کمی رو راستی! / مدیریت غیرعلمی شبانه روزی

خورنا – فرزاد شعبانی

نوشتاری به قلم دکتر فاضل خمیسی (فعال سیاسی، اجتماعی و فرهنگی)

امروزه با واژه ای در ظاهر جذبه مند ولیکن در باطن انحرافی و مخرب مواجه هستیم، که خیلی ها به تقلید یا از سر همسان سازی از آن استفاده میکنند؛ *مدیریت شبانه روزی*!!
این نوع از مدیریت که غیرعلمی، هزینه بر و بدلیل اتخاذ تصمیم در شرایط غیرنرمال دارای ریسک پذیری بالایست، نه تنها مورد پذیرش علم مدیریت نیست بلکه بعنوان یک رفتار پوپولیستی که یک جامعه را در قضاوت! دچار انحراف میکند قابل قبول نمی باشد.
تشکیل جلسه و بازدیدهای مستمر در نیمه های شب و بیحالی و خمیازگی در روز، بکارگیری و استفاده از دوستان و نزدیکان بجای متخصصان بدلیل اینکه آشنایان در همراهی و همدمی خوشایندترند و عدم قاطعیت در تصمیم و دخالت در مسائل جزئی و نیز نداشتن نگاه استراتژیک از نشانه های اینگونه مدیریت هاست.

امروز مدیریت را در یک کلمه خلاصه میکنند: < تصمیم گیری> ، این تصمیم گیری که در شرایط آگاهی و با استفاده از نظرات مشاوران متخصص و کارشناسان خبره و مطالعه میدانی و بررسی آسیب و منافع طولانی مدت اتخاذ میشود، مهمترین و اثربخش ترین رفتار مدیریتی است. زیرا در دستور و تصمیم است که منافع سازمان تضمین یا دچار خسران میگردد.

اینکه فلان مسؤول در طول روز نتواند مدیریت زمان را داشته و وقت خویش را با گپ زدن و دید و بازدید بی فایده بگذراند و نیمه های شب و در زمان خستگی بخواهد با زیر مجموعه اش یا افراد غیر، جلسه گرفته و اتخاذ تصمیم نماید نه تنها قابل قدردانی نیست بلکه مستحق نکوهش است.

پیروزی و شکست رؤسا و مدیران را در نتایج و برون دادهای آنان باید مورد قضاوت قرار داد، اتفاقاً همانطور که حتی کفش تنگ قاضی شاید منجر به صدور رأی ناعادلانه گردد، خستگی و آشفته‌ی یک مدیر میتواند باعث اتخاذ تصمیمات فاجعه آمیز شود، لذا در دنیا و عصر تکنولوژی و علم محور حتی برای اوقات اضطرار سعی میکنند شرایط تصمیم گیری را در یک فضای نرمال قرار داده تا بهترین راه حل ها را اتخاذ نمایند.

ملاک ارزیابی کارکردها در مدیریت، نه حضور پر رنگ فیزیکی بلکه تصمیمات کیفی و انسجام بخشی هستند که سازمان و جامعه را به آینده و بهبود وضع امیدوار میکند، زیرا اگر وضعیت مدیریتی ناکارا موجب خدشه به سرمایه اجتماعی ( اعتماد عمومی) شود، در صحنه بودن مدیران خود از عوامل ایجاد تنش میان مردم و مسوولین خواهد بود. اینکه مردم با دیدن مسوولی به خشم آمده و اعتراضات خفته خویش را بروز میدهند را باید در تصمیمات نسنجیده ای جست که قبلاً اتخاذ شده بود، زیرا شعور اجتماعی و حتی سیاسی جامعه بهترین قضاوت را در رابطه با عملکرد مدیران دارد.

برای یک جامعه بسیار پسندیده است که مدیرانش با استراحت کافی و با یک ذهن مدیریت شده، بهترین و موثرترین تصمیمات را بگیرند تا اینکه مثل یک راننده شب کار بولدوز، در صحنه عملیاتی باشند و از سر غیرت هر چند گاهی بیل نیز بدست بگیرند، یادمان باشد حضور مدیران کلان و حتی میانی در صحنه های عملیاتی حضوری نمادین دارد تا حضوری فیزیکی و مداوم پذیر!!

اینکه، مدیرانمان اصلا نمیخوابند اما کارمندان از بیکاری وب گردی میکنند، شهرداران از ساعت ۴ صبح و در تاریکی مرتب با بیسیم اشان با صدای بلند بر سر کارشناسان و زیرمجموعه اشان فریاد میزنند اما زباله و چاله های خیابان‌ها امان مردم را بریده، رؤسای ادارات مرتب گزارش آماری ارائه و از موفقیت ها میگویند اما در عمل مشخص میشود گزارشها ساختگی و عملکرد ها غیر واقعی است، عرصه امروز بدنه اجرایی است!

راستی عیب کار کجاست؟!
شاید چراغ قوه ای از جنس شجاعت برای تاباندن نور واقعیت و تغییر، نیاز امروز ماست…