وهابیت؛ از حجاز تا اهواز

علی چاروسایی_ مدیرمسئول: این روزها دوباره خبری از نژادپرستان وهابی سراسر عالم را پر کرده است. این بار خبرها حاکی است یک کودک شیعه به دست یک سلفی وهابی با تیغه های شیشه به قتل رسیده است. این قتل آن چنان فجیع است که جای هیچ بحثی باقی نمی گذارد.

سرزمین عربستان، سرزمین قتل های وحشتناک و ذبح مانند حتی برای فردی چون جمال خاشقچی است که هم کیش و هم مسلک و هم توبره شان است، چه برسد به امثال شیعیانی که روز به روز در حلقه محاصره وهابی ها زندگی شان سخت تر و سخت تری می گذرد. نحوه کشته شدن و قتل در عربستان سعودی هنوز با زمان جاهلیت همخوانی دارد.

پایگاه اسرار الاسبوع در گزارشی مفصل پیرامون این قتل وحشیانه نوشت: جنایت در جاده سلطان بن عبدالعزیز رخ داد و هنگامی که مادر «زکریا الجابر» از ساکنان منطقه الاحساء در شرق عربستان خودرویی را کرایه کرد تا برای زیارت مرقد مطهر حضرت محمد(ص) برود هنگام سوار شدن مادر این کودک گفت: «بسم الله الرحمن الرحیم توکلنا علی الله، اللهم صل علی محمد و اله»، در این هنگام راننده خطاب به مادر این کودک شیعی گفت که تو شیعه هستی و هنگامی که جواب بله شنید خشم سرتاپایش را فرا گرفت. راننده پس از مدت کوتاهی خودرو را در نزدیکی قهوه خانه ای متوقف کرد و کودک را به زور از مادرش گرفت و مادر این کودک از کسانی که در محل بودند و رهگذران کمک خواست اما کسی به وی کمک نکرد و این جنایتکار وهابی با شیشه شکسته شده کودک را مقابل جشمان مادر سر برید و مادر به کما فرو رفت.

اسرار الاسبوع در گزارش خود به روایت وارونه رسانه های سعودی که کوشیدند که جنایتکار وهابی را تبرئه کنند و وی را دارای اختلال روانی معرفی کنند، اشاره کرده و آورده است: این روایت رسانه های سعودی درحالی مطرح می شود که به اعتقاد ناظران امور این با رانندگی فرد جنایتکار همخوانی ندارد زیرا به کسی که مشکل عقلی دارد، گواهینامه نمی دهند و این ثابت می کند که جانی در صحت عقل مرتکب جنایت شده و انگیزه واقعی این جنایت تفکرات وهابی است که تفکر داعشی هاست.
کودک بودن مقتول، نحوه کشته شدن، اعلام اینکه هیچ شاهد عینی به کمک مادر مقتول نیامده و مواردی از این دست نشان می دهد این قتل ها هم ریشه تاریخی دارد و هم قرار نیست این قتل آخرین آنها باشد.

هنوز خون ۲۴ شهید حادثه تروریستی خشک نشده است. حادثه ای که توسط گروه تروریستی «الاحوازیه» طرح ریزی و توسط عناصر داعشی اجرا شد. این حادثه در قلب اهواز رخ داد تا نشان دهد پیوند عمیق سیاسی- ایدئولوژیک میان تفکر سلفی وهابی و عناصر الاحوازیه و داعش وجود دارد.
اکنون در چهل سالگی انقلاب اسلامی ایران که به مرحله بلوغ رسیده و از بحران هایی پرتعداد عبور کرده شایسته است بر این بحران نیز غلبه کرده و دست عناصر با تفکر وهابی را از خوزستان، «دروازه تشیع» کوتاه کند. کانون های تبلیغاتی این عناصر در جای جای خوزستان از جمله در اهواز فعالند. آنها نشانه هایی دارند.

بسیاری از مردم آنها را می شناسند. دسترسی به آنها سخت نیست. باید آنها را از لانه هایشان بیرون کشید و جلوی فعالیت آنها را گرفت. مخصوصا اینکه بسیاری از طرفداران آنها لباس علم پوشیده اند و تحت حمایت برخی از چهره های ذی نفوذ خود در حال گرفتن پست های کلیدی هستند. هرچند که تحت رصد و کنترل کامل نیروهای امنیتی هستند اما لحظه ای غفلت، حوادثی همچون ترور ۳۱ شهریور در پی خواهد داشت

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *