در پایگاه خبری خورنا می‌خوانید:

گزارشی از نشست تخصصی ایرانیت و اسلامیت؛ هم‌گرایی یا ناسازگاری در اهواز

با همکاری انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا استان خوزستان نشستی تخصصی تحت عنوان ایرانیت و اسلامیت؛ هم‌گرایی یا ناسازگاری با حضور آیت‌الله دکتر رضا حیدری استاد سطح عالی حوزه علمیه و دانشگاه اهواز و ‌اشکان زارعی استاد دانشگاه و رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا در اهواز برگزار شد.

احمدرضارستمی: به گزارش خورنا در ابتدای این نشست اشکان زارعی در مقدمه‌ای اظهار کرد: یکی از ویژگی‌های برجسته و ممتازی که تاریخ و فرهنگ ایران نسبت به سایر کشورهای مسلمان دارد برخورداری از دو دوره تاریخی و فرهنگی جدا از هم تحت عنوان تاریخ و فرهنگ ایران پیش از اسلام و تاریخ و فرهنگ ایران بعد از اسلام است.

برده‌داری در تاریخ ایران به هیچ عنوان وجود ندارد

وی ادامه داد: تاریخ پیش از اسلام که به آن تاریخ باستان ایران نیز می‌گویند به گواه همه پژوهشگران و منابع تاریخی یک دوره بسیار درخشان، بالنده و کارساز بوده است که در واقع می‌توان گفت که ما ایرانیان در پیش از اسلام توانسته بودیم که یک تمدنی را ساخته و به جهانیان عرضه کنیم.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه بحث برده‌داری هیچوقت در بین ایرانیان باستان مرسوم نبوده است خاطر نشان کرد: یادمان باشد در زمانی که جهان مملو از برده‌داری بود و بسیاری از ابنیه باستانی جهان چون دیوار چین و اهرام سه‌گانه مصر توسط برده‌گان ساخته شده بود تخت جمشید ایران با نیروی کارگران روز مزد احداث شد.

زارعی در ادامه از وجود کارگران زن در ساخت تخت جمشید نیز اشاره کرد و گفت: به گواه بسیاری از گل‌نوشته‌هایی که بعدها خط آنان مورد ترجمه قرار گرفت این زنان کارگر علاوه بر مرخصی زایمان، دارای مزایایی چون حق شیر بودند که این مزایا به صورت اضافه حقوق به آنها پرداخت می‌شد.

وی ادامه داد: این نوع نگرش توأم با احترام به حقوق کارگر و بالاخص جامعه زنان نه تنها در آن روزگاران بی‌همتا و قابل ستایش بوده است بلکه در عصر کنونی نیز کمتر دیده می‌شود.

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا ضمن اشاره به دیدگاه مترقی ایران باستان در زمینه مباحث محیط زیستی گفت: نیاکان ما ایرانیان نخستین کسانی بودند که پی بردند جهان برپایه چهار نهاده آب، آتش، هوا و خاک استوار است که اگر هرکدام از این پایه‌ها به هر دلیلی مورد آلودگی واقع شوند باعث به هم ریختگی در نظم طبیعت و ایجاد اختلال در زندگی انسانها می‌شود.

توماس هگل ایرانیان را آغازگران تاریخ می‌داند

وی عنوان کرد: مایه سربلندی و سرافرازی ایرانیان باستان است که هزاران سال پیش فریاد زدند که جهان به آبادانی نخواهد رسید مگر با اندیشه، گفتار و کردار نیک. آنچه که هدف اصلی تمامی ادیان آسمانی بوده و در مسیر آن گام برداشته‌اند.

زارعی یادآوری کرد: اگر سلسله‌هایی چون هخامنشیان بیش از ۲۰۰ سال، اشکانیان ۴۷۰ سال و ساسانیان ۴۰۰ سال توانستند بر ایران حکومت بکنند قطعا حکومت و زمامداری آنها براساس پایه‌گذاری تاریخ و تمدن بوده است و به هیچ عنوان قدرت شمشیر یگانه عامل اصلی تثبیت حکومتهای آنها نبوده است.

این پژوهشگر تاریخ در ادامه ضمن به اشاره به نحوه زمامداری امپراطوری‌های باستان ایران زمین گفت: برخلاف مهاجمان بسیاری که بعدها تنها برپایه ایدولوژی و شمشیر به ایران یورش آوردند و به هیچ عنوان نیز نتوانستند برای مدت زیادی بر این سرزمین حکمرانی کنند ایرانیان باستان موفق شدند در گستره‌ای پهناور از جغرافیای آن زمان که از شرق تا دل چین و از غرب تا شبه جزیره بالکان و از شمال تا روسیه و از جنوب تا شمال آفریقا گسترش داشت با کمک فرهنگ و تمدن والای خود نه تنها حکومت کرده بلکه در این گستره عظیم نیز یک تمدن باشکوهی را هم پایه‌گذاری کردند.

وی با بیان اینکه ارنست هگل فیلسوف مشهور آلمانی، ایرانیان را آغازگران تاریخ می‌داند اظهار کرد: علاوه بر هگل که اینگونه بر شکوه و عظمت تاریخی ایران باستان اذعان می‌کند، اندیمشندان مشهور بسیاری نیز در سطح جهان از ایران و تاریخ ایران به نیکی یاد می‌کنند بطوریکه ادوارد براون خاورشناس معروف انگلیسی هم به ستایش از تاریخ کهن ایران می‌پردازد و همچنین ﺭﯾﭽﺎﺭﺩ ﻧﻠﺴﻮﻥ ﻓﺮﺍﯼ، ﺷﺮﻕﺷﻨﺎﺱ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻥﺷﻨﺎﺱ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻫﺎﺭﻭﺍﺭﺩ نیز آرزو می‌کند که پس از مرگ در ایران به خاک سپرده شود.

زارعی افزود: البته در همین جمعه هفته گذشته آیت‌الله علوی بروجردی روحانی بلند پایه کشور و استاد برجسته حوزه علمیه در سخنانی در بین دانشجویان دانشگاه تهران به کورش و منشور حقوق بشر وی اشاره می‌کند و آن را بنیان‌گذار بحث حقوق بشر در دنیا معرفی می‌کند و به این ترتیب این مقام روحانی کشور نیز به ستایش از تاریخ ایران باستان می‌پردازد.

پانهای قومی و نژادی، چپگراها، مذهبیون تندرو و .. دشمنان اصلی همگرایی ایرانی و اسلامی

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا خوزستان یادآور شد: اگر چه به بخشهایی از تاریخ هزاران ساله ایران باستان نقدهایی وارد است اما در کلیت می‌توان آن را تاریخی مملو از اخلاق مداری و خداگرایی دانست.

وی در مورد بخش دوم تاریخ ایران یعنی تاریخ پس از اسلام گفت: از ۱۴۰۰ سال پیش به این سو با پیدایش دین اسلام در شبه جزیره عربستان و ورود آن به داخل کشور، تاریخ ایران وارد مسیر دیگری می‌شود و ما نیز با استفاده از این مسیر جدید توانستیم همچنان به رشد و بالندگی و پیشرفت خود در طول تاریخ ادامه ‌دهیم.

زارعی در ادامه به پیدایش یک اندیشه جدیدی در ایران پس از اسلام تحت نام اندیشه ایرانی و اسلامی اشاره کرد و توضیح داد: هنر و توانایی نیاکان ما و همچنین شاهکار فرهنگ و تمدن ایرانی در اینجا نمایان می‌شود که دو تاریخ و فرهنگ جدا از هم که خاستگاه و جغرافیای آنها نیز با هم متفاوت بوده یعنی ایرانیت و اسلامیت از بدو ورود اسلام به ایران توانستند طی یک دوره ۱۴۰۰ ساله به آرامی در هم تنیده شده و به یک همخوانی برسند و سپس از دل آنها یک اندیشه نوینی تحت عنوان ایرانیت و اسلامیت به وجود آید که این اندیشه نوین در ادامه کار سرآغاز بسیاری از دگرگونی‌ها و پیشرفتها بسیار بزرگی چه در ایران و چه در تمدن اسلامی ( شیعه و سنی) می‌شود.

این پژوهشگر تاریخ و استاد دانشگاه ادامه داد: لذا بر این اساس است که استاد شهید مرتضی مطهری عنوان می‌کند که وجود دو عنصر گرانمایه ایرانیت و اسلامیت در کالبد تشیع مهمترین نقش را در توسعه تمدن اسلامی بازی کرده است و همچنین ابن خلدون ﺗﺎﺭﯾﺦﻧﮕﺎﺭ و ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺱ مشهور ﻋﺮﺏ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ نیز در سده هشتم هجری قمری بیان می‌کند که از عجائب روزگار اینست که نه تنها ایرانیان عجم در حال حاضر حاملان تمدن اسلامی هستند بلکه آنها نیز تنها کسانی می‌باشند که در دنیای اسلام کتاب و دانش تولید کرده و نشر می‌دهند.

وی بیان داشت: اما متاسفانه در صد ساله گذشته افراد و گروه‍های زیادی خواسته و یا نخواسته از پان‌های قومی و نژادی گرفته تا بعضی روشنفکران و‌ نیز مارکسیستها و چپگراها و همچنین برخی از مذهبیون تندرو تلاش کرده‌اند که ایرانیت و اسلامیت را در برابر همدیگر قرار دهند و اینچنین وانمود کنند که این دو تفکر هیچگونه سازگاری باهم ندارند. در حالی که با نگرش به تاریخ به هیچ عنوان نمی‌توان چنین تضادی را در بین این دو اندیشه در طول تاریخ ۱۴۰۰ ساله اخیر دید.

زارعی در ادامه با بیان اینکه برخی دیگر نیز به دنبال این هستند که یکی از این دو اندیشه ایرانیت و اسلامیت را بر دیگری برتری دهند اظهار کرد: متاسفانه گروه‌هایی مثل پان‌های قومی و از جمله در خوزستان می‌خواهند با دستاویز قرار دادن اسلام و پنهان شدن در پشت دین به سرکوب اندیشه ایراندوستی بپردازند.

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا خوزستان گفت: بنابراین ما امروز در این جلسه گردهم آمده‌ایم تا به گفتگو بنشینیم که آیا اسلامیت و ایرانیت دو اندیشه‌ متضادی هستند که در طول یکدیگر قرار دارند و یا برعکس این دو اندیشه در عرض هم بوده و در درازی تاریخ با همگرایی باهم توانسته‌اند که منشاء تحولات بسیاری در جوامع اسلامی شوند.

وی در پایان تصریح کرد: گفتگوی امروز در دو بخش ارائه می‌شود که بخش اول آن مربوط به ایرانیت و اسلامیت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری است که توسط آیت‌اله رضا حیدری بررسی می‌شود. ایشان دکترای علم کلام و فلسفه و استاد دانشگاه و نیز استاد سطح عالی حوزه علمیه اهواز است و‌طی سه سال گذشته موفق شده است که پژوهشگر نمونه کشوری شود و در بخش دوم این جلسه نیز مصادیق تاریخی این دو اندیشه متعالی یعنی اسلامیت و ایرانیت در طول تاریخ هم بوسیله اینجانب مورد بررسی قرار می‌گیرد.

