شلختگی سیمای شهری بهبهان، حاصل انفعال و بی برنامگی نهادهای دولتی

خورنا |  مقدمه
مجموعه ی رفتارهای آدمی در اماکن جمعیتی بروز پیدا می کنند تا مجموعه ای از احوالاتش به درک وی از ماهیت و چگونگی مکانی که در آن زندگی می کند وابستگی یابد. زیست شهری، تعاملی است بین انسان و شهر که فضای این ارتباط، کیفیت و محدوده اش را به کیفیت و محدوده ی زیست انسانی مرتبط می سازد.

در واقع چیزهایی که در چهره های شهر و اماکن جمعیتی به چشم می آیند، معین کننده و تاثیر گذارنده بر درونیات افراد است. شهرها به عنوان مولفه هایی مشترک در تمام سطوح رفتاری به تناسب گوناگون اثرگذار می شوند تا به عنوان یک بستر امن و معنابخش برای زیست شهروندانشان معنی پیدا کنند. ازین منظر هر شهر ایده ی خود را مانند یک ایدیولوژی به رفتارهای شهروندان تزریق کرده تا از آنها به رفتارهای شهروندی تعبیر شود. در نتیجه شهر به عنوان یک سازه ی معنایی که مبتنی بر روابط خودی شده اش منظم شده، محدوده و کیفیت ادراکی شهروندانش را نیز شامل می شود؛ یعنی تبدیل به یک دتستگاه فکری شده که گویی به عنوان واسطه ای ناخوداگاه پیرامون شهروندانش می اندیشد؛ لذا تفکر شهری به عنوان پلی ارتباطی بین دریافت و رفتار شهری عمل می کند.

بیان مساله
مبلمان شهری باید با توجه به خصوصیاتش، سهم مهمی در به وجود امدن آرامش و سلامت روحی و ذهنی افراد داشته باشد. شلوغی و اغتشاش عناصر شهری، نه تنها آرامش اهالی را در بر ندارد؛ بلکه سبب ایجاد سردرگمی و اغتشاش شهروندان می شود، به نحوی که انسانِ خسته از کار روزانه، هیچ تمایلی برای نشستن و استفاده از فضا و مبلمان آن ندارد؛ لذا این مبلمان شهری است که با استفاده اصولی از علم چیدمان، ضمن به وجود آمدن محیط و منظر مناسب و عملکردی مناسب با شان ساکنین، به مسایل روحی، روانی و آرامش بخشی محیط نیزتوجه کافی دارد. در این میان بهبهانِ ما با توجه به پیشینه ی چند هزار ساله ی زیست انسانی، مراکز تاریخی بسیار، طبیعت زیبا و قابل توسعه، وجود رودخانه های فصلی و دایمی مانند مارون و…. از مشکلات و ناهماهنگی بسیار زیادی در همه ی ابعاد بصری رنج می برد. عوامل متعددی چون نماهای نامناسب، تجهیزات شهری فرسوده و قدیمی و نامناسب، ساخت و سازهای غیر اصولی و خارج از چارچوب، عدم ساماندهی فعالیت های اجتماعی، آلودگی های صوتی و هوا، عدم توجه به زیبایی و خوانایی محیطی توسط مسیولین، رنگ آمیزی و آسفالت ریزی غیر اصولی و سلیقه ای و…… در به وجود آمدن اغتشاشات نقش اساسی دارند. لذا می توان با توجه به مسایلی که عنوان شد سوالی مطرح کرد که:
آیا ناهماهنگی های بصری در سیمای شهر بهبهان در رفتار اجتماعی شهروندانش نقش دارند؟

بدیهی است که هماهنگی در سیمای شهری می تواند بر مجموعه ی افرادی که آنها را شهروند می خوانیم، تاثیر مثبت و موثری می گذارد. لینچ معمار و شهرسازی آمریکاییست که نویسنده ی کتابیست با عنوان”سیمای شهر” و می گوید:
تصویر ذهنی یا سیمای شهری، همه ی برداشت ها و باورها و حدس ها و چشم داشت هایی است که افراد از محیط پیرامون خود دارند و ارزش ها، کیفیت ها، کارکردها و اولویت های متفاوتی را در ذهن آنها پدید می آورد. طرح هایی که در ذهن افراد از مناظر شهری تصویر می شود به زعم آقای لینچ، تصورات ذهنی فرد است از محیط که دستاورد دو عامل است که از یک سو خاطرات، روابط، تجارب، آرزوها و توقعات او را در یک مجموعه ی ادراکی فراهم می سازد و از سوی دیگر دانسته های سه بعدی دریافت شده از منظر، تصویر ذهنی را به صورت طرحواره شکل می دهد که در ذهن انسان نقش بسته و معنی پیدا می کند.

چند نمونه از آشفتگی های بصری درنمای شهری بهبهان
۱- بی نظمی در خط آسمان: خط آسمان شهر عبارت است از میانگین ارتفاع ساختمان های یک شهر، جایی که فضای خالی آسمان آغاز می شود. وجود خط آسمان زیبا و منظم، شاید تاثیرگذارترین عامل در نظم دهی به فضای شهری باشد. کم توجهی به آن تا آنجاست که اگر از گذشته خط آسمان قابل قبولی به جا مانده بود، ساختمان های جدیدی که بدون توجه به آن ساخته شده اند آن را از بین برده اند.
۲- الحاق جزییات جدید به نمای ساختمان ها
۳- تنوع کنترل نشده در رنگ ها و مصالح مورد استفاده در نماهای شهری
۴- تنوع بی حد و مرز در نماهای شهری
۵- سایر عوامل شامل وجود تک بناها (شهری را که بخش هایش از هم دور افتاده باشند، نمی توان شهر به حساب آورد، شهر آن است که محکم ما را در آغوشمان کشد(کریستیان نورنبرگ))، سیاست های اشتباه مانند فروش تراکم، ایجاد طرح های فرادست و نیز طرح های کلان توسعه شهری بدون توجه به فرهنگ بومی، نبود مقررات جامع به عنوان راهنمای طراحی، محدودیت های مالی و فنی در اجرا، تغییر کاربری ها، عدم مقیاس، عقب نشینی، تبلیغات محیطی .

چند راهکار مناسب برای دست یابی به سیمای شهری مطلوب در بهبهان
هر انسان در ذهن خود از هر پدیده ای، ایده آلی دارد. زمانی به پدیده ای زیبا می گوییم که به ایده ال ذهنی ما نزدیک باشد. بسیاری از مردم از ارزش بالقوه ای که در محیط متوازن موجود است بی خبرند. از مهم ترین راهکارهای مناسب برای دست یابی به سیمای شهر مطلوب می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- سامان دهی نمای شهری با اولویت نماهای فرسوده
۲- زیبا سازی محیط شهری با استفاده از اصول رنگ و نور
۳- ایجاد تعادل در مناظر خیابانی
۴- استفاده از نقاشی دیواری و کارهای گرافیکی در بدنه خیابان ها
۵- به کارگیری سنگ در بهسازی پارک ها و میادین و پیاده روها با هدف زیبایی و بالا بردن کیفیت
۶- بالا بردن حس تعلق به فضاهای تاریخی و یادمانی و هم گرایی با بناهای جدید
۶- سامان دهی کاربری ها و انتقال کاربری های مزاحم از بدنه ی شهر
۷- استفاده از فضای باز شهری(مثل زمین های بازی و پارک ها)
۸- حضور مردم و همبستگی اجتماعی(توجه به نیازهای مشترک مردم با ایجاد پاتوق محله برای جذب و مشارکت آن ها در طرح ها)
۹- نظم دهی و کنترل درست
۱۰- درخت کاری و فضای سبز
۱۱- ایجاد سرزندگی و حس نقاشی گونه، یعنی در شیوه های طراحی و نگاه کردن به شهر، همان گونه که برای نقاشی، عناصر گوناگون به نحوی هماهنگ در کنار یکدیگر می نشینند، شهر نیز باید به این نحو آرایش یابد. مناظر، باغ ها و بناها به تناسب با نگاه نقاشان طراحی شده و آن طور نگریسته شود که گویی نقاشی هستند.
بحث و نتیجه گیری
بی نظمی و اغتشاش، نبود رنگ و نور ، پیش آمدگی و فرو رفتگی های مکرر و بی جا، مصرف مصالح نامناسب و نابجا، ورودی های نازیبا، میادین کوچک و ناکارآمد، تابلوهای نامناسب و رنگ و رو رفته، مبلمان نازیبا و ….. همه و همه منظری زشت و غیر معمارانه را برای شهرهای ما به ویزه بهبهان به همراه داشته است. مسلما وجود این ناهماهنگی های بصری در روابط و مناسبات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهروندان تاثیرگذار بوده، حاصل چنین فضاهایی به ناامنی و بی هویتی و بی اعتمادی، دزدی، اعتیاد، فساد و فحشا و از نظر کالبدی نیز بر شکل و معماری شهر و اِلِمان های شهری در ریخت و فرم شهر موثر خواهد بود.
آنچه که زمینه ی رشد چنین ناهماهنگی هایی را فراهم کرده و دامن می زند، کسب سود و منافع مادی برای طبقه ای خاص از جامعه است. طبقه ای که امکانات وسیع اقتصادی، قدرت سیاسی، اجتماعی مهار ناشدنی را به آنها داده است و به طور سیری ناپذیر به دنبال کسب منافع بیشتری هستند، بدون آن که در آن زمینه، تخصص و شایستگی لازم را داشته باشند. متاسفانه بیشتر کسانی که در حوزه های ساخت و ساز مشغول به کارند، کمترین اطلاع و تخصصی در زمینه ی مطالب علمی و اکادمیک از شهرسازی و معماری و جامعه شناسی ندارند؛ به همین دلیل نیز، به ویژه پس از انقلاب، رشد شهرها شکلی بی قواره و بدون توجه به اصول شهرسازی و منافع جمعی و تنها در جهت خواست و اراده بساز و بفروش ها و صاحبان منافع حرکت کرده است. پس چنانچه به دنبال شناخت آسیب های بصری و ایجاد تصوری بهتر از شهر بهبهان هستیم، لازمست اِلِمان های مهم و موثر دراین زمینه ها مورد واکاوی قرار گیرند و در مقالات و پایان نامه های دانشجویی و حتی مدارس آنقدر تکرار و گفته شوند تا هم متولیان شهر و هم شهروندان بهبهانی را نسبت به حقوقی که از ایشان ضایع و ذایل می شود اگاه نماییم.

 

نویسنده: رضا زاهدی اصل
تاریخ: ۱۰/۴/۱۳۹۸

منابع
داوری نژاد و محمدرضا مبهوت(۱۳۹۲). شناخت فضای شهری، چاپ نخست، انتشارات طحان.
کوین لینچ، تئوری شکل خوب شهر(۱۳۸۱). ترجمه ی حسین بحرینی، انتشارات دانشگاه تهران.