها به کودکان و دانشآموزان استثنایی اختصاص مییابد.
بهبهان، شهری فرهنگی و علمی است که مردمش تحصیل علم را یکی از اهداف مهم زندگی خود میدانند، در همین راستا خانوادههایی که دارای فرزند استثنایی هستند نیز علاقه وافری به آموزش کودکان خود دارند.
آموزشگاه استثنایی در سال ۱۳۴۹ در بهبهان کار خود را با تعدادی دانشآموز ناشنوا و نابینا آغاز کرد و با گذشت زمان دانشآموزان کم توان نیز به این مدرسه راه پیدا کردند، البته این سه گروه پایههای ابتدایی را گذرانده و بعد از اتمام کلاس پنجم راهی خانه میشدند، ناشنوایان جذب کار میشدند، نابینایان مجبور به انجام کارهای ناچیز شده و زندگی را با ناراحتی سپری میکردند و اما دختران کم توان در منزل دچار افسردگی و ناراحتیهای روحی میشدند به گونهای که خانوادهها احساس میکردند فردی مزاحم آسایش آنها شده و حتی باعث شرمندگی آنها است.
این وضع ۲۰ سال به طول انجامید و بالاخره در سال ۱۳۶۹ برای دانشآموزان ناشنوا کلاسهای راهنمایی تشکیل شد و نابینایان نیز در مدارس عادی اقدام به ادامه تحصیل کردند.
ناشنوایان نیز برای گذراندن دروس متوسطه مجبور بودند به مدارس عادی بروند، البته این افراد از چنین موقعیتی استفاده کرده و بسیاری از آنها به دانشگاه راه پیدا کردند.
اما کودکان کم توان ذهنی که بعد از پنجم ابتدایی در خانه میماندند، دچار افسردگی و ناراحتیهای روحی و روانی شده و در وضع اسف باری بسر میبردند.
مدیر آموزشگاه استثنایی با ارتباط نزدیک و دوستانه با مسئولین آموزش و پرورش توانست این اطلاعات را به آنها داده و رضایت آنان را برای تشکیل کلاسهای مهارت آموزی بهدست آورد و خوشبختانه در مهرماه ۱۳۸۳ برای اولین بار، دختران کم توان ذهنی در مقطع راهنمایی با عنوان مهارت آموزی حاضر شدند.
آنها با شادی و نشاط درس میخواندند و آنقدر از درس خواندن خوشحال بودند که مدرسهای با ساختمان قدیمی نمناک با کمترین امکانات و بدون وسیله حرارتی و برودتی نیز آنها را ناراحت نمیکرد و با شوق و ذوق بسیاری زیادی به مدرسه میآمدند.
اما این وضعیت نیز پس از گذراندن سه سال مهارت آموزی تمام شد و بار دیگر به فکر فرو رفتند، مادران با چشم گریان و دلی پرغصه از آینده دخترانشان سئوال میکردند و کارکنان آموزشگاه با شرمندگی خبر خوشی برای آنها نداشتند.
مراجعه والدین به آموزش و پرورش و پیگیری مکرر مدیر برای باز شدن کلاسهای متوسطه بالاخره بعد از یک سال به ثمر رسید و در سال ۱۳۸۷مجوز مقطع متوسطه حرفهای صادر شد.
آن روز یکی از شادترین روزهای زندگی این دانشآموزان، والدین و مربیان آنها بود، کلاسهای متوسطه در سه رشته در آموزشگاه بنفشه شروع به کار کردند، رشته نازکدوز که مهارت دوخت لباس زنانه را در دانشآموزان پرورش میدهد، رشته راستهدوز که این رشته کمی از نازکدوز سادهتر بود و مهارت دوختن انواع پرده، ملحفه، روبالشتی و لباسهای ساده را در این افراد ایجاد میکرد و رشته هنر زندگی که بچهها را با خانهداری و بچهداری در کنار آشپزی آشنا میکرد.
در پایان ۲۰ دانشآموز دختر در این سه رشته موفق به اخذ دیپلم شدند و حال چشم انتظار یاری مسئولان برای ایجاد کارگاه تولیدی به منظور ادامه زندگی شرافتمندانه و ایجاد شغلی مناسب هستند.