کتاب دو قرن سکوت می‌تواند پیش نیاز مطالعه کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران باشد

در ادامه این نشست آیت‌اله رضا حیدری ضمن اشاره به کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام استاد مرتضی مطهری گفت: این کتاب مجموعه ۹ سخنرانی استاد در سال ۱۳۴۷ است که این سخنرانی‌ها در سه بخش در کتاب گردآوری شده است.

وی با بیان اینکه کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام تاکنون به دو شکل مورد تحلیل واقع شده است اظهار کرد: برخی می‌گویند لازمه فهم خوب این کتاب در اینست که ابتدا کتاب دو قرن سکوت عبدالحسین زرین‌کوب مطالعه شود و برخی دیگر نیز خلاف این مدعا را اعلام می‌کنند و می‌گویند که کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران استاد مرتضی مطهری را می‌توان به صورت مستقل هم خواند.

آیت‌الله حیدری در ادامه تصریح کرد: البته اگر بخواهیم جانب انصاف را رعایت کنیم باید گفت که با مشاهده ببانات استاد مطهری در این کتاب نیز می‌توان به این نتیجه رسید که هر دو تحلیل و نگاهی که در مورد کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران وجود دارد تا حدی بسیار زیادی درست است زیرا از یک سو برای فهم هرچه بیشتر مطالب بیان شده توسط استاد نه فقط باید کتاب دو قرن سکوت عبدالحسین زرین‌کوب و دیگر کتابهای این نویسنده ذبر دست را دید بلکه باید نسخه‌های اصلاحی این کتاب را هم که توسط خود نویسنده در چاپ‌های دوم و سوم مورد تغییر قرار گرفته است را هم ملاحظه کرد.

این استاد حوزه و دانشگاه افزود: البته خود استاد مرتضی مطهری نیز کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران را هم در چاپهای ششم و هفتم آن مورد تغییراتی قرار می‌دهد.

وی رابطه فکری بسیار نزدیک بین عبدالحسین زرین‌کوب و استاد مطهری را عامل اصلی پیدایش چنین تغییر و تحولاتی در کتابهای این دو نویسنده دانسته و یادآوری می‌کند: استاد مرتضی مطهری علاوه براینکه در طول حیات خود با عبدالحسین زرین‌کوب ارتباطات فکری و بحثی فراوان داشته است بلکه یکهفته قبل از شهادت نیز در محفلی با عبدالحسین زرین کوب ملاقاتی می‌کند و تبادلات فکری و اندیشه‌ای با وی انجام می‌دهد.

ایرانیان بیشترین خدمت را به اسلام کرده‌اند

آیت‌اله حیدری در ادامه می‌گوید: عبدالحسین زرین‌کوب در چاپ دوم کتاب دو قرن سکوت خود بخشی مطالب موجود در چاپ اول را ناشی از تعصبات و خامی خود معرفی کرده و اقدام به حذف آنها می‌کند و لذا در فصل اول یک کتاب دیگر تحت عنوان تاریخ ایران پس از اسلام وی سعی در تلطیف لحن کتاب دو قرن سکوت می‌کند.

این استاد حوزه و دانشگاه ضمن اشاره به یکی دیگر از آثار عبدالحسین زرین کوب تحت عنوان کارنامه اسلام گفت: در این کتاب عبدالحسین زرین کوب نیز بعضی از موضوعات خود را در کتاب دوقرن سکوت مثل کتاب‌سوزی‌های ایجاد شده در ابتدای حمله اعراب مسلمان به ایران را در این کتاب نمی‌آورد.

وی خاطر نشان کرد: به هیچ عنوان نباید این تصور را داشت که کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران مرتضی مطهری تماما در مقابل کتاب دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب قرار دارد زیرا به این دو کتاب می‌توان نقدهای اساسی نیز وارد کرد.

آیت‌الله حیدری در مورد نقد وارده به این دو کتاب می‌گوید: برخلاف عبدالحسین زرین کوب که فقط از شکوه ایران باستان در مقابل حمله اعراب فاتح دفاع می‌کند شهید مطهری به بحث نژادی فاتحان نه تنها هیچ نگاهی نمی‌کند بلکه وجه مسلمانی فاتحان و اسلام آوردن ایرانیان را مدنظر قرار می‌دهد.

آیت‌الله حیدری تصریح کرد: یعنی استاد مطهری در کتاب خود به موضوع شکوه ایران باستان ورود نمی‌کند و تنها از ظلم و ستم حکومت ساسانیان و اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی آن دوره فقط نام می‌برد.

ایرانیان بزرگترین نویسندگان گرامر عربی

این استاد سطح عالی حوزه علمیه اهواز ضمن متفاوت دانستن متولوژی، موضوع و هدف این دو نویسنده در آثار مذکور می‌گوید: تحلیل‌گران مختلف دو مزیت اصلی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران را در این می‌دانند که شهید مطهری در این کتاب به نحو بنیادین و اساسی توانسته نه تنها اسلامیت و عربیت را به خوبی از هم جدا ‌کند بلکه بحث ایرانیت را نیز به طور کل از ساسانیت یا تاریخ باستان متمایز سازد.

وی با بیان اینکه هیچ گروهی تاکنون نتوانسته است مانند ایرانیان به اسلام خدمت کند اظهار کرد: دومین مزیت اصلی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران از دیدگاه منتقدان و تحلیل‌گران در اینست که استاد مطهری در این کتاب به خوبی می‌تواند به نقش برجسته اندیمشندان و نویسندگان ایرانی در نشر و ترویج اسلام در بین جهانیان بپردازد.

