من فضای عمومی استان خوزستانم.لطفا برو!

خورنا| در پی کلیپ منتشر شده در فضای مجازی از استاندار خوزستان، یکی از خوانندگان خورنا مطلبی را برای خورنا ارسال کرد که به شرح زیر است:

 

جناب آقای دکتر شریعتی
استاندار محترم خوزستان

وقتی آمدی فکر می کردیم تندیس خوبی ها و تقوایی!
تورا اصلاح طلب تمام عیاری می انگاشتیم که تمام آمال و آرزوهای خود را در تو خلاصه کرده بودیم.
خضوع و خشوعت ما را در مقایسه با استاندار سابق،که در دفاع از آرمان هایش حتی قلدری ها کرده بود،به این نتیجه رساند که تو بهتر خواهی بود.

⭕با خیلی از ماها،که یا از فعالان سیاسی و اجتماعی بودیم و یا در ستادهای دکتر روحانی بصورت موثر کار کرده بودیم از درِ دوستی و حتی خواهش و التماس وارد شدی. با همه فعالان سیاسی اصلاح طلب لابی کردی و همه را آرام کردی. حتی فراتر از آن و دور از چشم اصلاح طلبان و اعتدالیون،با نیروهای اصولگرا نیز عقد اخوت بستی. ما که از دوستانت بودیم خودمان هم باورمان نمی شد که به این منصب برسی.و البته چه خوشحال بودیم.
وقتی آمدی از درون آلبوم دوران کودکیت،عکسی را که مربوط به دوران دبستانت بود درآوردی و به اطرافیانت دادی .  آنرا در فضای مجازی منتشر کردند. سهم شما در این مانور تبلیغاتی چقدر بوده است نمی دانم .عکسی که تو را پیش نماز هم مدرسه ایهایت نشان می داد و چه  زیبا آدم را متقاعد می کرد که از همان دوران بچگی، تو اهل زهد و تقوی بودی و از ریا به دور. چقدر نافذ ،گذشته معصومانه  یک انسان را به تصویر می کشید.
تاکنون در برابر تمام سوءمدیریت هایت سکوت کرده ام و کرده ایم . و البته می خواستم باز هم سکوت کنم. اما رفتار ناپسند شما در برابر مرد سیل زده،بهانه ای شد، ببین فقط بهانه ای شد که کودکانه(و فارِغ از تعلقات سیاسی) *فریاد بزنم این پادشاه چرا برهنه است؟* چرا پادشاه لباس نپوشیده است؟ وفارغ از ترس برچسب حرامزادگی،  کبوتران محبوس کلام  درچند سال اخیر را رها کنم. و البته اندکی ماندم تا سیل فروکش کند که هم مطمئن شوم این طغیان از سر خشم نفس نبوده است و هم خدای ناکرده باعث عصبانیت مجدد شما و رنجاندن و توهین دیگری نشده باشم. *این سکوت طولانی شاید خیانت بود اما راستش را بخواهی اندکی نگاه سیاسی در این موضوع دخیل بوده است.تو منصوب دولتی بودی که من  و امثال من برای سرکار آمدنش خون دلها خورده ایم. چگونه باید بر خودمان می تاختیم؟ البته هر روز صبح که از خواب بیدار می شدم امید به بهبود وضعیت و تغییر رویه داشتم. هر روز منتظر پاره شدن تسبیح ریایی بودم که در وقتی که باید به مردم تخصیص داده می شد،وبه فکر کردن و چاره اندیشی برای مدیریت استان پرداخته می شد ،خودخواهانه در شمارش تعداد ثواب ها و توشه شخصی برای آن دنیا یا از طریق این دنیا!بوده است. و افسوس که فراموش کردید خدمت به خلق خدا از هر عمل ثوابی بالاتر است. و صد افسوس که توسعه استان را به مسلخ کشاندی و در پای کسانی قربانی کردی که برای ماندنت، تکرار می کنم فقط برای ماندنت، دسیسه ها کردند.

⭕خواستم اسمم را زیر یادداشتم بگذارم اما به چند دلیل این کار را نکردم:
۱- یکی اینکه با اطمینان می گویم آنچه در این نوشته آمده است حرف دل بسیاری از هم استانی های عزیز است. خصوصا همفکران سیاسی خودم،یعنی همان کسانی که  سهم بسزایی در پیروزی رییس جمهور روحانی داشتند.
۲- کینه توزی و عدم صداقت که در سالهای مسئولیتت دیدم. و دیدم که چه شایستگانی را از جایگاههایی که مستحق آن بودند محروم نمودی و بسیاری از مدیران و اهالی خرد را گوشه نشین کردی.
با چشمان خود دیدم و با گوش های خود شنیدم بدگویی کسی را می کردی که در ظاهر برای ترفیعش صحبت می کردی. و به او قول داده بودی. والبته این عادت مالوف و خلعت مشهورتان شد که دیگر بر کسی پوشیده نیست . و نه یک مورد که موردهای زیادی تکرار شد. و شاید پیش خودت نام آنرا سیاست گذاشتی.
۳- دلسوزانه این مطالب را می گویم و تشنه اشتهار نیستم .هدفم ثبت در تاریخ و تلاشی برای ایجاد تغییرات مثبت است که البته دیگر امیدی به شما ندارم. دلم برای فضای استانم می سوزد که لجن مال شده است.

ولی  روزی نزد خودت خواهم آمد و خواهم گفت که من اینها را از سرِ درد نوشتم.

غلامرضای عزیز!
⭕ من نه کیانوش رادم که برای خودش سری در سرهای سیاسی دارد نه کهرام خاموش شده ام.
من نه مقتدایی گوشه گیر و برکنار شده ام و نه از فعالان سیاسی مخالف تو .و نه هیچ کدام از دوستانی است که با انواع بازی های غیراخلاقی آنها را حذف کردی.
زاویه دید من فضای عمومی استان است.

