محمد اردشیری فعال اجتماعی

سد گتوند شباهت بسیار زیادی به داستان اسب تروآ دارد زمانی که مردمان یک شهر در شادی هدیه گرفتن و فتح بودند کمتر کسی فکر می کرد این اسب هدیه خود فاجعه باشد.امروز که مدیران کشوری و استانی در شادی کنترل سیلاب توسط سد گتوند هستند خوب است به افکار عمومی پاسخ چند پرسش را بدهند.

داستان سد گتوند و رگه نمکی موجود در آن بر کمتر کسی پوشیده است. سدی که روزی آن را افتخار ملی می نامیدند امروز نماد فاجعه ملی و کارنامه سیاه مهندسی ایرانی نامیده می شود. سد گتوند که می توانست امروز به عنوان یک افتخار ملی باشد با اقدامات غیر کارشناسی و بدون در نظر گرفتن خسارت های احتمالی و نظر کارشناسان تبدیل به یک فاجعه ملی شده است.

اکنون در فروردین ۱۳۹۸ شمسی بارندگی ها و سیلاب ها آژیر خطر دشت خوزستان را بصدا درآورد. از این سوال مهم هم اگر بگذریم که چرا در آخرین سد کارون باید رگه نمکی باشد و چرا تا کنون با پیمانکاران و مدیران دولتی مسئول در ساخت سد برخورد قضایی نشده است.
با سرریز سیلابی فروردین ۱۳۹۸ سد گتوند و نمک حل شده در آن که به گفته بسیاری از کارشناسان شوری بخشی از دریاچه پشت سد گتوند از دریا خلیج فارس هم بیشتر است به کجا می رود. فاجعه و خطر شوره زار شدن زمین های عقیلی ، شعیبیه ، ملاثانی ، عرب حسن ، اهواز ، آبادان ، خرمشهر و بطور کل دشت خوزستان به مراتب بیشتر از هر سیلاب دیگری است.

چندی پیش بود مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران از خروج آب شور دریاچه سد گتوند طبق استاندارد ها در سیلاب به آب کارون خبر داد خبری که چند روز بعد تکذیب کرد. وزارت نیرو، مجلس و در راس نهادهای مسئول قوه قضاییه به مسئله سد گتوند ورود کرده و پیمانکاران و مدیرانی را که در ساخت سد گتوند نقش داشتند را در مقام پاسخگویی قرار دهد. امروز بزرگترین و حاصلخیزترین جلگه ایران با خطر جدی تبدیل شدن به شوره زار خوزستان است.

مدیران وزارت نیرو در سطح کلان و استان خوزستان هر چند سد گتوند را ناجی سیل خوزستان معرفی می کنند اما گویا این سد مانند اسب تروآ در دشت خوزستان است که بعد از ورود به دشت خوزستان و نشست سیل معلوم خواهد شد ، سد گتوند یک ناجی یا قاتل خاموش است . مدیران وزارت نیرو بجای فرار از پاسخگویی نسبت به افزایش اعتماد عمومی گام بردارند.