آیت‌الله حیدری در ادامه زبان فارسی را عامل تقویت اسلام معرفی کرد و بیان داشت: بزرگترین نویسندگان گرامر عربی که کتابهای صرف و نحو زبان عربی را نوشته‌اند مانند ﺳﯿﺒﻮﯾﻪ ایرانی هستند زیرا ایرانیان زبان عربی را زبان وحی دانسته و به عنوان یک مسلمان احترام زیادی برای آن قائل بودند بطوریکه ما اگر بخواهیم به ۱۰ نام برتر در این زمینه اشاره کنیم شش تا هفت تای آنها ایرانی‌اند.

این استاد دانشگاه اهواز در مورد سه انتقادی که منتقدین به کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران وارد می‌کنند گفت: برخی انتقاد دارند که استاد مطهری به دلیل اینکه تاریخدان نبوده‌اند به هیچ عنوان از تاریخ ایران باستان اطلاعات چندانی نداشته است و لذا در کتاب خود مقوله ایران باستان را تنها از زاویه بحث پادشاهی نگریسته است.

وی ادامه داد: برخی دیگر از منتقدین و از جمله اینجانب نیز بیان می‌کنند که استاد مطهری در کتاب خود نمی‌تواند تعریف درستی از ملیت ایرانی ارائه ‌دهد یعنی با عدم معرفی درست ملی‌گرایی ایرانی باعث می‌شود که این مقوله در فکر و ذهن مخاطب به عنوان یک مسئله ضد اسلامی قلمداد شود.

ایرانیان با میل و رغبت به اسلام گرویدند

آیت‌الله حیدری اضافه کرد: البته نباید نادیده گرفت که در زمان نگارش کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام بحث ناسیونالیسم در ایران دارای قدرت زیادی بود یعنی در آن زمان از جریان ناسیونالیسم ایرانی به عنوان وسیله‌ای برای مقابله با پان‌های قومی و جریان مذهبی استفاده می‌شد لذا استاد مطهری در کتاب خود تنها می‌خواهد جواب قانع کننده‌ای به درگیری‌های ذهنی مخاطبین آن زمان بدهد. البته این سئوال را هم باید پرسید که چرا استاد مطهری در دیگر کارهای خود نیز همچنان این رویه را حفظ کرده است؟

این پژوهشگر برتر حوزه و دانشگاه گفت:سومین انتقادی که منتقدین به کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران می‌کنند اینست که چرا استاد مطهری به بحث تخلفات و اشتباهات عمدی و سهوی فاتحان در هنگام ورود به ایران نمی‌پردازد و بدون اینکه به چند نمونه از مستندات تاریخی در این زمینه اشاره کند تنها به این نکته اکتفا می‌کند که اگر احیانا خطایی هم در این خصوص وجود داشته است نباید به هیچ عنوان آن را به پای اسلام نوشت.

وی اسلام آوردن ایرانیان را از دیدگاه نویسندگان مختلف به دلیل ظلم ساسانیان و نارضایتی مردم دانست و افزود: برطبق گواه تاریخ نویسان بزرگی چون طبری، ویل‌دورانت، زرین کوب و نفیسی اصلی‌ترین علل شکست سپاه بزرگ ایرانیان در مقابل قوای کوچک اعراب مسلمان وجود نوعی سرخوردگی از دین زرتشتی و همچنین نارضایتی گسترده اقتصادی و اجتماعی نسبت به دستگاه حاکمه بود.

آیت‌الله حیدری در ادامه تصریح می‌کند: یکسری پرسش‌هایی وجود دارد که با جواب به آنها می‌توان دریافت که بحث پذیرش اسلام توسط ایرانیان با میل و رغبت بوده است و آن اینکه چرا باید سپاه بزرگ ایران از مهاجمانی با نیروی اندک شکست بخورند؟ و یا چرا بسیاری از ایرانیان در فتح ایران با مسلمانان همکاری می‌کنند؟ و نیز چرا پس از زمانی که فشارها از روی ایرانیان برداشته شد آنها از دین اسلام برنگشتند؟ و یا چرا در زمانی که حاکمان ظالم بنی‌امیه و بنی مروان برطبق نژاد‌پرستی خود با ایرانیان برخورد کردند باز هم آنان هیچگونه بدبینی نسبت به اسلام پیدا نکردند؟ و از همه مهمتر چرا در هنگامی که ایرانیان به قدرت رسیدند آنها مجددا حکومتی که تشکیل دادند اسلامی بود؟

این استاد حوزه و دانشگاه اهواز با بیان اینکه ایرانیان با جان و دل اسلام را پذیرفته و به آن خدمت کردند اظهار کرد: نه تنها قدرت متون اصلی مذهب تشیع مرهون ایرانیان است بلکه نوسینده چهار کتاب از شش کتاب اصلی مذهب تسنن نیز ایرانی هستند.

ایرانیان قبل از اسلام زرتشتی نبودند؛ توده مردم ایران باستان موحد بودند

وی ضمن بیان این مطلب که با حمله اعراب مسلمان بحث تصرف ایران خیلی سریعتر از دین مردم صورت پذیرفت گفت: اینکه می‌گویند ایرانیان با زور شمشیر مسلمان شدند اشتباه است و گواه این مسئله را می‌توان صائبین دانست. این گروه که مرکز آنها در ایران و شهر اهواز است از جمله ادیانی هستند که پس از ۱۴۰۰ سال از فتح ایران همچنان گروه زیادی از آنها بر دین خود باقی مانده‌اند.

آیت‌الله حیدری افزود: البته با توجه به وجود قانون جزیه در اسلام خیلی از شهرهای ایران نیز پس از تصرف ایران با دادن جزیه همچنان بر دین ابتدایی خود باقی ماندند و در ادامه هم هیچکس آنان را مجبور به مسلمان شدن نکرد.