من فضای عمومی استانم. من نگاه اکثریتی این استانم. من حتی نگاه اکثریتی دوستان و همفکران سکوت کرده خودت هستم.
اصلا اگر قبول نداری مرا یک نفر از این هم استانی هایت فرض کن. مرا همان معترض بیچاره ی بی ادبِ ضد نظام فرض کن. مرا یک شهروندی فرض کن که یک حق رای دارم.
با این نگاه لااقل شاید بتوانی مرا تحمل کنی. با همین نگاه من نیازمند  تکریم و احترامم. در این استان، کرامت انسانی افراد با امنیت گره خورده است و لابد تو خوب می دانی. اگر نمی دانی که حساب استان با کرام الکاتبین است.

جناب آقای دکتر شریعتی!
در تحلیل شخصیت جنابعالی سوالاتی ذهن مرا درگیر کرده است :آیا استفاده از امکانات دولتی و بیت المال با رفتار علوی همخوانی و موانستی  دارد؟ ذکر مداوم باریتعالی ایراد نیست که اگر خالصانه باشد نجات بخش است. آیا این ذکر دمادم مانعی برای پیشگیری از معصیت ایجاد می کند؟آیا استفاده از رانت اساسا معصیت حساب می شود؟ آیا استفاده از رانت های مختلف برای جذب مشتری بیشتر مثلا طرف قرارداد شدن سازمانها و شرکت های بزرگ استان با فلان آزمایشگاه ، باعث مواخذه اخروی خواهد شد؟
تندیس تقوای استانم !

فقط همین یک مورد را جواب دهید مابقی موارد مشابه پیش کش .
استاندار عزیز!کمی تندتر بگویم و شفاف تر.
اظهار به تدین مستمر،باعث رویش باور مجسمه تقوی در ذهن خود مودبتان شده است و آنقدر رشد کرده است که توهم اصل نظام بودن، خودِ مودبتان را در خود محو و مسخ نموده است.

⭕حاج غلامرضای عزیز!
فضای تملق و ریا،دور و بر عمارت دولتی استانداری را پر کرده است. طوری که اکسیژن پاکی برای تنفس آدم های دلسوز می یافت نشود!

آپارتمانهای جدید اخلاق بر ویرانه های کاذبی بنا شده است که انباشتی از نخاله های ریا، بی تعهدی و نابلدی ،غارت بیت المال و لابیگری است . لابیگری هایی از جنس رقیب، حتی رقبای سیاسی دولت هم برایت لابی می کنند.
فلان نماینده اصولگرا، به فلان وزیر دولت می تازد تا ضعف تو را در بحران سیل پوشش دهد که تمام مناصب مهم  دولتی را در شهرستان تقدیمش کردی.*به چه امیدی؟ به امید انتخاباتی که در پیش است. وای چقدر وحشتناک می شود اگر موقع انتخابات هم باشی. با بلدوزر روی دولت رفته ای.
اگر تا جای مُهر بر پیشانی ات زیر آب روی و در سیل محو شوی دیگر اثری ندارد و مردم فریب نخواهند خورد.
⭕مردم از یک مدیر چنین رفتاری را انتظار نمی کشند. مردم هر چند رئوفند و مهربان اما مدیریت می خواهند.
خردمندان می گویند مدیریتی که نمی خوابد و استراحت نمی کند نمی تواند درست فکر کند و لابد باید به جای او فکر کنند.
محققان علم جدید مدیریت می گویند “مدیریت هنر انجام کارها توسط دیگران است”  اگر به جای منصوبان خود می دوی یعنی انتصاباتت ایراد دارد. و اگر بعد از چند سال هنوز نتوانسته ای آن قدر سوار کار شوی که نیاز به ساعت ها کار اضافی در حالتی از حیرانی داشته باشی، بدان مدیر خوبی نیستی.
عاقلان می گویند آنچه باعث موفقیت و سرافرازی یک سیستم مدیریتی می شود گِل اندود کردن خودِمدیر نیست، انجام مرتب کارها و ایجاد وحدت رویه بین همه امور و قسمت ها و داشتن جسارت لازم برای تصمیم گیری است.

⭕جناب آقای دکتر شریعتی! واقعا مردم را خسته کرده ای. لابی هایت برای ماندن که تمامی ندارد. باور کن منتقدینت را هم خسته کرده ای. ترا به قداست تک تک مهره های تسبیحت دیگر برو!خودت برو! استان ما بیشتر از این ظرفیت فرصت سوزی ندارد.
ظرفیت خالی تحمل این مردم تمام شده است. آب فشارهای مختلف بر استان ، به آخرین نقطه های تاج سد طاقت ،رسیده است. پیش از آنکه سَیلی سهمگین را دلیل باشی استعفا بده. نمی خواهد استعفا دهی، لابی نکن. لابی را تمام کن. قبل از آنکه استانم تمام شود‌. حتما خردمندانی در این استان و مملکت هستند که بتوانند شرایط ایجاد شده ای را که بخشی از آنرا در بوجود آمدنش نقش داشتی ،تغییر دهند و اصلاح کنند.
*لطفا برو!!!*

شهروند اهوازی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • خورنا خورنا اصلا قصدش تخریب نیست ها ولی نمیدونم چرا زمانی مقتدایی تا میتونست مقتدایی رو روی سر میداشت و حلوا حلوا میکرد شریعتی چیکار کرده که بو سوزشت تا اصفهان میاد چی میخواستی که بهت نداده آقای چاروسایی واقعا که اندازه یک گاو هم فهم و شعور نداری نوشته های خودت رو به عنوان نوشته مخاطبین نذار