این پژوهشگر حوزه علمیه اهواز با بیان اینکه ایرانیان به هیچ عنوان در طول تاریخ بت‌پرستی نکرده‌اند اظهار کرد: محققان بسیاری وجود دارند که عنوان می‌کنند ایرانیان پیش از اسلام به هیچ عنوان زرتشتی نبوده‌اند بلکه آنها موحد بودند و بحث زرتشتی‌گری در ایران باستان بعدها یعنی ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال پیش از اسلام در ایران بوجود آمد و آنهم به صورت یک دین حکومتی و رسمی و نه دین توده مردم لذا غالب مردم ایران باستان موحد بوده‌اند.

احترام ایرانیان باستان به باورهای دینی مردم مکه/ زمزمه کردن مردم فارس بر چاه زمزم علت نامگذاری آن

وی ضمن اشاره به این مطلب که نشانه‌های ارج‌گذاری ایرانیان به باورها و آیین‌های مردم مکه در ۴۰۰ سال پیش از اسلام نیز به وفور وجود داشته است در این زمینه توضیح می‌دهد: ایرانیان موحد ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ، که در هنگام آیین حج برای تجارت به این شهر می‌رفتند به باور‌های مردم کعبه احترام می‌‌‌گذاشتند چنان‌که ﺑﻨﺎ ﺑﺮ نظر برخی مورخان معروفی چون مسعودی و دیگر منابع متعدد و معتبر تاریخی ﭼﺎﻩ ﺯﻣﺰﻡ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﻠﺖ ﺯﻣﺰﻡ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻓﺎﺭﺱ ﺑﻪ ﮔﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﭼﺎﻩ ﺯﻣﺰﻣﻪ‌ها و دعاهایی ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ که در این زمینه حتی ﯾﮏ ﺷﺎﻋﺮ ﻋﺮﺏِ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ، نیز ﺑﻪ ﺻﺮﺍﺣﺖ در ﺳﺮﻭﺩه‌ خود می‌گوید ﺯَﻣﺰَﻣﺖ ﺍﻟﻔُﺮﺱُ ﻋَﻠَﻰ ﺯَﻣﺰَﻡِ ﻭَ ﺫﻟﮏَ ﻣﻦ ﺳﺎﻟَﻔَﻬَﺎ ﺍﻷﻗـﺪَﻡِ

آیت‌الله حیدری در مورد علل دیگری که نشان دهنده موحد بودن ایرانیان پیش از اسلام است می‌گوید: ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ تاریخی و ﺍﺳﻼﻣﻰ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﺣﻔﺮ ﭼﺎﻩ ﺯﻣﺰﻡ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﮥ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻄﻠﺐ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻧﺪ ﮐﻪ در زمانی ﭼﺎﻩ ﺯﻣﺰﻡ برای ﻣﺪﺕ طولانی ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺎﺭﺝ می‌شود و ﻟﺬﺍ ﻭﻗﺘﻰ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻄﻠﺐ چاه ﺯﻣﺰﻡ ﺭﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺣﻔﺮ می‌کند در حین انجام این کار به ﺩﻭ ﺁﻫﻮﻯ ﻃﻼ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﻭ مقداری طلا و جواهرات می‌رسد که متعلق به ایرانیان بوده است و گویا اینها نیز هدایایی بوده‌اند که بوسیله یکی از فرمانروایان موحد ایرانی به کعبه اهدا شده بود.

این پژوهشگر حوزه و دانشگاه اهواز ادامه داد: ولی متاسفانه پس از روی کار آمدن جریانات دیگری در ایران و بحث دین حکومتی زرتشت که در این حاکم شد خودبخود این مسئله باعث شد که بین ایرانیان و خانه کعبه به عنوان نماد توحید و حضرت ابراهیم یک فاصله زمانی ۴۰۰ ساله تا فتح ایران بوسیله مسلمانان به وجود بیاید‌

پیامبر اسلام با فخرفروشی قومی و نژادی مخالفت میکرد

وی اظهار داشت: ﮔﻮﺳﺘﺎﻭ ﻟﻮﺑﻮﻥ ﻓﯿﻠﺴﻮﻑ، ﻣﻮﺭﺥ و ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺱ، ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ در کتاب تمدن اسلام و عرب می‌نویسد اگر چه برخی مورخان که نوعی دشمنی با اسلام دارند دو عامل آزادی‌های اسلام و زور شمشیر را اصلی‌ترین علل پیشرفت اسلام و قرآن معرفی می‌کنند ولی به نظر می‌رسد عدل فاتحان علت اصلی این مسئله بوده است.

آیت‌الله حیدری ضمن معرفی کتاب فرهنگ اسلام در اروپا گفت: در این کتاب می‌توان به وضوح نقش ایرانیان مسلمانی چون خیام، ابوریحان، ذکریای رازی، بوعلی سینا، خوارزمی را در گسترش اسلام در اروپا دید.

این استاد حوزه علمیه و دانشگاه اهواز در با اشاره به آیات قرآن کریم میگوید: خداوند بارها و به شکلهای مختلف در قرآن کریم می‌فرماید که اگرچه ما شما را به صورت قبیله‌ها و ملتهایی آفریدیم ولی این مسائل نباید مایه تفاخر و فخرفروشی شما به همدیگر شود و در آیه ۱۳ سوره حجرات نیز خداوند با بیان اینکه «ﺍﻥّ ﺍﮐﺮﻣﮑﻢ ﻋﻨﺪﺍﻟﻠّﻪ ﺍﺗﻘﯿﮑﻢ» تاکید می‌کند که ای مسلمانان بدانید آنچه که در نزد خداوند ملاک برتری به حساب می‌آید فقط تقوی و پرهیزکاری شما است.

وی ضمن اشاره به روایتی معروف از پیامبر در مذمت فخر‌فروشی قومی و نژادی گفت: «ﺃﻳّﻬﺎ ﺍﻟﻨّﺎﺱ! ﻛﻠّﻜﻢ ﻵﺩﻡ ﻭﺁﺩﻡ ﻣﻦ ﺗﺮﺍﺏ …ﻻ ﻓﻀﻞ ﻟﻌﺮﺑﻲّ ﻋﻠﻰ ﻋﺠﻤﻲّ ﺍﻻّ ﺑﺎﻟﺘّﻘﻮﻯ» ای مردم همه شما از یک پدر و مادر هستید و آن پدر هم از خاک می‌باشد و هیچ کس بر دیگری مگر در تقوی و پرهیزکاری برتری ندارد.

آیت‌الله حیدری در پایان اظهار داشت: بحث تفاخر و فخر‌فروشی نژادی و قومی یک پدیده ناروایی است که از زمان پیامبر تا الان وجود داشته است و متأسفانه در آینده هم خواهد بود و مطمئنا تا زمانی که انسان به بلوغ فکری و اندیشه‌ای نرسد از این مسئله دوری نمی‌کند.

تمدن ایرانی دارای دگردیسی فرهنگی است

در بخش دوم این جلسه اشکان زارعی نیز در مورد مصادیق تاریخی همگرایی و همخوانی اندیشه های اسلامی و ایرانی گفت: جامعه شناسان براین باور هستند که تمدن‌های کهن در صورتی دارای ماندگاری می‌شوند که از یک پدیده فرهنگی به نام دگردیسی برخوردار باشند یعنی فرهنگ و تمدنی که از شکوفایی و پر‌باری سود می‌برد بیشک خواهد توانست در گذار روزگار و تند‌بادهای تاریخی همچنان پابرجا باقی بماند و در این رابطه تاریخ تمدن و فرهنگ ایرانی به خوبی نشان داده است که از این مزیت برخوردار است.

وی خاطر نشان کرد: اگر تا امروز فرهنگ ایرانیان علیرغم یورش اقوام یونانی، عرب، مغول و تیموری تا الان همچنان پابرجا مانده است به دلیل وجود یک دگردیسی ذاتی است که در تمدن و کارگزاران فرهنگی ما وجود دارد.

زارعی در مورد مفهوم دگردیسی فرهنگی گفت: این اصطلاح به معنای تبادل یک فرهنگ بدون‌ وارد شدن آسیب جدی به محتوی اصلی آن فرهنگ است یعنی یک فرهنگ با نگه‌داشتن هسته مرکزی خود تنها پوسته ظاهری را تغییر می‌دهد و این کار به وفور توسط ایرانیان چه در پیش از اسلام و چه پس از اسلام به نحو احسن صورت گرفته است.

این پژوهشگر تاریخ در ادامه تصریح می‌کند: امام حسین(ع) نماد مظلومیت و پاکی و مصداق بارزی از یک انسان آزاده‌ای است که در راه اهداف متعالی بشری با مظلومیت به شهادت می‌رسد و ایرانیان هرساله در ایام محرم در سوگ وی مرثیه‌سرای‌های فراوانی به صورتهای مختلف و مخصوصا در قالب هنر شبیه‌خوانی یا تعزیه انجام می‌دهند و این رسم در تاریخ ایران باستان نیز به همین منوال در مورد فرد پاک‌سرشتی تحت عنوان سیاوش که از نیکان و پاک سرشتان روزگار خود بود و ناجوانمردانه در سرزمین توران کشته شده بود به صورت مراسمی تحت نام سیاوش خوانی در سراسر سرزمین ایران باستان برگزار می‌شد.

وی اضافه کرد: البته امروزه این مراسم همچنان در شهرهایی چون مرو، هرات، خراسان، خوارزم، سوق، خجند و تاجیکستان نیز برگزار می‌شود.

زارعی با بیان اینکه مراسم سوگ سیاوش یا سیاوش‌خوانی را به وضوح می‌توان در مراسمات شبیه‌خوانی یا تعزیه امروزی دید اظهار کرد: تمامی پژوهشگران تاریخ و‌ مردم شناسی معتقدند که ایرانیان به زیبایی تمام توانستند که سوگ سیاوش را در شخصیت امام حسین(ع) متجلی کنند و با انجام این دگردیسی فرهنگی نه تنها یاد سیاوش و سیاوش خوانی گذشته خود را ماندگار کنند بلکه یاد قیام امام‌حسین(ع) را نیز همچنان زنده و پابرجا نگه داشتند.

زورخانه‌های ورزش باستانی برگرفته از مهرابه‌های باستانی و نیایشگاههای آئین مهر

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا خوزستان یکی دیگر از نمونه‌های همخوانی ایرانیت و اسلامیت را آئین جوانمردی و زورخانه‌ای دانست و توضیح داد: در فرهنگ شیعه ما ایرانیان حضرت علی(ع) نماد جوانمردی، محبت، پیمان، عیاری و پهلوانی است که به وضوح در فرهنگ زورخانه‌ای ما متجلی است.

وی ادامه داد: با مشاهده تاریخ ایران پیش از اسلام می‌بینیم که قبل از پیدایش آئین زرتشت در ایران آئینی تحت عنوان مهر وجود داشته که دقیقا دارای همین ویژگی‌ها بود. زیرا مهر نماد پیمان، مودت، دوستی، مهربانی و خداگرایی بوده است.

زارعی عنوان کرد: آئین مهر اگر چه با پدیداری زرتشت از جایگاه اولیه خود در ایران افول کرد ولی به طور‌کلی از بین نمی‌رود زیرا در دین زرتشتی حل می‌شود و بعد به اروپا رفته و در آنجا مورد پذیرش اروپائیان نیز قرار می‌گیرد بطوریکه علیرغم وجود دین مسیحیت در آنجا ولی تا چهار قرن نخست میلادی اروپائیان همچنان مهرپرست باقی می‌مانند.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه پس از ورود آئین مهرپرستی به اروپا، این آئین به خوبی توانست حضور خود را در کلیساها و جشن کریسمس مسیحیان متجلی کند اظهار کرد: البته حضور آئین مهرپرستی را نیز امروزه می‌توان در نمادهای جشن مهرگان و شب چله ایرانیان هم مشاهده کرد.

وی در ادامه ضمن بیان این مطلب که ایرانیان توانستند این آئین مهرپرستی را به رنگ اسلامی درآورند گفت: زورخانه‌های امروز همان مهرابه‌های باستانی و نیایشگاههای مهر هستند. بطوریکه گود شش ضلعی آنها نه تنها برگرفته از پرستشگاه‌های مهری بوده بلکه پایین بودن سقف درب ورودی زورخانه‌ها نیز که نماد تواضع و فروتنی است هم از ارکان و پایه‌های اصلی آئین مهر به شمار می‌آید.

زارعی بیان کرد: در ایران باستان بر دیواره‌های مهرابه‌ها یا زورخانه‌های امروزی تصاویری از مهر بود و بعدها پس از ورود اسلام به ایران به جای آن تصاویر، عکسها و تندیس حضرت علی(ع) جانشین شد که این مسئله یعنی اینکه ایرانی‌ها به زیبایی توانستند منش عیاری، پهلوانی، پایبندی به پیمان و مهربانی را که در آئین مهر متجلی بود باردیگر پس از اسلام در حضرت علی(ع) متجلی کنند و با این کار که از هنر ایرانیان است موجب حفظ هر دو آئین شوند.

ایرانیان باستان آتش‌پرست نبودند/ نور و روشنایی در باور ایرانیان باستان مظهر خداوند است

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا خوزستان تصریح کرد: در فرهنگ پیش از اسلام نور و‌ روشنایی و آتش قبله‌گاه و جلوه و نماد خداوند بوده و به هیچ عنوان این آتش توسط ایرانیان پرستیده نمی‌شد بلکه به دلیل مظهر روشنایی بودن مورد ستایش آنها قرار می‌گرفت. چگونه می‌شود مردمانی که هزاران سال پیش در کمال خردمندی از گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک صحبت کرده‌اند اکنون به آتش پرستی روی بیاورند.

وی با بیان اینکه در باور ایرانیان باستان نور و روشنایی به عنوان نماد خداوند شناخته می‌شد اظهار کرد: ایرانیان باستان در هر کجا که با طلیعه‌ای از نور و روشنایی مواجه می‌شدند بلافاصله درود می‌فرستادند و بدین سان در آنزمان آئینی تحت عنوان “آ فریدون خوانی” برگزار می‌کردند و اصطلاحا براین اساس امروزه زرتشتی‌ها هم می‌گویند «روش و خَش باد» یعنی روشن و خوش باد که بعدها این «روش و خش» در فرهنگ ایران پس از اسلام به صلوات فرستادن تبدیل می‌شود و این مسئله نیز یکی دیگر از هنرمندی‌های نیکان ما در تبدیل رسوم ایرانی خود به اسلامیت است.

زارعی در مورد جنبشهای سیاسی ایرانیان که پس از اسلام برپایه اسلامیت و ایرانیت به وجود آمد گفت: در کلیه جنبش‌هایی که ایرانیان پس از اسلام برضد نژادپرستی بنی‌امیه و بنی‌عباس، مغولان و تیموریان و همچنین در تاریخ معاصر برای تجدد و تمدن صورت گرفته بود ما می‌توانیم در آنها به وضوح جنبه‌های اسلامیت و ایرانیت را در کنار همدیگر ببینیم به عنوان مثال کسانی که برای خونخواهی امام حسین(ع) در کنار مختار قرار گرفتند همگی ایرانیانی بودند که علاوه خونخواهی امام حسین از امویان نژاد‌پرست نیز کینه‌های فراوان به دل داشتند‌.

وی ادامه داد: قیام ابومسلم خراسانی که باعث سرنگونی امویان شد نیز یکی دیگر از قیامهایی است که ایرانیان مسلمان علاوه بر بحث حمایت از آل محمد و عباس برای حفظ ایران با آن همراهی کردند و لذا به همین دلیل وقتی که در این قیام بغداد فتح و به پایتخت ایران تبدیل شد یکی از دروازه‌های آن به باب الخراسان نامگذاری شد.

زارعی عنوان کرد: قیام سربداران برعلیه مغولان یک بخشی از آن دینی بود و بخش دیگر آن ایرانیت بود. حسن‌صباح اگر چه دغدغه اسماعیلیان را داشت ولی دغدغه اصلی آن حفظ وطن بود. دغدغه‌ای که در نامه‌اش به خلیفه عباسی به خوبی در آن مشخص است.

این پژوهشگر تاریخ با بیان اینکه در تاریخ معاصر ایران نوگرایی و مدرنیته با قاجارها و طی جنگهای اول و دوم با روسیه شروع می‌شود اظهار کرد: در این دوران نیز می‌توانیم پیوند ایرانیت و اسلامیت را مشاهده کنیم . بطوریکه خود عباس‌میرزا ولیعهد پیشنهاد می‌دهد که از علما کمک بگیریم برای تهییج اندیشه‌ها و عرق ایرانیت و اسلامیت مردم برای نبرد با ارتش روسیه. قتل گریبایدوف سفیر روسیه نیز از جمله حوادثی بود که علت اصلی آن تحریک عِرق ملی و مذهبی ایرانیان بود و جنبش تنباکو و بحث فتوای میرزا رضای شیرازی نیز به همین منوال.

ایران یک کشور چند ملیتی با فرهنگها و زبانهای مختلف نیست ؛ ما یک ملتیم 

وی تصریح کرد: در جنبش مشروطه، نهضت ملی شدن نفت، انقلاب اسلامی در سال ۵۷ و نیز در جنگ تحمیلی که به زیبایی و وضوح می‌توان این همبستگی ایرانیت و اسلامیت را دید. جوانانی که با داشتن سربند مقدس یامهدی ادرکنی، یاحسین و یا ابوالفضل به همراه تحقق شعار آرمانی راه قدس از کربلا می‌گذرد مردانه وارد کارزار شدند تا نه تنها این سرزمین مقدس اهورایی از لوث وجود اهریمنان پاک کنند بلکه نام‌های زیبای خوزستان، خرمشهر، سوسنگرد و …همیشه پابرجا و جاوید باقی بمانند.

زارعی خاطر نشان کرد: بسیاری از جوانانی که درایام محرم در تکیه‌گاهها و هیأتهای مذهبی به عزاداری می‌پردازند و در ایام اربعین نیز با پای پیاده به سمت حرم امام حسین(ع) حرکت می‌کنند در هفتم آبان ماه هم به پاسارگاد و آرامگاه کورش می‌روند. این یک واقعیتی است که نشان از این دارد که ایرانیت و اسلامیت همیشه در کنار یکدیگر قرار داشته و دو مقوله جدایی‌ناپذیر هستند.

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا خوزستان ضمن اشاره به دستاوردهای ایرانیت و اسلامیت برای مردم ایران گفت: قرار گرفتن این دو اندیشه اسلامیت و ایرانیت در کنار همدیگر نشان می‌دهد که ما ایرانیان از ابتدای پیدایش یک ملت بودیم که توانستیم زیرا توانستیم دو اندیشه‌ای را که از دو جغرافیای متفاوت بودند به همخوانی و همگرایی برسانیم و لذا برخلاف آنچه که امروز تبلیغ می‌شود که ایران یک کشور چند ملیتی با فرهنگها و زبانهای مختلف است باید با افتخار عنوان بکنیم که ما یک ملت و‌ یک هویت بوده و البته فقط یک زبان نیز داریم و آن زبان شیوای فارسی.

وی بیان داشت: وقتی که این دو دیدگاه اسلامیت و ایرانیت در ذات خود هیچگونه مشکلی باهمدیگر ندارند و تا به امروز نیز توانسته‌اند که سرمنشاء تحولات بسیاری برای کشور شوند چرا باید عده‌ای در تلاش باشند که این دو را از یکدیگر جدا کرده و بخواهند به دیگران بقبولانند که این دو اندیشه از هم جدا بوده و متضاد همدیگر هستند.

زارعی گفت: وقتی که ما می‌بینیم که پیامبر اسلام در هنگام مهاجرت از مکه به مدینه با سه قبیله یهودی پیمان دوستی می‌بندد و آئین‌های آنها را نیز به رسمیت می‌شناسد یعنی در واقع به انسانیت ادیان احترام می‌گذارد بنابراین چرا ما اینچنین کاری را انجام ندهیم و چرا باید فرهنگ و تمدن ایرانی را با انگهای زرتشتی و میترایسم بکوبیم در حالی که اینها تنها بخشی از فرهنگ ایرانی بوده است. فرهنگی که مملو از اندیشه‌های خداگرایی و انسانگرایی است و این اندیشه‌ها هم بوده‌اند که موجبات ماندگاری این فرهنگ را در طول تاریخ باعث شده‌اند.

ایرانیت و اسلامیت هیچ ستیزی باهم ندارند/ جشنهای ایرانی را ارج بگذاریم

این استاد دانشگاه می‌گوید: اگر کشورهای غربی امروزه به خود می‌بالند که روز زن را در هشتم‌مارس یا ۱۷ اسفند دارد نیکان ما در هزاران سال پیش جشن سپندارمذ را در پنج اسفند داشته‌اند چرا ما این مزیت‌های فرهنگی را برجسته نکنیم؟

وی یادآور شد: ما به ضرس قاطع می‌توانیم هم روز زن و تولد حضرت فاطمه(س) را داشته باشیم و هم جشن سپندارمذ، ما می‌توانیم عید فطر، قربان و غدیرخم را ارج بگذاریم و‌ هم می‌توانیم جشن تیرگان و مهرگان را نیز گرامی بداریم.

زارعی اضافه کرد: ما همانطور که باید به سوگ ائمه معصومین (ع بنشینیم باید بتوانیم برای ارج گذاری به بابک خرمدین، یعقوب لیث و آریو برزن و دیگر شخصیتهای ملی هم اقدام بکنیم. خدا و پیغمبر نیز همین را گفته است. پیامبر در حدیبیه یا مشرکان صلح کرده و قرداد می‌بندد یعنی درب مذاکره را همیشه باز می‌گذارد.

رئیس کارگروه تاریخ انجمن تاریانا با بیان اینکه بخش بسیاری از قوانین اسلامی تصویبی و تأئیدی بوده است اظهار کرد: آئین حج نمونه‌ای از آن است زیرا این آئین در پیش از اسلام هم وجود داشته است و اسلام تنها رنگ اسلامی به آن بخشید و آن را تائید کرده است.

وی در پایان گفت: سخن آخر اینکه به ایران بیاندیشیم زیرا ایران یعنی دین، جفرافیا، آب وخاک، آئین و باور و به هیچ عنوان ایران و اندیشه ایرانیت با اسلام در ستیز نیست….پیروز باشید.